تاریخ انتشار:1397/03/24 - 15:15 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 89301
آیدا عزتی در اعتماد نوشت :

نام توران میرهادی برای کسانی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند، نام آشنایی است. زنی که معمار نهادهای کودکی و مادر علم تعلیم و تربیت نوین در ایران لقب گرفته و بعد از هر رنجی که در زندگی پر فراز و فرودش دیده، آن را تبدیل به سرمایه‌اش برای انجام کار‌های بزرگ و ماندگار کرده است. کارهایی نظیر راه‌اندازی کودکستان، دبستان و راهنمایی غیردولتی «فرهاد» (۱۳۵۹-۱۳۳۴) و همچنین بنیانگذاری دو نهاد «شورای کتاب کودک» و «فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان» از کارهای ارزشمندی است که توران میرهادی در طول زندگی ۸۹ ساله‌ خود انجام داده‌ است.

رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب از مهرماه سال ۱۳۹۱ تا پاییز ۱۳۹۵ آخرین روزهای حیات خانم میرهادی همراه او بودند. لحظات زندگی و تلاش‌هایش برای تداوم انتشار فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان را ثبت کردند و ماحصل این کار مستند «توران خانم» و فیلم هفتم از مجموعه کارستان شده است.

در تصمیمی نو صاحبان فیلم می‌خواهند مستند «توران خانم» را از ۲۶تا ۲۸خرداد به‌ صورت اینترنتی در سایت هاشور اکران کنند. اکرانی که هیچ مرزی ندارد و هر بیننده در هر جای دنیا که باشد می‌تواند فیلم را تماشا کند. با مجتبی میرتهماسب که علاوه بر کارگردانی، تهیه‌کنندگی این کار را بر عهده دارد درباره این مستند و دلایلی که منجر به تصمیم برای اکران اینترنتی فیلم شد، به گفت‌وگو نشستیم.

بعد از تماشای فیلم متوجه این نکته شدم که شما هم مانند خانم میرهادی با این مشکل روبه‌رو هستید که حمایت جایی را برای کار خود ندارید. این مشکل چقدر انگیزه شما را بیشتر کرده است که این کار را پیش ببرید و به ایده‌های نو برسید؟

در ابتدا فرض اصلی همه ما این است که ‌ای کاش در هر جای دنیا حمایتی برای این دسته از کارهای فرهنگی وجود داشت. البته در بقیه جاهای دنیا متولیانی حضور دارند که به جامعه فکر می‌کنند و این درک را دارند تا کمک کنند و اتفاق‌های فرهنگی صورت بگیرد. اما اینجا کسی کمک نمی‌کند و من به عنوان فیلمساز به اجبار کار تهیه‌کنندگی و پخش را هم انجام می‌دهم. البته من هیچ‌وقت منتظر سرمایه برای فیلم ساختن نبودم. اگر موضوعی جذبم کند، کار را شروع می‌کنم و در طول ساخت سعی می‌کنم حمایت و سرمایه‌گذار پیدا کنم و اگر نشد، تلاش می‌کنم از جای دیگر جبران کنم. نکته مهم دیگر این است که من و خانم بنی‌اعتماد با روش حذف شیوه‌های سود در تولید، فیلم می‌سازیم و دنبال تامین منابع مالی دولتی و خصوصی در بخش تولید نمی‌گردیم. چیزی که امروز تبدیل به آفت فرهنگی ما شده‌ همین است که عده‌ای در حوزه‌های مختلف منتظر سرمایه‌های دولتی هستند و صرفا از طریق تولید سود می‌برند.

از منظر اقتصادی در هر کاری از جمله سینما باید سرمایه‌گذار، تولید، پخش و فروش باید باشد تا این چرخه را کامل کند. ولی وقتی سود فقط در تولید باشد، پخش دیگر اهمیت خود را از دست می‌دهد. ما عمدا این بخش را در کار خود حذف کردیم و دنبال این هستیم که‌ بخش خصوصی که همفکر ما است در بخش پخش، نمایش و فروش به ما اضافه شود. با این شیوه با آرامش فیلم بسازیم و دست‌مان بازتر می‌شود و با همه احترام به مخاطب و رعایت تمام قواعد حرفه‌ای فیلم می‌سازیم.

داستان ساخت فیلم «توران خانم» از کجا شروع شد؟

اگر بخواهیم به طور مشخص درباره فیلم توران خانم صحبت کنیم؛ من و خانم بنی اعتماد آرزوی دیرینه مان بود. دوست تهیه‌کننده‌ای هم بنا شد سرمایه کار را تهیه کند، من و خانم بنی اعتماد به عنوان کارگردان فیلم‌مان را بسازیم. برای من شرایط ایده‌آلی بود که تهیه‌کننده کار خودش را انجام بدهد و من هم به کارگردانی خود برسم. ما وارد کار پژوهشی شدیم و فیلمبرداری را آرام‌ آرام شروع کردیم. آن دوست‌مان هم تلاش خودش را کرد. اما پس از سه چهار ماه به نتیجه نرسید و از ما عقب ماند. در نهایت ایشان کار را رها کردند و من در نقش تهیه‌کننده ادامه دادم. تلاش‌هایی کردیم برای اینکه جذب سرمایه کنیم.

«توران خانم» ادامه کارستان است یا یک فیلم مستقل از این مجموعه محسوب می‌شود؟

ما با فاصله خیلی کمی از «توران خانم» پروژه کارستان را شروع کردیم. شاید توران خانم از مهم‌ترین فیلم‌های کارستان باشد، ولی چون تولید آن به زمان طولانی‌تری نیاز داشت و ویژگی‌های منحصر به فرد خود را داشت، این فیلم را در فاز اول کارستان که شش فیلم بود متصل نکردیم در واقع الان به عنوان هفتمین فیلم کارستان معرفی و پخش می‌شود که امیدواریم شروع یک فاز دیگر هم برای ادامه این مجموعه باشد.

منظورتان از ویژگی‌های منحصر به فرد فیلم «توران خانم» چیست؟

ما اواسط مونتاژ «توران خانم» بودیم که متوجه شدیم این فیلم شبیه هیچ کدام از فیلم‌های ما نیست. شاید به این دلیل که توران خانم آدم ویژه‌ای بود و مخاطبان مخصوص به خود را دارد. مخاطبان اصلی این فیلم همه نهادهای کودک، مهدکودک‌ها و آموزشی هستند. ما باید این فیلم را در چرخه مدل اقتصادی خودمان بیندازیم تا حداقل هزینه‌های تولید را دربیاوریم و بعد به سوددهی برسیم تا هم زنده بمانیم و هم بتوانیم فیلم بعدی را بسازیم.

وقتی با این شرایط اقتصادی و بدون حامی مالی فیلم می‌سازید، چرا تصمیم گرفتید درآمدهای حاصل از این فیلم را به شورای کتاب کودک و فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان اختصاص بدهید؟

این تصمیم که عواید و منافع مالی این فیلم به شورا و فرهنگ نامه برسد را در همان مرحله تولید گرفته ‌بودیم. من در چند مرحله که فیلم ساخته شده بود و مونتاژ در حال اتمام بود و حتی در مراحل فنی صدا‌گذاری با خیلی از کسانی که فکر می‌کردم به این موضوع علاقه و توان مالی دارند، مذاکرده کردم تا حداقل هزینه‌های تولید فیلم را مشترک پرداخت کنیم اما به نتیجه نرسیدیم. اما خوشبختانه در اولین نمایش فیلم که سوم آذر ماه ۹۶ به بهانه اولین سال درگذشت توران خانم برگزار شد، یک جمع خانوادگی اعلام کردند از جلد بعدی فرهنگ‌نامه حمایت مالی می‌کنند. تاثیرهای فیلم شروع شد و این ما را مصمم‌تر کرد که تصمیم‌مان برای اینکه منافع فیلم به آن نهادها برسد، درست است.

تجربه اکران شش فیلم کارستان را چطور ارزیابی می‌کنید، از نحوه پخش و اکران آن راضی هستید؟

از منظر اقتصادی منطقی نبود و راضی نیستیم. به همین دلیل است که الان در حال تجربه شیوه جدیدی از اکران و نمایش فیلم هستیم. فاز اول کارستان چهار سال تولیدش انجام شد و حدود یک سال از پخش آن، چه در سینما، چه به صورت دی‌وی‌دی و پخش بین‌المللی می‌گذرد، ما در زمان حاضر به انتهای مسیر این بخش از پروژه رسیده‌ایم و نه تنها هزینه‌های تولیدی این مجموعه را درآورده‌ایم، بلکه کم‌کم آن را به سود رسانده‌ایم. مجموعه کارستان در سینمای مستند حتی سینمای این مملکت و بخش خصوصی ما پروژه عظیمی است.

با اینکه به گفته خودتان کارستان به سود رسیده است، چرا راضی نیستید؟

از منظر اقتصادی قطعا به صرفه نیست، اما از منظر من مستندساز که همیشه به حداقل‌ها راضی هستم؛ قابل قبول است. من توانسته‌ام جلوی ضرر فیلم ساختن در بخش خصوصی را با همه مشکلاتش بگیرم و به سود برسانم. با اینکه سود آن مختصر و در دراز مدت است و برای کسی که عقل معاش داشته باشد و طول بازه زمانی صرف نیرو و هزینه را درقبال سود آن حساب کند، به طور قطع می‌گوید این شیوه غلط است. اما برای ما که انتخاب کردیم با این شیوه کار کنیم، راه‌حل‌هایی پیدا می‌کنیم و روز به روز هم آن را تقویت می‌کنیم. اگر همت و تلاش در جمعی که دور هم جمع شده‌ایم و کارستان را تشکیل دادیم، ادامه پیدا کند و بتوانیم ابعاد مخاطب‌مان را گسترده‌تر کنیم، مطمئن هستم که در یکی دو سال آینده به ثبات اقتصادی می‌رسیم که خیلی آزادانه‌تر سراغ موضوعات دیگری هم برویم.

در نگاه اول پیدا کردن و جذب مخاطب از طریق تلویزیون ساده‌ترین راه است و مخاطب بیشتری هم جذب می‌شود، چرا شما تلویزیون و مخصوصا شبکه مستند را کنار گذاشتید؟

در واقع آنها ما را کنار گذاشتند. از زمانی که پخش اولیه کارستان شروع شد، تلاش کردم با کسانی که مدیر یا تهیه‌کننده تلویزیونی هستند، ارتباط بگیرم. اما درهای تلویزیون بسته است چون یک سلیقه یا سیاست از پیش‌تعیین شده‌ای وجود دارد که به قول معروف رسانه ملی را میلی کرده است. صدا و سیما چشم‌هایش را به روی واقعیت‌های جامعه و افرادی که مشخصا فیلمساز هستند، بسته است و تبدیل به یک منطقه مین‌گذاری شده که فقط خودی‌ها معبرهایش را می‌شناسند. آن چیزی هم که آنها تولید می‌کنند برای مخاطب قابل ارزشگذاری نیست. چون می‌خواهند با ابتذال‌هایی که در سریال‌های ترکی و… وجود دارد، رقابت کنند. این رسانه از جایی به بعد دیگر سلیقه و مناسب ما نیست، پس دنبال پنجره‌ای دیگر برای دیده شدن می‌گردیم. ولی همچنان مهم‌ترین محل پخش سینمای مستند، تلویزیون است و این افسوس ما است که چرا تلویزیون چشم‌هایش را بسته است و با وجود همه شعارهایی که هر سال گفته می‌شود و مصداق کامل آنها همین فیلم‌های ما است، اما حاضر به پخش‌شان نیست. اما از آن طرف هم شاید افسوس نهایی را عاقلانی که در آن سیستم هستند باید بخورند.

شما فیلم «توران خانم» را به جشنواره سینما حقیقت ارایه دادید؟

خیر، در جشنواره سال گذشته فیلم را می‌خواستند اما فیلم بعد از زمان جشنواره آماده نمایش شد. امسال ممکن است فیلم را در جشنواره سینما حقیقت ارایه کنیم که البته بستگی به فضای جشنواره دارد. ما قصد نداریم این فیلم را وارد رقابت کنیم. از جشنواره‌های داخلی و خارجی به عنوان ویترین و محلی برای نمایش فیلم‌مان و وصل شدن به بازار اکران و نمایش استفاده می‌کنیم .

چرا برای نمایش فیلم به اکران در گروه هنر و تجربه روی نیاوردید؟ تجربه این جنس از اکران را موفق نمی‌دانید یا فکر می‌کنید جای این فیلم آنجا نیست؟

سه، چهار سال پیش که هنروتجربه راه افتاد اولین فیلم مستندی که نمایش دادند، فیلم «شش قرن، شش سال» من بود. قبل از تاسیس گروه هنر و تجربه این فیلم را ساخته بودم و دنبال اکرانش بودم. در شورای صنفی در حال جنگیدن بودم و از همه دوستانی که در پخش سینما بودند، کمک می‌گرفتم چون فکر می‌کردم فیلم‌های مستند را باید به سینما بیاوریم. تا اینکه گروه هنروتجربه تشکیل شد و شاید جزو اولین کسانی هستم که به قوت گرفتن آن کمک کردم. با همه توانی که داشتم و تمام دانسته‌هایم وارد پخش آنجا شدم و از هفته دوم مشکلات اکران به این شیوه را فهمیدم و جلساتی با شورای سیاستگذاری و مدیران آنجا گذاشتم و پیشنهادهایم را ارایه دادم. بخش کمی از آنها انجام شد اما عمده‌اش نادیده گرفته شد. گروه هنر و تجربه از لحاظ تعداد سینما، سانس و… در ذات خودش ظرفیت محدودی دارد و شیوه‌‌ای که برای اکران دارد راه دسترسی ساده و آسان را به مخاطب فیلم نمی‌دهد. ما با علم به همه این موارد سال گذشته مجموعه کارستان را برای اکران به هنر و تجربه سپردیم و البته قبل از آن تجربه اکران «آی آدمها» را هم داشتیم. می‌دانستیم نباید از منظر سود به آن نگاه کنیم ولی با آن حجم اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی که انجام دادیم، حداقل نسبت به فیلم‌های قبلی خودمان انتظار درصدی رشد مخاطب را داشتیم ولی اشکال‌های هنروتجربه به قدری بیشتر شده که تلاش‌های ما به ثمر نرسید و توقعی که در شروع داشتیم با همان حداقل‌های قبلی خودمان هم برآورده نشد. تصمیم مشترک من و خانم بنی‌اعتماد این بود که از اکران «توران خانم» در گروه هنر و تجربه صرف‌نظر کنیم و طبق معمول دنبال راه‌حل جدیدی ‌گشتیم.

چه شد که به ایده اکران اینترنتی رسیدید؟

من این ایده اکران در اینترنت را از همان فیلم «شش قرن، شش سال» یعنی چهار سال پیش داشتم و منتظر بودم که هم ظرفیت زیر ساختی وجود داشته باشد و هم فیلمی که این توان را داشته باشد تا در این بستر نمایش داده شود. مجموعه کارستان هم این ویژگی‌ها را داشت. اما چون شش فیلم بود، ریسک بزرگی بود. چون در یک فضای بسته با خودمان رقابت می‌کردیم. «توران خانم» بهترین انتخاب برای اجرای این ایده بود. از زمان مطرح شدن این ایده تا اجرایی شدنش دو سه ماه زمان برد. به قول مادر توران خانم مشکلات ما سرمایه‌های ما هستند و اگر راه‌حل آن مشکل را پیدا کنیم آن را تبدیل به سرمایه خود کرده‌ایم.

چرا فکر کردید که این فیلم می‌تواند در این شکل از اکران موفق باشد؟

در فیلم «توران خانم» سه موضوع مشخص برای اطلاع‌رسانی و ایجاد انگیزه برای مخاطب وجود دارد. اول خود توران میرهادی است، یعنی چه جامعه و چه افراد زیادی که توران میرهادی را در همه این سال‌ها می‌شناسند و می‌دانند که این زن چه اهمیتی دارد و نهادهای کودکی را ایجاد کرده‌ و می‌خواهند به تکثیر این اندیشه کمک کنند. دومین اتفاق این است که سینمای فرهنگی مستقل با همه کم رمقی‌اش سعی می‌کند روزنه‌ها را باز کند و کسانی که آن را درک کنند، همراه می‌شوند. چون هنوز کسانی هستند که دل‌شان می‌خواهد فیلمی ببینند که چیزی به آنها اضافه کند و سومین فاکتور این است که طبق تصمیم مشترک من و خانم بنی‌اعتماد درآمد‌های این فیلم به شورای کتاب و فرهنگ نامه کودک و نوجوان می‌رسد. مجموع این فاکتورها می‌تواند انگیزه‌ای باشد برای کسانی که توران میرهادی را می‌شناسند و با اطلاع‌رسانی و خرید بلیت می‌توانند به جان دادن به یک جریان کمک کنند.

وقتی به ایده اکران و نمایش اینترنتی با مصداق‌هایی که ذکر کردید رسیدید چرا آن را محدود به ۴۸ ساعت کردید؟

اگر زمان نمایش فیلم طولانی می‌بود، صورت قضیه شبیه اکثر فیلم‌هایی می‌شد که در آخرین مرحله پخش و بعد از جشنواره و اکران در سینما، پخش در تلویزیون و ارایه دی‌وی‌دی، در گوشه‌ای از اینترنت هم قابل دسترس هستند. ایده اول من این بود که فیلم فقط یک سانس در اینترنت نمایش داده بشود. اگر ما یک شبکه گسترده اطلاع‌رسانی هستیم پس یک سانس کافی است. مثال من مسابقه فوتبال است که هر کس در خانه‌اش نشسته و آن را تماشا می‌کند اما می‌دانیم میلیون‌ها نفر هم‌زمان در حال نگاه کردن به آن هستند و عکس‌العمل نشان می‌دهند. امیدوارم اگر این تجربه به خوبی انجام شد، فیلم بعدی را یک سانس اکران کنیم. در واقع این یک ارتباط با مخاطب است که ما حس تجربه جمعی دیدن اما متفرق بودن را می‌دهیم.

سینما رفتن هم مشکل شده است. در مناطق دور افتاده سینما نیست، در شهرها هم مساله وقت و ترافیک وجود دارد و دلایل دیگری برای اینکه مردم سینما نروند وجود دارد. ما راه دسترسی را آسان کردیم و سعی می‌کنیم آن را به یک حس جمعی دیدن تبدیل کنیم. در انتها به این تصمیم رسیدیم که ۴۸ ساعت زمان لازم و کافی است. راه‌هایی هم برای کسانی که در اینترنت فیلم را می‌بینند، گذاشتیم تا معلوم شود در یک نمایش چند نفر فیلم را می‌بینند. در حال ایجاد شرایطی برای گفت‌وگو هستیم تا کسانی که فیلم را می‌بینند با هم صحبت کنند.

یعنی امکان کامنت گذاشتن و نظر دادن وجود دارد؟

قرار است با شرایطی که بحث به بیراهه کشیده نشود اتفاق بیفتد.

میزان استقبال از این شیوه اکران، چقدر می‌تواند انگیزه کافی برای ادامه کارهای شما باشد؟

با تمام تجربه‌ ما در فیلمسازی و رفتارهایی که ما را به اینجا رسانده که راه عمومی‌تری را برای نمایش فیلم‌مان پیدا کنیم، من اگر به مصداق مسابقه فوتبالی که مثالش را زدم، نرسم. باید در همه تجربیات، فکرهایم و… تجدید نظر کنم، یعنی به این فکر می‌افتم که ما بی‌ربط می‌گوییم که جامعه نیاز دارد این فیلم را ببیند و توران میرهادی که تمام عمر خودش را صرف آموزش بچه‌ها کرده، بشناسد و بداند چه کسی تمام نهادهای کودک را در ایران پی‌ریزی کرده است. اینکه فقط کافی است او را بشناسید و بدانید طرز فکر توران میرهادی چگونه بوده است تا حتما بچه‌ات را بهتر تربیت کنید، برای ما شعار نیست. اما اگر به کف پیش‌بینی‌مان از این نمایش اینترنتی نرسیم، جامعه به من ثابت می‌کند که به این حرف‌ها و تفکرها نیاز ندارد.

یعنی میزان استقبالی که از نمایش اینترنتی «توران خانم» می‌شود، برای شما بزنگاهی است که ممکن است تصمیم شما را برای آینده عوض کند؟

من فکر می‌کنم اگر به یک حداقل قابل قبولی برسیم، حتما این پله اولی خواهد بود برای اینکه ما به تلویزیون ثابت کنیم که اگر تو چشمت را ببندی، مردم چشم‌شان را باز می‌کنند و ما راه وصل شدن به هم را پیدا می‌کنیم.

جهان مدرن به سمت راهی می‌رود که پله اولش اینترنتی شدن و فضای‌ آی‌تی و حذف واسطه است. تولید‌کننده مستقیم به مصرف‌کننده وصل می‌شود. ما این را درک کردیم و اگر مردم هم درک کنند که حذف واسطه و انتخاب یک سلیقه که شاید فضای رسمی آن را طرد و نفی می‌کند، این تجربه جواب می‌دهد و خیلی از فیلمسازان با آرامش فیلم می‌سازند و هر موقع بخواهند مخاطبان آنها فیلم‌شان را می‌بینند.

چرا برای انتخاب شبکه نمایش‌دهنده فیلم به سراغ جاهای شناخته‌تر نرفتید؟

اتفاقا رفتم و وقتم را هم هدر دادم. چون من با همین فرض رفتم که در فضایی فیلم را نمایش بدهیم که از وجود درصدی از مخاطب مطمئن باشیم. اما آنها آنقدر درگیر فضای تجاری هستند که به سختی می‌توانند بفهمند شخصی مانند توران میرهادی و فیلم مستند و… چه اهمیت ویژه‌ای دارد. من هیچ نگرانی نداشتم که این ایده را بدزدند چون این ایده به درد فیلم‌های تجاری مورد علاقه آنها نمی‌خورد. این ایده برای فیلم‌هایی است که راه رسیدن و تماشای آنها از روش‌های معمول به دست نمی‌آید. به شکل عمومی شاید این فیلم و فیلم‌هایی شبیه به «توران خانم» مورد سلیقه جمعی که این شانس را داشتند که به این جریان کمک کنند، نبود و بهانه‌هایی مانند آماده نبودن زیر ساخت‌های خودشان آوردند. دوستان شبکه هاشور از دوستان قدیم من هستند و هم شبکه نوپایی در این قضیه هستند که با تمرکز بر سینمای مستند کار خود را شروع کردند. در اولین مذاکره متوجه شدیم از جنس همدیگر هستیم و سریع با هم ارتباط گرفتیم. توران میرهادی می‌شناسند و وقتی فیلم را می‌بینند، دل‌شان می‌خواهد مردم هم فیلم را ببینند. ما زمان اندک و فشرده‌ای در اختیار داشتیم. انتخاب روز تولد توران خانم که همزمان با پایان ماه رمضان است. سعی می‌کنیم در همین وقت کم تدارکات لازم را فراهم کنیم و برای اطلاع‌رسانی آن یک هفته زمان داریم تا در شبکه‌های مجازی، اینترنت، کانال‌های جهانی و همه جای دنیا این اطلاع را بدهیم که این ۴۸ ساعت چه زمانی شروع می‌شود و امیدوار باشیم که برای تماشای فیلم به ما ملحق شوند.


امری که امروز تبدیل به آفت فرهنگی ما شده‌ همین است که عده‌ای در حوزه‌های مختلف منتظر سرمایه‌های دولتی هستند و صرفا از طریق تولید سود می‌برند.

ما باید این فیلم را در چرخه مدل اقتصادی خودمان بیندازیم تا حداقل هزینه‌های تولید را دربیاوریم و بعد به سوددهی برسیم تا هم زنده بمانیم و هم بتوانیم فیلم بعدی را بسازیم.

گروه هنر و تجربه از لحاظ تعداد سینما، سانس و… در ذات خودش ظرفیت محدودی دارد و شیوه‌‌ای که برای اکران دارد راه دسترسی ساده و آسان را به مخاطب فیلم نمی‌دهد.

برای اینکه ما به تلویزیون ثابت کنیم که اگر تو چشمت را ببندی، مردم چشم‌شان را باز می‌کنند و ما راه وصل شدن به هم را پیدا می‌کنیم.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها