امروز ۲۵ آذر ماه زادروز بهرام شاه محمدلوست؛ هنرمندی که برای بسیاری از ما یادآور خاطراتی خوش است. اما شاید خیلی از ما ندانیم که روزگاری برای متفرق کردن تماشاگران یکی از نمایشهای او تیر هوایی زدند.
به گزارش سینماسینما، ایسنا نوشت: هنرمندی که خیلی از ما و نسلهای بعد از ما او را با نام آقای حکایتی میشناسند اما او پیش از اینکه آقای حکایتی بشود، تجربیات گرانسنگ دیگری را به انجام رسانده است.
بهرام شاه محمدلو، زاده ۲۵ سال ۱۳۲۹ در محله مختاری شاپور تهران است. محلهای که سینمایی به نام فلور داشته. او در مدرسه «کمالالملک» درس خوانده است.
او هرچند در نوجوانی به واسطه برادر بزرگترش نقش قهوهچی را در نمایشی تلویزیونی بازی کرده و اتفاقا برای این بازی دستمزد هم گرفته است اما از دوران کودکی ذوق و قریحه خود را در کار هنری نشان داده بود؛ زمانی که در محله با بچههای همسن و سال خود نمایشهایی بداهه کار کرده و شاید اولین کسانی که به او اعتماد کردند و فرزندان خود را به او سپردند، پدر و مادر همان بچههای محل بودند که بهرام شاه محمدلو با آنان تئاتر بازی میکرد. در مدرسه نیز با همراهی معلم خود که آموزگاری خوش ذوق بود، انشاهایی را به صورت بداهه اجرا میکرد و آقای معلم دیگر کسی بود که به دانش آموز خلاق خود اعتماد کرد و پیشنهادهای غیرمتداول او را برای اجرای انشا به جای خواندن از روی نوشته میپذیرفت.
جالب است که این ویژگی بداهه را بعدتر در سالهای جوانی هم در گروه تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حفظ کرد.
شاه محمدلو جزو نسل طلایی دانشکده هنرهای زیباست که همکلاسیهایی چون پرویز پورحسینی، سوسن تسلیمی، داریوش فرهنگ، مرضیه برومند، مهدی هاشمی، رضا بابک و … داشته است.
آنان در همان دوران دانشجویی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان راه پیدا کردند و در کانون اولین گروه تئاتر کودک را زیر نظر دان لافون، هنرمند سرشناس تئاتر کودک تشکیل دادند که حاصل آن هم اجرای نمایشهای درخشانی همچون «ترب»، «کوتی و موتی»، «خورشید خانم آفتاب کن» و البته «شاپرک خانوم» بود که اغلب نمایشنامههای بیژن مفید بودند و به تدریج مشغول به تدریس در کتابخانههای کانون شدند و هنرجویان بیشماری پروردند و در کنار اینها بخشی از ادبیات کودکان را به صورت صفحه ضبط و منتشر کردند که در میان آنها آثاری از زنده یاد احمدرضا احمدی بود.
اما شاید چیزی که بسیاری از ما درباره شاه محمدلو نمیدانیم، اجرای نمایش موفق «یک جفت کفش برای زهرا» است. نمایشی که در روزهای پر التهاب دهه ۶۰ به مدت ۴ ماه در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت. شاه محمدلو در کتاب گفتگوی خود با داود کیانیان تایید کرده است که جمعیت برای دیدن این نمایش آنچنان گرد تئاترشهر جمع میشد که گاهی به ناچار با تیر هوایی خیل عظیم تماشاگران را متفرق میکردند.
او خاطره جالب دیگری هم از اجرای این نمایش دارد که آن را از زبان خودش روایت میکنیم:
«بعد از نزدیک به چهار ماه اجرا، دو سه گروه فیلمبردار روز آخر اجرا آمدند که فردایش نمایش را فیلمبرداری کنند تا یادگاری و خاطرهای از این کار بماند، چون آن زمان ویدیو نبود. خاطرم هست که یکی از بازیگرها، آقای ایرج طهماسب، نیامد. هر چه صبر کردیم، نیامد، دو روز، سه روز، ۵ روز و بعد دکور را جمع کردیم. سالن را هم تحویل دادیم و عذر دوستان فیلمبردار را هم با شرمندگی خواستند. بعد از ۱۵ روز ایشان سر و کلهشان پیدا شد. در بحبوحه شلوغیهای دهه ۶۰ ایشان رفته بود یک چلوکبایی که در یک زیرزمین بود، غذا بخورد . اشتباهی ریخته بودند و ایشان را هم به عنوان زندانی سیاسی گرفته بودند تا بیاید و ثابت کند که من چه کسی هستم، ده پانزده روز طول کشیده بود. ما نیز در این مدت از او بیخبر بودیم. مطمئنا اگر خبر داشتیم، ممکن بود یک جوری این را حفظ کنیم. مثلا بگوییم بعد از ۱۵ روز دوباره بیاییم و جمع بشویم و کار را به سرانجام برسانیم و یک چنین کارهایی.»
در هر صورت این نمایش نیز مانند بیشتر نمایش های موفق آن زمان بعد از اجرا به پایان می رسد بدون اینکه امکان ضبط و ثبت ان برای نسل های آینده وجود داشته باشد.
در این سالها بهرام شاه محمدلو در نمایشهای دیگری نیز به ایفای نقش پرداخته اما همچنان سبک و سیاق خود را که گزیدهکاری است، حفظ کرده است.
منبع: حکایت سالهای کودکی، گفتگوی داود کیانیان با بهرام شاه محمدلو، تاریخ شفاهی یکصد سال تئاتر کودک و نوجوان، نشر ثالث.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت





