سینماسینما، نوید جعفری
سینما، این حلقه اتصال واقعیت و رویای آدمی سن و سالی کمتر از ادبیات دارد با این همه بیش از ادبیات توانسته است مردم جهان را با خود همراه کند.
فرقی نمی کند در کجای این کره خاکی زیست کنیم چراکه اصولا هنر مرزها را رمینوردد، آدمی را از واقعیتی که هست رها می کند و به دوردستی میبرد که همچنان در مرزی از بی نهایت قرار دارد. با هر اثر شگفتانگیز گمان میکنیم این آخرش هست ولی باز با فیلمی دیگر در جهانی گام برمیداریم که گویی چون جهان ماورا یا برزخ انتهایی ندارد و پیش خواهیم رفت.
کریستوفر ادوارد نولان کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهٔ بریتانیایی – آمریکایی است.
نولان یکی از مهمترین کارگردانان حال حاضر دنیا است و یکی از مولفان رویا در جهان تلخ ماست با این تفاوت که به جای تزریق شادی همواره در آثارش غم، حسرت و درد را به مخاطب هدیه کرده است، آثاری ساخته که در عین رد شدن از مرز واقعیت و رویا همچنان لنگری در خاک واقعیت دارد و نیم نگاهی به آنچه پیرامون ما می گذرد.
سه گانه بتمن در آثار نولان یک بلند پروازی جسورانه است بر سر داستانی که پیش از او کارگردانان بسیاری با آن دست وپنجه نرم کردهاند و شخصیتهایش شناس فیلمبینها بوده اند.
با این همه نولان در بتمن را در سه گانه بتمن آغاز می کند، شوالیه تاریکی و بتمن برمیخیزد از یک ابر قهرمان کامیک بوک به ماهیتی انسانی بدل میکند و او را با تمام توانایی به چالشی انسانی در مقابل خیر و شر می کشاند.
آنچه بتمن نولان را متمایز از دیگر بتمن ها و حتی داستانهای ابرقهرمانی می کند، در نگاه او نهفته است، اینکه با تمام آگاهی نسبت به پیشینه داستان و شخصیت و مخاطب ترجیح میدهد ساختاری متفاوت را تجربه کند و قهرمانش را بر بستر رویدادهای انسانی سوار کند که اقبال عمومی به این سه گانه شاهدی بر این موفقیت نگاه اوست.
آثار او مرز میان سینمای هنری و اصطلاحا داستانگوی تجاری درجه اولی است که همواره مورد توجه علاقه مندان سینما بوده است. شاخصه اندیشمندانه و سیر داستانی غیرخطی در آثار نولان باعث شده او تا کنون بیش از ۲۰۰ بار در جشنواره های فیلم مختلف نامزد دریافت جایزه شده و ۱۳۳ جایزه نیز به دست بیاورد.
سیر معماگونه فیلم های نولان ذهن را به چالش می کشد و بعضی سکانس ها حس همزادپندارانه ای برای بیننده پدید می آورد که گاهی نفس گیر می شود. نولان نیز مثل هر کارگردان بزرگ دیگر، ویژگی های مشخصی برای ساخت آثارش دارد که اصلی ترین آن همان جسارت و بلندپروازی است که سعی می کند با رجوع به حقایق علمی همانند فیزیک کوانتوم، بعد چهارم، گسست زمان و فرضیه های علمی دست به تجربیاتی متفاوت بزند.
نولان در فاصله ساخت سه گانه بتمن و ما بین هر فصل دو فیلم دیگر می سازد.
پرستیژ و تلقین
در پرستیژ او به گذشته می رود، روایتی واقع گرایانه از رقابت دو شعبده باز که با نگاه نولان تبدیل به دوئلی نفس گیر، پیچیده و سخت می شود. در پرستیژ آنچه سرگرم کننده می نماید تبدیل به شر می شود، مخاطبانی که برای شعبده باز هورا می کشند از پشت صحنه خبر ندارد همانند آنچه در تئاتر و سینما رخ می دهد و مخاطب تنها شاهد بخشی از رویداد اصلی است و نولان آگاهانه مخاطب را به پشت صحنه میبرد جایی که غرور ناشی از نفر اول بودن و رقابت آهسته آهسته به جنون می گراید و مجددا فرضیه های علمی وارد شده و همزاد سازی آغاز می شود.
پرستیژ در عین سرگرمی معما گونه برای کشف ماجرا، نگاهی به روابط انسانی دارد، آدمهایی که نمایشگری برایشان جنبه ای اسطوره ای پیدا می کند و در نهایت این جدال قربانی های خودش را می گیرد.
در تلقین اما نولان نخستین گام برای ساخت یک اثر تاثیرگذار و جسورانه بر مبنای یک چالش را آغاز می کند، روایتی لایه ای از داستان هایی که در دل هم داستان جدیدی می سازند و سوژه ای خوفناک در ورای ورود به ذهن ادمها و خواب به عنوان اصلی ترین تجربه شخصی انسانها در میانه رویا و کابوس همواره مورد توجه بوده است.
هر انسانی تجربیات منحصر به فردی از خواب و رویا دارد و خواب در تاریخ هر ملتی داستانها و روایت های بسیاری را در خود جای داده است و حتی پژوهشگران و دانشمندان بسیاری به مقوله خواب پرداخته اند.
در ادبیات داستانی و تئاتر و سینما هم خواب جایگاه ویژه ای داشته است اما نولان این بار قلب هدف را نشانه رفته است. آدمهایی که در خواب ها زندگی می کنند و از خواب به عنوان ابزاری برای تغییر استفاده می کنند.
یکی از تاثیرگذارترین لحظات در تلقین جایی است که قهرمان فیلم در یک زیرزمین آدمهایی را میبیند که همه به خواب مصنوعی فرو رفته اند و پیرمرد صاحب زیرزمین در پاسخ به اینکه این آدمها برای خواب به اینجا می آیند می گوید: نه این آدمها هر روز اینجا می آیند تا در رویا زندگی کنند چرا که زندگی حقیقی دیگر آنها را راضی نمی کند. این حقیقت ترسناک پیرامون ما که بخش عمده ای از مردم جهان از واقعیت زیست خود ناراضی هستند را نولان در هاله ای از داستان سرایی آنهم در فیلمی معمایی با ریتم اکشن و هیجانی به مخاطب عرضه می کند به جای انکه در دام فلسفه بافی های کند بیفتد.
شاید بزرگترین دلیل استقبال از آثار نولان این است که نولان در عین توجه به مفاهیم پیچیده، فلسفه و فرضیه های علمی، بهترین مدل برای داستان گویی را از دل ژانر انتخاب می کند تا راوی داستان خودش باشد.
چه ژانر قهرمانی باشد یا ژانر معمایی، چه در ژانر اکشن در نهایت نولان محتوا و داستان خودش را روایت می کند، داستانی که اکثرا زیرلایه های انسانی و فلسفی خودش را دارد.
نولان استفاده از فرضیات علمی را در بین ستاره ای به طرز باور نکردنی ارتقا میدهد، بینستارهای فیلمی حماسی علمی–تخیلی است که بر اساس فرضیه کرم چاله های فضایی نوشته شده است.
فیلمنامهٔ این فیلم را کریستوفر نولان به همراه برادرش جاناتان نولان نوشتهاست و فیزیکدان نظری، کیپ تورن یکی از تهیهکنندگان اجرایی و مشاور علمی فیلم است.
در بین ستاره ای مفاهیم علمی به عنوان دست مایه تازه ای به یاری نولان می آید تا داستان علمی تخیلی اش را به اثری دراماتیک و عاشقانه بدل کند
این در حالی است که همچنان روابط انسانی در این اثر همانند دیگر آثارش در اولویت قرار دارد. بین ستاره ای فضای جهان های موازی را از بین میبرد و تصویری تازه از دل خلاقیت و نگره های علمی را به مخاطب عرضه می کند.
سایر فیلمهای نولان هم گویی در ادامه همین مسیر و تفکر جهان را گسترده تر میبینند. همانگونه که فیلم متاخر او نیز انگاشته نیز مرزهای فیلمسازی و تخیل را وسیع تر کرده تا جایی که نولان حتی در بحث جلوه های ویژه هم باز به واقعیت رجوع کرده تا با انفجار عظیم یک هواپیما مخاطب را شکفت زده کند. اما آنچه در مورد آخرین فیلم نولان وجود دارد نقدهای متفاوت و نظرات مختلف مخاطبانی است که بسیاری از طرفداران سینمای او بودند. اینکه آنچنان شاخصه ها و مولفه های خودش را به بازی گرفته و به نوعی سعی کرده ساختارشکنی کند که برخی معتقدند داستان فیلم مشخص نیست و گنگ است.
آنچه مسلم است «انگاشته» به چند بار دیدن نیاز دارد که شاید در سینما چندان مرسوم نباشد با اینهمه چه از فیلم های نولان خوشمان بیاید چه نیاید یک چیز را نمی توان انکار کرد: نولان هرگز از رها کردن تخیلش و جا به جایی مرزهای حقیقت و رویا و خلاقیت ترسی به دل راه نداده است و جسارت او در فیلمسازی است که او را کارگردانی متفاوت کرده است.
پی نوشت:
آنچه را می توان بصورت خلاصه از اصلی ترین شاخصه های سینمای نولان درنظر گرفت شاید به اختصار این موارد باشد:
زمان دستکاری شده: در فیلم های نولان زمان مثل یک اسباب بازی در دست های او است. می تواند همزمان آن را به عقب یا جلو ببرد، گذر آن را در بازه های مختلف خیلی سریع یا کند نشان دهد. مثلا در فیلم «در میان ستارگان» کوپر در سیاره ای نزدیک یک سیاه چاله فرود می آید که هر ساعت در آن معادل هفت سال زمینی است و هرچه زمان سپری می شود شخصیت های داستان، بازدید خانواده خود را ناممکن تر می بینند.
در «تلقین» که بر مبنای لایه های مختلف خواب است؛ زمان در هر لایه از خواب به صورت تصاعدی بالا می رود. مثلا پنج دقیقه در یک لایه بالاتر، برابر یک ساعت در لایه پایینتر است، که خود برابر ۱۰ روز در لایه بعدی است.
تضادهای زیربنایی:
تقابل و تضاد میان شخصیت ها و نگره های شخصیت آنتاگونیست و پروتاگونیست یکی دیگر از شاخصه های شخصیت پردازی نولان است. در شوالیه تاریکی بین شخصیت های جوکر و بروس وین تضادی میان نظم و آشوب وجود دارد. در بین ستاره ای تقابل قهرمان و دخترش که دنباله رو اوست.
رویا و واقعیت:
در تلقین جایی از فیلم «کاب» به «آدریانی» می گوید اگر رویاها را از خاطراتت بسازی به جایی می رسی که فرق بین واقعیت و رویا را تشخیص نمی دهی. در اکثر آثار نولان این مرز رویا و واقعیت شکسته می شود که بهترین نمونه آن پایان بندی تلقین است و مخاطبی که میان واقعیت و رویا رها می شود.
هویت اصلی هویت ساختگی:
آدمهای نولان میان آنچه هستند و می خواهند باشند و یا آنچه نشان میدهند و در واقعیت هستند در حرکت هستند. در فیلم بتمن آغاز می کند. وقتی «بروس» به «ریچل» می گوید که او همان بتمن است و ریچل او را ترک می کند. در بین ستاره ای قهرمان فیلم که فضانوردی ماهر است ترجیح داده تا به عنوان کشاورز شناخته شود یا در فیلم یادگاری که «لئونارد شلبی» سعی دارد هویت قاتل همسرش را پیدا کند و در نهایت به خودش می رسد.
جلوه های ویژه ناب دیجیتالی و میدانی:
جلوه های ویژه فیلم های نولان شبیه یک رویای به واقعیت تبدیل شده است. بسیار واقعی و عجیب به طوری که هنگام تماشای آن ذهن به چالش کشیده می شود. مثل تصویر شهر منحنی شده در تلقین و مزارع در میان ستارگان، نیروی الکتریسیته روی هیو جکمن در حیثیت یا شکستن ناگهانی شیشه های مغازه و پرت شدن اشیا در تلقین یا فضای جهان موازی در بین ستاره ای و اوج آن در تنت که نولان یک هواپیمای واقعی را منهدم می کند.
لینک کوتاه
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- سومین جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی به پایان رسید/ برگزیدگان دو بخش سینما و تئاتر معرفی شدند
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
آخرین ها
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری
- تریلر قسمت هشتم منتشر شد؛ «مامویت غیرممکن» با تام کروز پایان مییابد؟
- ستاره اسکندری: ساخت «خورشید آن ماه» مسئولیت اجتماعی من بود
- «سودابه»؛ فیلمی برخلاف ذائقهسازی مرسوم سینمای ایران
- سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند به شیوه «آکادمی» داوری میشود
- یادداشتی کوتاه در مورد تئاترِ ناصدا..
- درباره ساخته جدید علی عباسی/ امتحان نهایی «شاگرد»
- زندگینامه بیتا فرهی منتشر میشود
- هانس زیمر: خلق موسیقی برای فیلم «بلیتز» و چالشهای نوای جنگ جهانی دوم
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- رالف فاینز و ژولیت بینوش بار دیگر همبازی می شوند
- مرجان اشرفیزاده: برگزاری جشنواره میراثفرهنگی در شهرهای کوچک آنها را به قطب گردشگری تبدیل میکند
- به زبان ترکی؛ «بند ناف» در استانبول روی صحنه میرود