تاریخ انتشار:1399/10/06 - 14:13 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 147506

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا*

تفاوت تنها در محمد رضا شجریان بودن است.

علی حاتمی در فیلم «کمال الملک» از زبان شاه قاجار خطاب به وزیرش می گوید: «در آسمان شب ستارگان بسیارند یکی شان می شود رخشان الباقی سوسو می زنند.»

چند روزی از مرگ استاد شجریان می گذشت دوستی عزیز تماس گرفت. تسلیتی گقت و از حالم پرسید گفتم به قول قیصر امین پور: مثل حال گل، حال گل در دست چنگیز مغول.
حالش را پرسیدم گفت. نمی دانم چرا بعد مرگ استاد شجریان حال خوشی ندارم. گیجم. کلی برای مرگ استاد شجریان گریه کردم.
این را مهناز چترفیروزه ژورنالیست می گفت کسی می گفت که به رقم آنکه احترام ویژه ای برای استاد شجریان قائل بود اماعلاقه ای به آثار ایشان به ویژه آواز نداشت.
گفت نمی دانم چرا بعد مرگ استاد شجریان احساس خلأ و تنهایی می کنم
گفتم: پاره ای از فرهنگ ایران برای همیشه این دنیا را ترک کرد.
گفتم: شجریان تنها یک آوازخوان نبود. یک شاخص و الگو و سنگ محک بود.
اعتبار فرهنگی ما بود.
در نتیجه لازم نیست هوادار آواز و صدای شجریان باشی. که ناخوشی ات را ناشی از فقدانش بدانی. فقط کافیست تنها دغدغه فرهنگ داشته باشی تا حس کنی که چقدر تنها شدیم.
گفتم تفاوت تنها در فراز و فرود دلبرانه و آگاهانه آوازش نیست.
تفاوت تنها در انتخاب هوشمندانه شعر نیست.
تفاوت تنها در نوع خوانش و رودرویی با اشعار نیست.
گفتم تفاوت در همه اینها هست و نیست.
گفتم تفاوت تنها در محمد رضا شجریان بودن است. که البته این خود تفاوت بزرگی است.
گفتم یادت است وقتی از غزل سرای معاصر هوشنگ ابتهاج پرسیده می شود: راضی هستید از زندگی؟
گفت: فوق العاده! من این شانس راپیدا کردم که یک چیز به اسم سمفونی ۹بتهوون راگوش کنم! این میز می تواند بگوید سمفونی ۹ راشنیدم؟ یا بگوید آواز ابوعطای شجریان را شنیدم؟
در نظربازی ما بی خبران حیرانند…
آن آواز باور نکردنی
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
کجا می توانستم بشنوم این ها را جز در زندگی.

گفتم هنگامی که این ویدئوی کوتاه یک دقیقه ای در فضای مجازی دست به دست می شد بسیاری بر آن خرده گرفتند که این برداشت جناب سایه از زندگی بیشتر از هر چیزی بر آمده از نگاه روشنفکری اوست تا احساس واقعی اش.


حال بعد از درگذشت استاد شجریان کسانی که دل و جان در آوازهای او داشته و نداشته اند به درک بهتری از حرف های جناب سایه رسیده اند چرا که دریافته اند مرگ استاد نه صرفا یک خلا جسمانی است که فقدان دردناک بخشی انکار ناپذیر از هویت و فرهنگ ایرانی است که برای همیشه تاریخ، دیگر نیست.
گفت شنیدی چند نفری پلاک نام خیابانی که مزین به نام استاد شده است را مخدودش کردند؟
گفتم نمی شود، شدنی نیست که استاد را از حافظه مردمی که دوستش دارند حذف کرد. بگذار نام خیابانی حقیر که به اعتبار نامش معتبر شد را مخدوش کنند.
استاد بعد از این دیدنی تر و شنیدنی تر خواهد شد.

*مدیر کارگاه تخصصی آواز استاد محمد رضا شجریان

عکس: ایلیا محمدی‌نیا

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها