سینماسینما، نگار مفید
شبیه آخرین خط از تمام تیتراژهای سینمایی، در آخرین خط از تیتراژ «دنیا تنهایی کم ندارد» تاریخ ساخت اثر نوشته شده است؛ زمستان ۹۲ زمانی که حسن روحانی دوران ریاستجمهوریاش را بهتازگی آغاز کرده بود و روزهای بهتر نزدیکتر به نظر میرسید. اما داستانهای اپیزودیک فیلم افشین لیاقت، از امید صحبت نمیکنند و به تنهایی آشنایی که در سالهای پیش از ساختش تجربه میشد، نزدیکتر است. نشانههایی از این تنهایی را در گپهای دوستانه، بحثهای جدی به وقت کافهنشینی و جنجالهای گاه و بیگاه در صفحات حوادث روزنامهها میدیدیم. جنسی از تنهایی که تا خلوتترین ثانیههای زندگی کشیده میشد و برای دیدنش نیازی به چشم مسلح نبود. سادهترین توصیف برای آن، ساعت شماطهداری است که گوشه دیوار جا خوش کرده و سالهاست هیچ صدایی از آن بلند نمیشود، اما صاحبخانه دلش نمیآید آن را از دکور خانه کنار بگذارد، یا به یکی از دستدومفروشیهای شهر بسپارد. آن زمان که داستانهای تنهاییمحور فیلم در کنار هم قرار میگرفتند، دنیا جای متفاوتی برای زندگی بود و حتی شکل تنهاییهایش هم زمین تا آسمان با امروز متفاوت بود. ساعت شماطهدار هر از گاهی تکانی به خود میداد و صدای ثانیهشمارش فضای خانه را پر میکرد.
جنس تنهایی در «دنیا تنهایی کم ندارد» از همین جنس نوستالژیک است. با عیان شدن یک راز بزرگ. با داستان زوج جوانی که داستان بازیگوشانه خود را باور کردهاند، یا بازیگر انزواگزیدهای که در رویاهایش به روزهایی متفاوت فکر میکند. حتی یاغیگری جنونآمیز اپیزود سوم هم به این نوستالژی دامن میزند. از اینرو تا زمانی که فیلم به خیالانگیزی پراعجابش ادامه میدهد، مخاطب را هم با خود همراه میکند. اما ثانیههای اعجاب بهسرعت محو میشوند و واگویههای نوستالژیک متن خود را به رخ میکشند. حتی آن زمان که سوژه مورد نظر جای پیشروی دارد، باز هم پس زده میشود و دیالوگهای نامتناسب شروع به خودنمایی میکنند. همین فضاست که تصویرهای رویاپردازانه فیلم را به سمت واگویههای وقت تنهایی و نوشتههای پریشان پیش میبرد و پیش از آنکه فکر کنی، نقش کودکانهای در ذهنت نقش میبندد. کودکی که روی زمین پا میکوبد، نوجوانی که هوسبازیهای کودکانه به جانش افتاده است.
در اپیزود اول و آخر فیلم، ردپای یک کودک آشکار است؛ کودکی که به دنیا آمدن یا به دنیا نیامدنش، بستگی مستقیم به حال و احوال ناخوش پدر و مادرش دارد. آن جنس از تنهایی که زوجهای جوان را از هم دور میکند و سوالهای پرتکراری در ذهن میسازد. اما روایت اپیزود اول، با نامهای که روی تصویر خوانده میشود، جنسی متفاوت با اپیزود آخر دارد. تنهایی اپیزود اول، تنهایی کمحرفی است، درحالیکه تنهایی در اپیزود آخر آنچنان وراج است که ترجیح میدهی دیالوگها را نشنوی و از خیر صحبتهای شخصیتها بگذری. در اپیزودهای دوم و سوم هم میتوان آدمبزرگهایی با رفتار کودکانه را دید؛ جایی که بریده از این دنیا چشم روی اطراف میبندند و تنهایی خودخواستهای را انتخاب میکنند. با این تفاوت که خودخواسته بودن تنهایی اپیزود دوم به ثمر نمیرسد و خودخواسته بودن تنهایی در اپیزود سوم به توهم ختم میشود. همین ایدههای رفت و برگشتی مخاطب را به دنبال خود میکشانند، شبیه به خواندن دفترچه خاطرات یک نوجوان بیحوصله. دفترچهای قفلدار که بدون عذاب وجدان ناشی از شکستن حریم خصوصی میتوانی به آن نگاه بیندازی و روایتهای پریشاناحوالش را به چشم ببینی. تصویر ناامیدیها و بیحوصلگیهایش، انتقامها و دلسردیهایش. اما اگر از این فضا دور شوی، یکدست نبودن ریتم فیلم یا استدلالهای کمجانش شدت پریشانی را میگیرد و اجازه برقراری ارتباط را از مخاطب میگیرد. حتی در برخی از اپیزودها، استدلال گفتهها با تصویر همخوان نیست و داستان از خودش عقب میماند.
با وجود تاکید افشین لیاقت در یکی از مصاحبههایش که گفته بود این چهار اپیزود را باید جداگانه فرض کرد، هر چهار اپیزود در استدلالهای نوجوانانهشان به یکدیگر شبیهاند و نریشنهای میان اپیزودها هم به این احساس دامن میزند؛ نریشنهایی که شما را به تماشای اپیزود بعد دعوت میکنند و هرچند در شکل بصریشان مثل مدیتیشن عمل میکنند، در باطن فیلم نشانی از مدیتیشن دیده نمیشود و پراکندهگوییهای تصویر و گفتار بهشدت خودشان را نشان میدهند. بااینحال، به همان اندازه که خواندن دفتر انشای یک نوجوان با احساس معصومیت تنیده در متن میتواند مخاطبش را قلقلک دهد، «دنیا تنهایی کم ندارد» هم خالی از این ثانیهها نیست. ثانیههایی که کولهباری از نوستالژی روی دوش مخاطب میگذارند و ذهنش را به روزهایی متفاوت میبرند؛ روزهایی که جنس تنهایی زمین تا آسمان با امروز متفاوت بود. هرچند فاصله پنج ساله میان ساخت اثر و تاریخ نمایش آن ناامیدکننده است، به نظر میرسد این فاصله زمانی به سود فیلم تمام شده و به جنس تنهایی گرهخورده در فیلم کمک کرده است.
منبع: ماهنامه هنروتجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- ماجرایِ ظریفِ وزارت خارجهی سوئیس
- فیلم-کنسرت «هری پاتر»و «ارباب حلقهها» به آخرین اجرای پاییزی رسیدند
- پوستر «باد زرد – ونگوگ» رونمایی شد
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت





