سینماسینما، دلبر یزدانپناه
زمان و مکان برای آنتونی دیگر وجود ندارند. لحظهای در خانهی خودش است، لحظهای در خانهی دخترش و بعد در آسایشگاه سالمندان. و این چرخه دائماً تکرار میشود. حوادث روزمرهای چون بگومگو با دخترش و دست انداختن پرستارها، بارها و بارها، هر بار به شکلی جدید و دیگرگونه، رخ میدهند. با این وصف شاید گمان کنید پدر فیلمی سوررئال است و کارگردان به مدد تکنیکها و جلوههای ویژه فضایی انتزاعی خلق کرده. ماجرا اما پیشپاافتادهتر از این حرفهاست: آنتونیِ پیر دچار زوال عقل و فراموشی است. او میداند وقایعْ عجیبغریب شدهاند، اما سردرنمیآرد که چرا. بیماری او روز به روز بدتر میشود؛ پرستارش را با دخترش اشتباه میگیرد و دکترش را با دامادش. او یادش رفته که لوسی، دختر محبوبش، در تصادف کشته شده و منتظر است تا از سفر برگردد. تنها چیزی که آنتونی بر حفظش پا میفشارد ساعت مچیاش است. گویی ساعت مچی آن آخرین تارِ موییست که او را به زندگی گره زده است.
پدر گرچه حداقلِ جلوههای ویژه و لوکیشن و بازیگر و موسیقی و باقی مخلفات سینمایی را دارد، اما بسیار باورپذیر و احساسبرانگیز مینماید. فرم فیلم به گونهای است که تماماً در راستای محتوای آن است. همان ایدهآلی که همیشه از فرم و محتوا انتظار میرود: درهمتنیده بودن. هیچچیزِ فیلم خودنما نیست؛ همهچیز دست در دست هم داده است تا آنتونی هاپکینز یکی از آن شخصیتهای فراموشنشدنی سینما را جان بخشد. آنتونی هاپکینزِ همیشه در اوج، بازی حیرتانگیزی در پدر به نمایش میگذارد: پدری که دچار فراموشیست و کمکم اطرافیانش را دیگر نمیشناسد، حوادث را درهم و برهم به خاطر میآورد، و بدتر اینکه خودش پذیرای این وضعیتش نیست و تازه به دختر و پرستارانش مشکوک است و آنها را به کلک سوار کردن و دزدی متهم میکند و حتی مای بیننده را هم به اشتباه میاندازد. وضعیت دردناک آنتونی را جز با نشستن در چشم او و اندیشیدن با ذهن او چهطور میتوان عیان کرد؟ هیچطور! کارگردان مای بیننده را در چشم آنتونی مینشاند و بیواسطه مواجهمان میکند با زندگی روزمرهی او. زندگیای بس طاقتفرسا و بیهوده و خالی از خاطره. آدمی جز خاطره مگر چیست؟
پدر، که اولین تجربهی سینمایی فلوریان زِلِرِ نمایشنامهنویس در مقام کارگردان است، بارقههای درخشانی از تئاتر در خود دارد. همان طور که در تئاتر بازی و صحنه حرف اول را میزنند در پدر هم چنین است. بیراه نیست اگر بگوییم پدر اساساً از دل صحنه زاده میشود (آنگونه که تئاتر!): کارکرد درها، پنجرهها، دیوارها، آباژورها، تابلوها و هرآنچه روی صحنه چیده شده همه در راستای نمودِ تصویریِ آشفتگیِ ذهنِ رو به زوال آنتونیاند. موسیقی آن لحظاتی در فیلم جاری میشود که آنتونی دکمهی رادیو یا دستگاه سیدیاش را میزند. بازیگرها آنگاه بر صحنه ظاهر میشوند که ذهن آنتونی آنها را احضار میکند. مکانها آنگونه که به یاد آنتونی میآیند در چشم ما شکل میگیرند… زِلِر با محدود کردن خود در تنها یک لوکیشنِ اصلی سعی کرده پدر را همچون نمایشی تئاتری شخصیتمحور و بازیمحور از آب درآورد. از اینرو پدر نه فیلم موقعیت است نه روایت و نه هیچچیز دیگر. فیلمِ انسان است آنگاه که در پایانْ بی شاخ و بی برگ و بی خاطره میشود. انسان. آنگاه که از خود میرود.
۱٫ زین عمرِ به تعجیل دوان سوی زوال
دانی که جهان چه آیدم پیشِ خیال؟
دشتی آید ز دردِ دل میلامیل
طشتی آید ز خونِ دل مالامال!
انوری

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- مراسم جوایز «جوی» برگزار شد/ هاپکینز، فریمن و دیگر ستارهها در عربستان
- در پی آتشسوزیهای گسترده در لسآنجلس؛ کدام سلبریتیهای هالیوودی خانهشان خاکستر شد؟
- هفته پایانی فیلسوف/ نگاهی به فیلم «آخرین جلسه فروید»
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- آنتونی هاپکینز در فیلم «چشمان در درختان» بازی میکند
- اعترافات آنتونی هاپکینز در تولد ۸۵ سالگی
- رضا کیانیان: نغمه ثمینی دشمن نیست!/ انتقاد از ممنوع از کار شدن برخی از هنرمندان در نشست خبری تئاتر «پدر»
- اهداکنندگان جوایز اسکار معرفی شدند
- «سوگلی»؛ اثرات زیانآور حرص و قدرت / گفتوگو با یورگوس لانتیموس
- نمایش «دروغ» روی صحنه میرود
- رضا کیانیان با نمایش «پدر» روی صحنه میرود
- ۳۹۵ عضو جدید به آکادمی اسکار دعوت شدند
- بیزمان و بیمکان
- هذیان یک ذهن مغشوش؟!/ نگاهی به فیلم «پدر»
- من به چنگیز جلیلوند رای میدهم!
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟
- با رونمایی احتمالی فیلم در جشنواره کن؛ تام کروز با «ماموریت غیرممکن» خداحافظی میکند
- باید جلوی تصمیمات پشت پرده درباره سینمای ایران گرفته شود/ چه کسی باید مشکل شرعی «قاتل و وحشی» را حل کند؟
- نشان سیف الله داد چه نسبتی با بهرام افشاری و ملیکا شریفی نیا دارد؟
- فانتزیهای سورئال و کمدیهای پیچیده از جنس سروش صحت/نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافهها»؛