تاریخ انتشار:1400/11/18 - 00:20 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 169665

سینماسینما، فریبا اشوئی

نگهبان شب یک درام اجتماعی ساده و یک خطی با پرداختی یک لایه و بی واسطه است. جوانی که از شهرستان برای کار به پایتخت آمده و گرفتار می شود. خط اصلی داستان آن قدر ساده و بدیهی است که از همان پایان پرده اول، می توان پایان کار فیلم را به راحتی حدس زد. اما خوب این سادگی، دلیلی برای بد بودن فیلم نیست. اغلب فیلم های رضا میر کریمی همین طور قصه های ساده و یک خطی دارند. زنی خانه دار و خسته از روزمرگی های زندگی(به همین سادگی)، عروسی و عزا (یک حبه قند)، ارزش لحظات زندگی(خیلی دور خیلی نزدیک) و…

آنچه که آثار میرکریمی را متفاوت ساخته، نوع نگاه شخصیت محور او به موضوعات ساده آثارش است. این شخصیت های داستان های ساده میرکریمی هستند که روایت هایش را جذاب و متفاوت می سازند. شخصیت ها هستند که موقعیت های پیچیده را ساده و از آن خود می کنند. نگهبان شب راوی قصه رسول، آدم ها و اتفاقاتی است که برای او رقم می خورند و رسول با نگاه شیشه ای و بدون زنگارش از آن اتفاقات غبار زدایی کرده و برای خود موقعیتی دلخواه و مطلوب می سازد. میرکریمی با این فیلم مخاطبش را به خوب دیدن، خوب بودن و خوب ماندن در جامعه ای که گرفتار ریا و تزویر است، دعوت می کند.
راز بقای شخصیت رسول در این روایت، صداقت و درستی اوست و پی رنگ داستان میرکریمی رویارویی همین راستی با دروغ، در جامعه دو قطبی است. اما موفقیت فیلم از رویکرد سایه روشن فیلمساز به موضوعات نشات می گیرد. هیچ چیز در این روایت به طور کامل مطلق نیست. نه پروتاگونیستش مطلق است و نه آنتاگونیستش. نه اتفاقاتش بطور مطلق منفی یا مثبت هستند نه رویکرد شخصیت ها به اتفاقات. همه چیز بر پایه الگوی یین و یانگ و یا همان یکپارچگی متضادها پیش می رود.
اتفاق پایان فیلم، بهترین انتخاب برای به پایان رساندن روایت در اوج است.
تعداد سکانس های جای‌گیری رسول در موقعیت جدید کاری‌اش زیاد شده اند و همین مانع از جان گرفتن فیلم در پرده اول شده و فیلم از پایان این پرده است که بر روی غلتک می افتد. تدوین مجدد فیلم می تواند پویایی لازم به این پرده را باز گرداند و ضرباهنگ درام را بالا ببرد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها