نسبت دادن تمام ارزشهای فیلم به عیاری، دستکم گرفتن نقش عرفینژاد است.
سینماسینما، یزدان سلحشور/ منتقد:
سینمای ایران از آغاز زادمانش ژانرهای معدودی را آزموده، نه به دلیل آنکه پدیدهای به نام «صنعت سینما» بدل به یک آرزو شده در این دههها و نه به دلیلی زیربناییتر که غیاب حرفهایگری است از آنگونه که اورسن ولز به رغم انتقاد همهجانبهاش از سازوکار استودیویی ساخت فیلم، آن را در هالیوود میستاید، بلکه به این دلیل که در ایران به دلیل تنوع مراکز قدرت از مشروطه به این سو، سینماگر همیشه دستش لای درِ قدرت میماند و اگرچه کسی که در را بسته بعدا عذرخواهی هم میکند که سهو بوده نه عمد، اما نه دیگر آن دست، دست میشود، نه آن سینماگر، سینماگری در عین سلامت. سینمای ایران به همین دلیل، همیشه «معلول» است، اگرچه «علت»ها در عذرخواهی ابدی باشند از دورهای به دورهای دیگر!
پشت در چه خبر بود؟!
اگر بنا بود که دلیل غیاب «تریلرهای جنایی» صرفا ضعف این سینما در بدل شدن به صنعت باشد، باید به دنبال چم و خم تکنولوژی و لابیرنت سرمایههای کلان میبودیم که میدانیم این نوع سینمایی تقریبا بینیاز از آنها مثلا در هنگکنگ به چرخه اقتصاد جهانی فیلم پیوند خورد. با این همه در ایران، همین که قرار باشد فیلمی ساخته شود که درباره «پلیس» باشد، حتی اگر ستایشی خالی از انتقاد ضمیمهاش شده باشد یا حتی اگر با کمک اقتصادی «پلیس» ساخته شده باشد، همیشه خطر «ممیزی فنی» یا «ممیزی روایی» یا حتی «ممیزی زمان اکران» وجود دارد. «پشت در خبری نیست» شبنم عرفینژاد مشمول «ممیزی زمان اکران» از اواخر دهه پیش تا اواسط دهه اخیر است، بیآنکه انتقادی ولو اندک از عملکرد پلیس با خود داشته باشد؛ مخاطب این فیلم در سال ۱۳۹۵ احتمالا بارها از خود پرسیده است که این تاخیر در اکران برای چه بوده و جوابی هم نیافته.
شیک و «چهره»دار و قصهگو
همه میدانیم که فیلماولی بودن در مکانیسم سینمای پس از دهه ۶۰، جرمی است با درجات تخفیف اندک در «محکمه اقتصادی سینمای ایران». وقتی از چنین محکمهای سخن میگوییم، منظور محکمهای است بدون برگزاری علنی، هیئت منصفه یا وکیل! این محکمه چنان عملکرد پرنفوذی دارد که «عفو مشروطی» با نام «گروه اکران هنر و تجربه» با پشتیبانی مستقیم بالاترین قدرت سیاسی کشور، هنوز با دستاندازهای مخفی و آشکار زیادی به اجرا درمیآید. این گروه اکران، به مخاطبان این نکته ضروری را یادآور شده که اکران عمومی نداشتن بسیاری از آثار، به دلیل تجربی بودن یا ریتم کُند یا حتی مورد پسند عام نبودن نیست، بلکه آثاری چون فیلم عرفینژاد که از ریتمِ خوب و روایتی بدون دستانداز و بازیهای گاه درخشان برخوردارند و داستان پیچیدهای هم ندارند، صرفا به دلیل فیلم اولی بودن از گردونه اقتصادی سینمای بدنه اخراج میشوند. «پشت در خبری نیست» یک «کف» مطلوب برای سینمای بدنه ایران است؛ فیلمی آوانگارد یا روشنفکرانه یا جشنوارهای نیست؛ هم درام است هم پلیسی است، هم کمیک است هم ملودرام. با این همه بهراحتی سالها خاک میخورد و سینماگرش که از دستیاری کار را آغاز کرده، به جای آنکه در اندیشه ساخت سومین و چهارمین فیلمش باشد، هنوز از همان فیلم دومش که قرار بود سال ۹۴ کلید بخورد، خبری نیست!
فیلم عرفینژاد فیلمی است که اگر در سالهای پیش از ۵۷ ساخته میشد، سینمای بدنه از اکران تهران و شهرستانش حمایت میکرد، چون فیلم شیکی است؛ «چهره» دارد و مدلی به دست میدهد که بهراحتی میتواند سنگ بنای لااقل ۲۰ فیلم دیگر با سطح فروش متوسط باشد. ولی سینمای بدنه دهه ۷۰ به این سو، با سطح کیفی بهمراتب پایینتر از این فیلم، از اکران عمومی آن استقبال نمیکند؛ چرا؟
فیلمِ کارگردان یا فیلمِ تهیهکننده؟
برای من بهعنوان یک «عشقِ فیلم سابق» و یک «مخاطب شکاک سینمای ایران [چه بدنه، چه جشنوارهای، چه میانه]» این سوال مطرح است که اگر تهیهکننده این فیلم، هر کس غیر از کیانوش عیاری بود، باز هم همین مشکلات موجود برایش رقم میخورد؟ نترسید! اصلا بحث سیاسی نیست، بحث بر سر این هم نیست که در دولتهای متفاوت، عیاری «کارگردانی مشروط» تلقی میشده و میشود، بحث دقیقا بر سر تهیهکنندگی اوست. در برنامهای تلویزیونی، با حضور خودش، بهصراحت از «کارگردان خوب» بودنش سخن به میان رفت و البته «تهیهکننده ناموفق» بودنش! و دلیل: این همه وسواس برای ارتقای کیفی فیلم بهعنوان یک تهیهکننده، چه معنایی دارد که درنهایت هزینه ساخت فیلم بالا برود؟! آن برنامه تلویزیونی، بیاختیار مخاطب را به یاد «دستها روی شهر» فرانچسکو رزی میانداخت و همزمان به یاد روایت بهروز وثوقی از دخالت در روند ساخت «تنگسیر» امیر نادری که برای کاهش هزینههای فیلم و جلب رضایت سرمایهگذاران، اثری درخشان را بدل به اثری متوسط به بالا کردند، آن هم با دخالت مستقیم وثوقی که هم رفیق نادری بود هم بازیگری معتبر؛ مکانیسم سینمای بدنه ما اینچنین بوده و هست.
گرچه نسبت دادن تمامی ارزشهای این فیلم به عیاری، دستکم گرفتن نقش عرفینژاد بهعنوان کارگردان میتواند باشد، اما چه میتوان کرد اگر نشود ردپای وسواس همیشگی عیاری در سازوکار اشیای داخل کادر، شیوه بازی گرفتن از بازیگران یا حتی سکانس ورود ماشین آتشنشانی را [که هر تهیهکننده دیگری بود، بهراحتی از خیرش میگذشت، بهخاطر هزینهها و دردسرهای اداریاش] نادیده گرفت. فیلم البته از ایدههای خلاقانه عیاری در تنوعبخشی [خالی از تظاهر] سکانسهای داخلی، تقریبا عاری است و از این نظر، یادآورد خاطرهای است از بهرام بیضایی آن هنگام که در اواخر دهه ۶۰ و پس از بازسازی موبهموی بخشی از فیلم «طناب» هیچکاک توسط دانشجویان دانشکده صدا و سیما، در سخنرانی خود گفته بود: همه چیز عین به عین همان است، اما چرا این فیلم با کار هیچکاک متفاوت است؟ جواب، در جادوی سینماست! فیلم عرفینژاد، فیلم خوبی است یادآور بهترین فیلمهای عیاری، اما بدون حضور عیاری روی صندلی کارگردانی! مثل اکثر فیلمهایی که کیارستمی فیلمنامهاش را نوشت یا بازنویسی کرد یا فرهادی صرفا فیلمنامهاش را نوشت. «پشت در خبری نیست» از جادوی عیاری بیبهره است.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- بزرگداشت کیانوش عیاری با نمایش «شبح کژدم»
- یادداشت «کیانوش عیاری» در سوگ ناصر تقوایی
- نسخه اصلی «خانه پدری» آنلاین اکران شد
- یک نمایش برای «خانه پدریِ» کیانوش عیاری
- از راههای رفته/ چیزهایی که نباید میگفتم!
- واکنش کیانوش عیاری به قاچاق فیلم «کاناپه»؛ از نمایش غیرقانونی اثرم ناراضی هستم
- نوبت فیلم کیانوش عیاری شد؛ انتشار نسخه قاچاق از فیلم توقیفی «کاناپه»
- مجوز ساخت سینمایی برای ۶فیلمنامه صادر شد
- کیانوش عیاری در بیمارستان بستری شد
- تقدیم «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» به کیانوش عیاری/ سینما دارای یک زبان مشترک است
- سرنوشت نامعلوم سریال کیانوش عیاری/ چرا تلویزیون ۸۷ متر را گردن نمیگیرد؟
- نشست «بررسی ارتباط میان کتاب و سینما»؛ کیانوش عیاری: نمیدانم اگر سینما نباشد باید چه کار کنم؟
- نگاهی به کارنامه فیلمسازی کیانوش عیاری
- «بودن یا نبودن» و تبدیل خشونت به امید/ عیاری نمونهای از عیار شرافت در سینمای ایران است
- عیاری یک شگفتی در سینمای ایران است/ کیارستمی و عیاری پیش از هنر سینما، خود را کشف کردند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵





