سینماسینما: مصطفی داننده در عصر ایران نوشت :خبرنگار روزنامه فرهیختگان از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس پرسیده که آخرین فیلم و کتابی که دیده و خواندهاند چه بوده است؟
یکی گفته که به زور وارد کمیسیون فرهنگیاش کردهاند و او دوست دارد به کمیسیون انرژی برود. آن یکی گفته که به جای فیلم اخبار گوش میدهد و « به وقت شام» آخرین فیلمی بوده که یک عضو کمیسیون فرهنگی دیده است.
دیگر عضو کمیسیون فرهنگی گفته است:« همین چند ساعت پیش قرآن خواندم و خیلی اهل کتابهای اینجوری نیستم. بیشتر قرآن میخوانم. روز گذشته کتاب قانون بودجه ۹۹ را هم مطالعه کردم.»
نماینده محترم دیگری در مورد آخرین کتابی که خوانده است میگوید:« یک کتاب در مورد شهید سلیمانی تورق کردم. یک کتاب هم در مورد حوزه انتخابیهام بوده است.»
بعد از دیدن این پاسخها و زمانی که نمایندگان محترم برای کتاب خواندن و فیلم دیدن میگذارند، پیشنهادی به ذهنم خطور کرد و آنهم اینکه کمیسیون فرهنگی را تعطیل کنیم!
وظیفه کمیسیون فرهنگی به صورت تخصصی تبیین و نظر دادن قوانین مرتبط با کتاب، فیلم، موسیقی و … است. وقتی اعضای این کمیسیون فیلم نمیبینند، دیگر چه انتظاری از دیگران.
خبرنگار محترم در مورد موسیقی سوال نکرده است که اگر میکرد احتمالا با این پاسخ مواجه میشد که آخرین موسیقی که شنیدهام «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» بیژن خاوری است.
عمر نمایندگی این نمایندگان به دو ماه نرسیده است و نمیتوانند وقت نداشتن را بهانه نخواندن و ندیدن کنند. شاید بهتر است وقتی را که در تلگرام و توییتر فیلتر شده میگذرانند، به خواندن کتاب و دیدن فیلم اختصاص دهند تا بتوانند در مورد آنها نظر بدهند و قانون تصویب کنند.
همین کتاب نخواندنها و فیلم ندیدنها باعث میشود که نمایندهای در جایگاه هیات رییسه مجلس موزه لوور را «لووُر، لووِر، لووووور و لوبر» تلفظ کند. یا عضو شورای شهری، ونیز را شهری در سوییس یا سوئد بخواند.
شاید برای یک کارگر ساختمانی نخواندن کتاب، عیب نباشد که هست اما کتاب نخواندن نمایندگان مجلس زشت است. فیلم ندیدن آنها زشت است.
مسؤولان کشور در هر ردهای باید بیشتر از مردم عادی بخوانند، ببیند و بشنوند. امروز مردم به ویژه نسل جوان در دریایی اطلاعات غوطه ور هستند و گامهای بلندی را به سوی کسب دانش و فضیلت برداشتهاند. نمیشود کسی که وظیفه اداره کشور را به عهده دارد از نظر اطلاعات از مردم خود عقب باشد.
دیدن، شنیدن و خواندن نگاه جدیدی را به آدم اضافه میکند. انسان بدون اینکه سفر برود با فرهنگ و سبک زندگی مردم جهان آشنا میشود. کتاب خواندن به دانایی آدم کمک میکند. نخواندن، ندیدن و نشنیدن آدمی را تبدیل به یک انسان تک بعدی میکند و که فقط دنیا را از یک زاویه میبیند. زوایهای که فکر میکند درستترین تصور دنیاست.
اداره کشور، مائده آسمانی نیست که به یک انسان برسد و او با خوردن آن بتواند به همه امور مسلط باشد. تنها راه، خواندن و استفاده از تجریبات دیگران است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی





