در «زمانی دیگر» تاکید ناتورئالیستی به ارتباط با تماشاگر لطمه زده است.
سینماسینما، ساسان گلفر:
تولد، مقولهای بالقوه شادیآفرین است؛ پدیدهای همراه با آرزوی آغازی تازه و دنیایی نو، نگاهی دیگر و روزگاری بهتر. اما گاهی اوقات سیر رویدادها طور دیگری رقم خورده و دنیا مسیر متفاوتی در پیش گرفته است. آن موقع است که نو شدن و پا به دنیا گذاشتن حس شادیآفرینیاش را از دست میدهد، مخصوصا اگر در آغاز «زمانی دیگر» اتفاق افتاده باشد.
فیلم «زمانی دیگر» ناهید حسنزاده با صداهایی مبهم شروع میشود بر زمینهای یکدست سیاه که دقیقهای بعد مشخص میشود هیاهوی اتاق زایمان یک بیمارستان است. صدای ناله است و گریه نوزادی که با طلوع تصویر او را میبینیم، کمجان و ناتوان و سراپا آلوده. آنچه در ادامه میبینیم، تصویری اغلب سیاه و سفید است که سرمایی مدام در دل آن میدود.
داستان «زمانی دیگر» که بهتازگی به پرده سالنهای سینمای هنر و تجربه رسیده است، در شهرستان کوچکی در شرق استان تهران امروزی میگذرد. سمیه دختر نوجوان خانواده فقیری است که با نوزادش به خانه برگشته است. پدرش در زندان است و مادرش خرج زندگی او و خواهران کوچکترش را میدهد. سمیه به دنبال سربازی میگردد که به او وعده ازدواج و زندگی بهتری را داده است و ظاهرا دوران خدمتش در آن منطقه به پایان رسیده و رفته است. مادر سمیه سعی دارد نام پدر نوهاش را به هر نحو از زیر زبان دختر بیرون بکشد، اما موفق نمیشود. بازگشت پدر سمیه از زندان بر پیچیدگی موقعیت میافزاید. او کارگری عاصی است که سعی کرده حق خود و همکارانش را از کارفرمایی بگیرد و ظاهرا پاپوشی برایش دوختهاند و او را به زندان فرستادهاند و اکنون ناچار است با وانتی عاریتی زندگی خانواده را بچرخاند. شوک رویارو شدن غدیر با نوزادی ناخواسته و بینامونشان و فشار جامعه سنتی او را به زندانی کردن دخترش وامیدارد؛ تا جایی که دختر بیمار میشود و تا آستانه مرگ میرود، ولی باز هم حاضر نیست بگوید مسبب این وضعیت کیست. در همین حال قوم و خویش و بستگان دور و نزدیک هم راهکارهایی میدهند و اغلب توصیههایشان حول مرگ و قتل میچرخد…
این داستان ساده با وجود همه مولفههای آشنایش، به همان اندازه که در پاراگراف طولانی قبلی آمده است و حتی بیش از آن، به مقدمهچینی و زمینهسازی نیاز دارد و همین مسئله از یک سو به نقطه قوت کار فیلمساز بدل میشود و از سوی دیگر به پاشنه آشیل فیلم؛ که تماشاگر عام را خسته کند و بتاراند و از شمار مخاطب بکاهد. فیلمساز، هم در مقام نویسنده و هم کارگردان از آزمون ارائه جزئیات دقیق و باورپذیر و بازگویی روان داستان و فهماندن حس و حال شخصیتها، اغلب بدون کلام یا با کمترین میزان دیالوگ، موفق بیرون آمده است. البته در این مورد باید از کاستیهایی جزئی مانند دیالوگ گفتن بازیگران کمسال صرفنظر کنیم و از این نکته هم چشم بپوشیم که در مواردی واقعنمایی به کارکرد دراماتیک اجزای داستان لطمه میزند و طرح جزئیات در تماشاگر انتظار وقوع رویدادهایی پدید میآورد، ولی موضوعهای طرحشده بیسرانجام و بلاتکلیف به حال خود رها میشود. در طول فیلم بارها به جزئیات غیردراماتیک برمیخوریم؛ مثل سکانسی که مردی از غدیر درخواست میکند برای او باری را به جایی برساند، یا نشان دادن مراحل خرید در مغازه و پرسیدن قیمت و پاسخ فروشنده.
طرح مسئلهای جسورانه و حساسیتبرانگیز و درست از کار درآوردنش را میتوان بهعنوان اقدام تحسینبرانگیز و شجاعانه فیلمساز ستود؛ اما وقتی پای برقراری ارتباط با تماشاگر انبوه به میان میآید، جسارت و شجاعت و کاردانی کافی نیست. به نظر نگارنده و با وجود همه شعارها و ادعاهایی که خلاف آن مطرح میشود، وظیفه اصلی سینما و هر نوع سینمایی ارتباط با مخاطب عام است.
فضاسازی فیلم از یک لحاظ عالی است و تلاش علی محمد قاسمی، فیلمساز توانا و چیرهدستی که وظیفه ثبت تصاویر فیلم را بر عهده گرفته، برای درآوردن فضایی سیاه و سفید و بسیار سرد و استخوانسوز ستودنی است. متاسفانه همین تاکید ناتورئالیستی یا شاید تاثیر گرفتن از سوءتفاهمی کلی در سینمای ایران که زیباییشناسی نئورئالیستی یا وامدار آن مکتب را به نوعی «زشتیشناسی» بدل کرده، به ارتباط با تماشاگر لطمه زده است. کارگردان چند پلان/سکانس خوب مثل گوش سپردن پنهانی غدیر به گفتوگوی خانوادهای که برای پذیرفتن بچه آمدهاند و سکانس بعدی تعلیق برای به رودخانه انداختن یا نینداختن و همینطور انتخاب زوایای نامتعارف جالب و استعاری و با معنا- و البته ناگزیر، درراهپله- را وارد فیلم کرده، که متاسفانه اغلب به یکسوم پایانی فیلم محول شده و دیرهنگام به تماشاگر خسته عرضه شده است. تصمیم برای شنیده نشدن موسیقی تا آخرین لحظات فیلم نیز از یک سو منطقی و از سوی دیگر مشکلآفرین است. بههرحال فیلم دارای ارزشهایی انکارناپذیر است که جشنوارههایی مانند مانهایم، کلکته و سائوپولو را به نمایش و تحسین واداشته، اما برای تماشاگر عام، مانند همان نمای استعاری عبور از زیرگذر تاریک جاده اواسط فیلم و سیر کلی شخصیتهای داستان است؛ عبور از دالانی تاریک برای رسیدن به کورسویی از امید.
ماهنامه هنر و تجربه

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «حرف آخر» به هنر و تجربه رسید
- پوستر «تارا» همزمان با اکران رونمایی شد
- مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم: ۷۰ درصد فیلمهای صف اکران به «هنروتجربه» میرسند/ خسارت یک ترافیک!
- محمد حمیدی مقدم: فعالیت «هنر و تجربه» در همه حوزهها گستردهتر میشود
- اعلام شیوهنامه حمایت مالی از مستندسازان/ «هنر و تجربه» تعطیل نمیشود
- این فیلمهای کوتاه را حتما ببینید/ نگاهی به فیلمهای کوتاه اکران هنر و تجربه
- اکران «طلاقم بده به خاطر گربهها» در گروه «هنر و تجربه»
- یک فیلم از سینمای افغانستان در گروه هنر و تجربه به نمایش در میآید
- گزارش مراسم افتتاحیه هفته فیلم لهستان/ تلاش هنر و تجربه برای پر کردن یک خلاء
- «یک کامیون غروب» در گروه «هنر و تجربه» اکران میشود
- اکران فیلمی از سمیح کاپلان اوغلو در گروه هنر و تجربه
- انتشار گزارش «هنر و تجربه» در راستای شفافسازی
- بررسی شخصیت و پرونده اولین قاتل سریالی زن ایران به زودی در سینماهای هنر و تجربه
- «سینماسینماست»/ چه فیلمهایی میتوانند به اکرانهای گروه «هنر و تجربه» رونق ببخشند؟ / به مناسبت اکرانهای موفق دو فیلم «دوباره زندگی» و «رضا»
- «اینسرت»/ کلید هر خانهای باید در دست صاحب آن باشد!
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟