تاریخ انتشار:1399/01/22 - 19:37 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 133991

سینماسینما، علی پاکزاد

سال ۹۸ سال عیاری بود. کارگردانی که بعد از تنوره دیو، تقریباً اکران تمام فیلم‌هایش با بداقبالی هایی مواجه شده بود و توانست «خانه پدری» پربحث ترین فیلم این سالها را که طی ۱۰ سال دو بار توقیف شده بود، سرانجام به اکران عمومی برساند و از لحاظ موضوع، سبک، تکنیک، قدرت تالیف، خود را دوباره به قضاوت تماشاگران بسپارد. اینکه او در تمام این سال‌ها با توجه به بی‌مهری‌ها و بداقبالی‌ها، با پشتکاری عجیب به فیلم‌سازی‌ و ساخت سریال ادامه داده، همواره او را در معرض توجه و نقادی قرار می دهد و آثارش همیشه موافقان و مخالفان جدی دارد. چه در بدنه حاکمیت و چه در بین مخاطبان حرفه ای سینما.
به باوری، فیلم در «نقد خشونت علیه زنان و به چالش کشیدن برخی باورهای اشتباه سنتی و ارائه تصویری از یک رخداد واقعی در یک خانواده ایرانی بر اساس مسائل ناموسی» موفق عمل کرده و با آنکه به ترویج خشونت متهم شده اما اقبال عمومی و جامعه زنان از آن نشان می داد که آنچه مخالفان بر فیلم خرده می گیرند، بهانه های واهی و مصلحت اندیشانه ای است که دوره آن گذشته است. او آرام آرام هشتاد سالی که بر خانه پدری گذشته را در طول یک فیلم نشان می دهد. نگاه رئال و مستند عیاری، ساختار مناسب و جذاب همراه با قصه‌ای خوب و تکنیک کارگردانی موفق در فیلم در کنار بازی‌های مناسب باعث شده خانه پدری در درجه بندی منتقدان از اولویت های انتخابی سال ۹۸ باشد.
بدین ترتیب عیاری راوی خانواده‌ای ایرانی در گذر زمان می شود. نسل به نسل در خانه ای که شاید نمی شود بازسازی اش کرد. مردان دارای تصاویری ثابت و زمخت هستند که شاید در اپیزودهای نسلی این فیلم کمترین تغییری از لحاظ نگرش پیدا نکرده اند و زنان روز به روز پیشرفت کرده اند و از ملوکی که برای نجات جانش می گریست عبور کرده اند و حالا دغدغه های دیگری دارند. در مشاغل طراز اولند و سودای خروج از خانه را دارند.
شگرد اصلی کارگردان، رونمایی از پنهان‌کاری و دروغ و تظاهر است. فرو رفتن در طرز تفکری که هیچ راه نجاتی برای آدمی نمی گذارد و با این‌همه شاید برای همین است که عیاری همواره مورد بداقبالی قرار می گیرد. نقد جدی او به جامعه مردانه ای که خود او هم قسمتی از آن است می تواند تا حدی بر دشواری های فیلم بیفزاید. از سوی دیگر استفاده از تعابیر و استعاره ها و نمادها در فیلم بجا و درست است. آنچنان که قالی و دار قالی و رفوی قالی، گویی هویت زن ایرانی است که به نمایش گذاشته می شود و در کشاکش سالها و نسلها می ماند و برپا نمی شود و گاه متکامل می شود.یا تابی که دیگر دخترکی بر آن نمی نشیند…
دغدغه عیاری و سنت اعتراضی او و تصویر سازی اش از خانه پدری که آشناست و با ذهن ما بومی شده است فقط نیمی از جامعه که زنان هستند را تحت تاثیر قرار نمی دهد و همین امر موجب زنده بودن فیلم پس از ده سال توقیفی است. فیلمی برای خانواده ایرانی البته با احتساب رده بندی سنی.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها