سینماسینما، جابر تواضعی
کرونا ظرف چند روز پزشکان و پرستاران را به نمادهای ایثار و ازخودگذشتگی تبدیل کرد. چیزی که این اواخر و مخصوصاً بعد از ماجرای خطای پزشکی عباس کیارستمی، مدام خلافش را میشنیدیم. چیزهایی مثل عدم تعهد، گرفتن زیرمیزی، عدم نصب کارتخوان و فرار مالیاتی و الخ.
نمیخواهم هیچکدام از اینها را رد یا تأیید کنم. هدفم بازخوانی یکسونگری است. اینکه چه طور میشود یک دسته، گروه یا شغل در چشم ما بزرگ میشوند یا از چشم ما میافتند. مثلاً همین دو ماه پیش به پزشکی مراجعه کردم که حاضر نبود به سؤالاتم درباره بیماریام که به همین دلیل به او مراجعه کرده بودم و او پول ویزیتش را گرفته بود، جواب بدهد. دفعه بعد هم که برای تمدید رسید ویزیت برای ارائه به بیمه سراغش رفتم، با داد بدرقهام کرد. اما از این طرف از پزشکان و پرستارانی میخوانیم که از جانشان مایه میگذارند.
بیایید صادق باشیم: هیچکس با نیت خدمت به خلق پزشک و پرستار نمیشود. ملاک ما برای انتخاب رشته، بالا بودن میزان ایثارش نیست، چیزی است که با آن راحتتر و زودتر به پول بیشتر و جایگاه اجتماعی بالاتر برسیم. برای همین برایم جالب است بدانم انگیزه پزشکان و پرستارانی که از جانشان میگذرند و به بیماران کرونایی سرویس میدهند، چیست. خبری آمده بود که رئیس بیمارستان فلان کادر پزشکی و پرستاریاش را با شلاق و انفصال از خدمت از ترک کار ترسانده بود. پس آیا حقوق چندبرابر و امثال اینها میتواند یکی از راههای تشویق و به کار گرفتن آنها برای مقابله با این بیماری بی شاخ و دم باشد؟
باور کنید نتایج تحقیقاتی از این دست، در آینده خیلی به درد میخورد. اما حدس میزنم نتیجه این خواهد بود که هیچ شغلی به ذات شغلی قهرمانانه و ایثارگرانه نیست. هیچکس به ذات قهرمان نیست و همه بالقوه قهرماناند. این تفاوت تیپ و شخصیت است و مثال روشناش برای من چیزی است که بیضایی در تفاوت برخوانی «آرش» خودش با «آرش» سیاوش کسرایی در «سرزدن به خانه پدری»* میگوید؛ اینکه آدم پای آرش کسرایی خوابش میگیرد. چون آرشی که او ساخته، یک «تیپ» است؛ یک قهرمان به ذات، تیپیکال و قالبی است و از شکم مادرش قهرمان به دنیا آمده. بر عکس، آرشی که بیضایی تصویر میکند، یک آدم معمولی است. یک «شخصیت» است که بهواسطه تصمیمی که در لحظه میگیرد، به قهرمان تبدیل میشود. این یعنی هر کس توانایی بالقوه قهرمان شدن را دارد.
این امکان کمابیش در هر رشته و شغلی وجود دارد. مهم این است که آیا ما میتوانیم تصمیم قهرمانانه بگیریم یا نه، و مهمتر اینکه آیا آن تصمیم را با تخیل تندیس قهرمانیمان میگیریم یا ارزش کاری که میکنیم، برایمان مهم است. در مورد خودم بعید میدانم بتوانم از چنین آزمونی سربلند بیرون بیایم، شما را نمیدانم.
*تواضعی، جابر (۱۳۸۳)، سرزدن به خانه پدری، چ اول، تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- چرا نمایشنامه های بیضایی کمتر اجرا می شود ؟
- وقتی درختان شهر در جشنواره شهر موضوعیت ندارد
- یادداشت بهرام بیضایی در یادبود ناصر تقوایی؛ آخرین درس
- باشو، غریبهای که «شازده کوچولو»ی سینمای ایران است
- یادداشتی به مناسبت روز ملی سینما/ سینما با طعم مارتادلا
- برای اولینبار در ایران؛ نسخه ترمیم شده «باشو غریبه کوچک» در شبکه نمایش خانگی منتشر شد
- «باشو غریبه کوچک» به جشنواره تورنتو میرود
- جشنواره ونیز ۸۲ در ایستگاه پایانی؛ شیر طلایی ونیز به جیم جارموش رسید/ دو جایزه برای سینماگران ایرانی
- در هشتاد و دومین دوره جشنواره؛ «باشو غریبه کوچک» از ونیز جایزه گرفت
- نسلی که بهرام بیضایی را نمی شناسد و کتابهایی که مرجوع می شود
- اختصاصی سینماسینما؛ نسخه مرمت شدهی «باشو غریبه کوچک» در جشنواره ونیز
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
- تبری بهرام بیضایی از شبکه من و تو
- شبی که بهزاد فراهانی وصیت کرد؛ نکوداشت خسرو حکیم رابط برگزار شد
- درباره آثار ایرج رامینفر/ تکیه بر پشتوانه نظری، برای رسیدن به نقاط قوت
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶





