سینماسینما، نسترن زمانی
«ممنوع الخروجی»؛ فیلمی ضعیف
جشنواره چهل و سوم فجر با همه حواشی، کمبودها و کاستی ها به پایان رسید، اما نوشتن از فیلم های به نمایش در آمده در جشنواره که حاصل یک سال کار اعضای سینمای ایران است، به منظور بالا بردن سطح کیفی آثار سینمایی در ادوار مختلف و فستیوال های آینده خالی از لطف نیست.
یکی از فیلم های به نمایش در آمده در روزهای واپسین جشنواره چهل و سوم «ممنوع الخروجی» ساخته سیدجلال اشکذری بود.
در بخشی از داستان تلاش شده یک درام اجتماعی همراه با چالش های پیش روی نسل جوان به تصویر کشیده شود. اما روند فیلم با صحنه های پراکنده و نامتمرکز مختلف و متفاوت آغاز میشود. که ترفندهای ابتدایی و نه چندان حرفه ایاش نمیتواند مخاطب را جذب کند. مثلا دختر نقش اصلی داستان که نامش نیلوفر است، با بازی نیلوفر کوخانی در سکانس پارکینگ کُلت بهدست میگیرد، یا چند دختر همراه نیلوفر که دوستان او هستند همه با یک ماشین شاسی بلند به مسافرت مجردی آمدهاند. بااستایل های مختلف و حرکات و رفتارهایی که نشان میدهد هر چهار دختر از خانوادههای متمول و اصطلاحاً مرفه بی درد هستند.
کارگردان در ادامه روند داستان فیلم تلاش کرده فرم فیلم را مدرن ارائه دهد و با فلش بک و فلش فورواردهای ناقص، پراکنده و البته تاحدی نامفهوم که ذهن مخاطب را بیشتر از آنکه درگیر داستان فیلم و توجه به آن کند، آشفته و پرسوال رها میکند و نتوانسته مفاهیم و هدف کلی رویه درست و منطقی برای پیشبرد داستان ارائه دهد. البته حاکی از وجود فیلم نامه ضعیف و مبهم هم هست. که نمود بیشتر آن را در دیالوگ های سطحی و نازل کاراکترهای فیلم هم میتوان مشاهده کرد. به طور نمونه قطع ارتباط شخصیت اصلی مرد داستان به نام میلاد با بازی سجاد بابایی با پدر نیلوفر و نشان دادن صحنه های درگیری میلاد با وکیل پدر نیلوفر ، شکل ظاهری آن و نحوه پیش بردن قصه نمیتواند گره گشایی درست و منطقی به بیننده ارائه دهد و او را راضی و قانع از سینما بدرقه کند. در قسمت هایی از فیلم کارگردان خواسته به صورت نمادین با استفاده از تصویر زالوها و نحوه پرورش و تولید شدنشان به دغدغه و معضل مهم این روزهای جامعه که همان فساد آقازادهها و ساختار عجیب شان در بخش های مختلف اقتصادی را نشان دهد. اما چه سود و چه فایده که نتوانسته رویه آن را منطقی و جذاب در فیلم جلو ببرد و فیلم نامه کامل، استانداردی را بر روی فیلم پیاده کند، و این قسمت از داستان فیلم انگار ناتمام و الکن باقی مانده است.
از دیگر مسائل فیلم میتوان به بازی ضعیف بازیگرها اشاره کرد. در فیلم هایی که تک لوکیشن خارجی ست؛ بار فیلم بیشتر روی دوش بازیگر و فضاسازی های درست و حرفه ای کارگردان پیش میرود. و در این میان ترکیب بازیگران به عنوان اصلی ترین علت میتواند بیننده را در نبود و فقدان لوکیشن های مختلف و متفاوت و جذاب پای فیلم نگه دارد.
اما در فیلم «ممنوع الخروجی» باتوجه به لوکیشن های محدود و گاهی تک لوکیشن بودن اغلب صحنه های بیرونی فیلم با حضور دو سرباز به غیر از خود کاراکتر میلاد بازیگر سرباز دوم با بازی روح الله زمانی که بازی ضعیف و البته به شدت اغراقآمیز، همراه با اَکت های مبالغه آمیز در بعضی سکانس ها باعث نزول بیشتر سطح کیفی فیلم شده است.
یک مهندس میانسال با بازی سام درخشانی که انگار با خود کاراکتر جفت و جور نیست و نمیتوان همخوانی بین درخشانی و خود کاراکتر مهندس به صورت قطعی و مشخص پیدا کرد و یا بازی دوستان نیلوفر در سکانسی از فیلم که او قصد خودکشی دارد و میخواهد خودش را از داربست پایین بیاندازد بسیار ضعیف و تصنعی از آب در آمده و بیننده نمیتواند نگرانی و اضطراب دوستان نیلوفر را باور کند.
روی هم رفته فیلم «ممنوع الخروجی» به لحاظ کیفی و ساختاری یا همان فرم و محتوا اثری ضعیف است.
«مرد آرام»؛ هاشمی مرد آرامِ جان فورد نیست
یکی دیگر از فیلم های به نمایش درآمده در جشنواره چهل و سوم «مرد آرام» به کارگردانی بهنوش صادقی و تهیهکنندگی مهدی هاشمی بود که به موضوع مهاجران افغان پرداخته بود. «مرد آرام» نخستین تجربه تهیهکنندگی مهدی هاشمی و فیلم نامه نویسی مهنوش صادقی همسر وی و کارگردانی بهنوش صادقی ست؛ که تنها کارگردان زن حاضر در دوره چهل و سوم جشنواره بود. او فعالیت خودش را با تئاتر آغاز کرد و تاکنون بهعنوان بازیگر، نویسنده و کارگردان در سینما حضور داشته، صادقی در سال ۹۴ باساخت فیلم «خانه دیگری» پابه عرصه کارگردانی گذاشت و پس از ۹ سال با ساخت فیلم «مرد آرام» در جشنواره چهل و سوم حاضر شد.
موضوع فیلم اجتماعی است و به زیست اجتماعی مهاجرین افغانستانی مقیم ایران پرداخته است. فیلم دارای مشخصه ها و ویژگی های قابل تأمل و توجهی است؛ اول اینکه کمتر فیلم اجتماعی در گذشته تلاش کرده همانند این فیلم به لایه های پنهان این زیست اجتماعی ورود کند و دوم اینکه موضوعات اساسی زن، آموزش و دغدغه آینده که امروز مسئله اصلی جامعه کشور همسایه با آداب و رسوم بعضا محدودکننده و محصورکننده زنان در جامعه افغانستان است؛ از دلایل اصلی و مهم موج جدید مهاجرت آنها به شمار میآید، حکایت میکند.
البته فیلم نامه و روند قصه دارای نقاط ضعف قابل توجهی ست؛ ابتدای فیلم درباره سنت ازدواج مرد مسن و دخترجوان که یتیم بزرگ شده و توسط شوهر خاله اش در ازای پرداخت پول و خریدن دختر با نام نوبهار با بازی هنرپیشه افغانستانی شمیلا شیرزاد به مرد مسن با نام زمان با بازی مهدی هاشمی داده شده، اگرچه مهربانی ها و محبت های مرد میانسال افغان به دختر ۱۵ ساله و فراهم کردن زندگی تقریبا مناسبی برای او که حتی فرصت درس خواندن و ادامه تحصیل در افغانستان را نداشت، تصویر دیگری از این ازدواج ها میتواند باشد و پایبندی و وفاداری نوبهار به این وصلت و پیوند را مستحکم تر نشان میدهد و عشق جوانانه پسری به نام احد به نوبهار در میان است، اما باتوجه به شخصیت تندخو و سرکش جوان عاشق یعنی کاراکتر احد و تلاش او برای ربودن نوبهار علیرغم میل باطنی خود نوبهار این دلدادگی و عشق اجباری جلوه میکند.
اما مشکل اصلی فیلم در پایان بندی نمود پیدا میکند و به گونه ای نامفهوم و بی معنا تمام میشود. اینکه چرا زمان یکدفعه و ناگهانی تصمیم میگیرد همسرش نوبهار را به جای دیگر ببرد و خودش در پایان فیلم رهسپار یک ناکجاآباد که انگار هیچ برگشتی در آن نیست میشود. و طوری در آخر فیلم حرف میزند که دیگر هیچ امیدی به روند ادامه این ازدواج و زندگی ندارد و نکته بعدی و قابل تأمل آنکه چرا زمان جوان عاشق یعنی احد را با این جمله که به اندازه تعداد موهای سر تو قتل انجام داده ام تهدید به قتل میکند؟! و این قتل ها را در کجا انجام داده…؟؟!
در ایران…؟؟!
یا افغانستان…؟؟! و آیا اینکه مجازات شده…؟!!
چرا یکدفعه و ناگهانی زمان تغییر شخصیت داد و از مرد آرام تبدیل به فردی خشن و خطاکار شد و احد را زیر مشت و لگد خودش له کرد و تا تهدید به قتل او هم پیش رفت…؟!
اسم و تِم فیلم برگرفته از فیلم شناخته شده و معروف «مرد آرام» است که در آنجا ورزشکار بوکسوری در آمریکا ناخواسته باعث مرگ حریف خود میشود و پس از آن به زادگاهش ایرلند باز میگردد و در آنجا میخواهد با دختری ازدواج کند. اما این فیلم «مرد آرام» با بازی مهدی هاشمی هیچ ربطی به اثر جان فورد ندارد!…
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- معرفی فیلمهای ایرانی حاضر در جشنواره جهانی فیلم فجر
- میزبانی سینماها از آثار جدید/ پریناز ایزدیار، پیمان معادی، پژمان جمشیدی و بهرام افشاری این هفته به سینماها میآیند
- یک اثر قابل اعتنا، رژه یک فیلم روی اعصاب و کارگردانی که دیر رسید
- یک کمدی کمرمق، یک داستان واقعی و فیلمی که نامش آن را لو میدهد
- «مرداب» سریال جدید شبکه نمایش خانگی
- «روزگار قریب»؛ رئالیسم کاشفانهی کیانوش عیاری
- عکسی که فرح اصولی از فیلم «زنده باد…» منتشر کرد
- «طبقه یک و نیم» برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده میشود
- «طبقه یک و نیم» با مهدی هاشمی راهی جشنواره فجر میشود
- تولد بیضایی و یک سکانس طلایی (۱۲)/ علی اصغر کشانی
- برشهای کوتاه/ صحنههایی از بازی کریم اکبری مبارکه در «مرگ یزدگرد»
- سکانس طلایی/ مرد آرام
- «انفرادی» با بازی رضا عطاران پروانه نمایش گرفت
- مهدی هاشمی و نسرین مقانلو در سریال نوروزی “کامیون”
- مهدی هاشمی و احمد مهرانفر در «انفرادی» بازی میکنند
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





