تاریخ انتشار:1403/03/19 - 19:01 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 197609

فرزانه متین-فیلم عامه پسند این روزها با اکران آنلاین وارد شبکه نمایش خانگی شده است.عامه پسند سومین اثر سهیل بیرقی ،پس از فیلم من و عرق سرد است.بیرقی در طول کارنامه ی هنری اش نشان داده که مبارزه زنان برای به دست آوردن حقوق شان سوژه ی آثارش بوده و عامه پسند ،بهترین نماینده دغدغه اش است.موضوع واقعی عامه پسند،سنت علیه مدرنیته،تبعیض و سرکوب علیه زنان،نقص قوانین ،محدودیت و درد و رنج زنان است.
این فیلم که در ژانر اجتماعی ساخته شده ،روایت کننده زندگی زنی میانسال به نام فهیمه میر بد است که در زندگی مشترکش شکست می خورد و پس از طلاق راهی زادگاهش،شهررضا می شود تا زندگی جدیدی را آغاز کند اما در این شهر کوچک با مسائل و مشکلاتی رو به رو می شود.
در فیلم ما با سه کاراکتر سرو کار داریم ؛فاطمه معتمد آریا در نقش فهیمه،هوتن شکیبا در نقش میلاد و باران کوثری در نقس افسانه

مشکلات طلاق همچنان تمامی ندارد
زبان سهیل بیرقی،ساده گویی است از این رو‌با تماشای فیلم به راحتی متوجه می شویم بیرقی چه می خواهد بگوید.در واقع عامه پسند،دادخواهی است برای تمام زنانی که سالهای عمرشان را بدون چشمداشتی  صرف شوهر ،فرزند و خانه داری کرده اند و بعد مورد ظلم واقع شده اند.در فیلم،فهیمه بین دو راهی قرار می گیرد؛همان زندگی گذشته در خانه و با رفاه اما شوهرش با زن دیگری باشد یا اینکه از همسرش جدا شود و عزت و احترامش را حفظ کند،او راه دوم را انتخاب می کند.
وی برای ساخت زندگی جدیدبه زادگاهش بر می گردد که پناهگاهش باشد اما آنجا قتلگاه آرزوهایش می شود.
پرسش اصلی فیلم اینست؛زنی که هیچ تخصص و‌مهارتی ندارد ،حالا که از همسرش جدا شده ،چه کار باید بکند؟
فهیمه،فردی پر جنب و جوش است،نمی خواهد بار ۲۸ سال زندگی مشترکش را بر دوش بکشد از این رو خود را زنی سرزنده نشان می دهد و تصمیم می گیرد در این شهر کوچک که سنت حرف اول را می زند ،روی پای خود بایستد و‌کسب و‌کار مستقلی راه بیاندازد اما مغلوب سنت می شود.
فهیمه نماینده بسیاری از زنان این سرزمین است که سالها در جامعه نقشی نداشته اند و حالا یکباره در همین جامعه باید بار زندگی را یک نفره بر دوش بکشند و در این راه حتی تک فرزندش که پسر است از او‌حمایت نمی کند.
در فیلم ما با مشکلاتی چون ندادن خانه به زنی مجرد،قوانین سختگیرانه بیمه،مهریه،نفقه و حتی سود بالای بانک روبه رو می شویم.با این حال فهیمه عجولانه و خودسرانه می خواهد با قسط و وام کافی شاپی به سبک‌کافی شاپ های مرکز شهر تهران در شهرضا باز کند و‌در این مسیر،هوتن شکیبا با کاراکتر میلاد که مدرس یوگاست وی را تشویق می کند و در نهایت همکار فهیمه می شود و اتاقی هم در کافی شاپ اجاره می کند که کلاسهای مختلط یوگا را در آنجا  راه اندازی می کند.رابطه ی بین فهیمه و‌میلاد از دید مردم یک رابطه نابهنجار و غیر عرف است.در نهایت فهیمه به دلیل نداشتن تجربه ، سختگیری شهر و‌استشهاد نامه ی مردم مبنی بر ناراضی بودن از این مکان،دوباره بیکار می شود و میلاد هم یکباره وی را رها می کند.
در واقع تمام مردهای قصه،فهیمه را در میانه ی راه رها می کنند ؛شوهرش،پسرش و همکار مردش.
کارگردان به ما نشان می دهد هر زنی چه مجرد و‌چه متاهل باید مهارت،تخصص و مدرک تحصیلی داشته باشد تا بتواند روی پا خود بایستد در غیر اینصورت به سرنوشت امثال فهیمه رو به رو‌ می شود.مورد دیگر اینست که  هر زندگی مشترکی هر چقدر طولانی قرار نیست تا ابد ادامه داشته باشد و هر زنی باید از این موضوع آگاه باشد و اجازه ندهد در چرخه ی زندگی دوباره متحمل شکست شود و با زبان جامعه آشنا باشد.اگر عرضه داشتن،تجربه و‌مهارت داشتن یک روی سکه است ،روی سکه ی دیگر سنت و قوانین سختگیرانه علیه زنان است.
در جامعه ما زنی اجازه دارد موفق باشد که عامه پسند و همرنگ جماعت باشد در غیر اینصورت می شود رسوای عام و خاص.شعار کلی فیلم هم همین است هر چیزی که عامه پسند نباشد ،محکوم به شکست است.در انتها مخاطب وادار به تامل و تفکر می شود که سرنوشت ، چه خواب هایی برای فهیمه دیده است اما بیرقی به ما نشان داد فهیمه با نادیده گرفتن ظاهر خود ،می خواهد علیه این عامه پسندی بجنگد.
نقاط ضعف و قوت فیلم
ما در این فیلم با یک‌مثلثی از نقش ها رو به رو هستیم که ضلع یکی از آنها شل و وارفته است.بازی گیرا ،روان و درخشان فاطمه معتمد آریا از کلیدی ترین نقاط قوت فیلم محسوب می شود و‌تماشاگر به راحتی با وی همذات پنداری می کند.بازی هوتن شکیبا  با شخصیت میلاد با توجه به گرایشات خاص خود،دارای نظم خاصی است و به خوبی از پس نقش بر آمده است.اما باران کوثری در نقش افسانه همان بازی کلیشه ای چند سال اخیر است که از خود به نمایش می گذارد و ضلع شل مثلث است.زنی کاسب که زبان مردم شهرش را می داند و با پنبه سر می برد.

در واقع این نقشها فقط برای باران کوثری تعریف شده است  و او هم وارد  چرخه ی تکرار بازی در این نقش ها شده است.
در فیلم ما با شهری رو به رو هستیم که مردمش تصمیم گیرنده اند اما ما مردمی نمی بینیم .کلا از این شهر فقط یک میدان و خیابان را تماشا می کنیم انگار شهر فاقد ساختار است و روایت کامل نیست شاید دغدغه ی اصلی کارگردان فقط نشان دادن معضلات یک زن تنهای میانسال در برابر قوانین علیه زنان بوده است.

 

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها