تاریخ انتشار:1396/08/21 - 11:06 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 71994

فاطمه عودباشی

تهمینه میلانی در آخرین ساخته اش با نام ملی و راه نرفته اش دست روی آسیب های اجتماعی گذاشته است، آسیب هایی با رنگ سیاهی و طعم تلخ. قصه با زندگی دختری به نام ملیحه شروع می شود که همه او را ملی صدا می کنند. برادر بزرگتر او به نام غیرت، مرتب با او پرخاشگری می کند و کافی است که ملی دست از پا خطا کند، آن وقت است که کتک را نوش جان می کند. تا اینکه ملیحه در مسیر رفت و آمد به کلاس خیاطی با برادر دوستش آشنا می شود و از آنجایی که فکر می کند سیا (میلاد کی مرام) فرشته نجات اوست، تصمیم می گیرد با او ازدواج کند و به این واسطه از خانواده غیرتی اش جدا شود، اما نادانسته به دام بزرگتری می افتد و آن دام، چیزی نیست جز شک های بیش از اندازه همسرش و به خاطر همین مساله هر بار باید کتک های همسرش را تحمل کند، اما این بار شدیدتر از خانه خودشان، زیرا دیگر کتک خوردن او به یک سیلی ختم نمی شود و هر بار دستش می شکند و حتی بچه اش را سقط می کند.

خشونت در همه جای فیلم جاری و ساری است و شاید این مساله به ذائقه خیلی از مخاطبان خوش نیاید، اما میلانی در قالب یک قصه تلخ به تحقیرهای زنانی در جامعه اشاره می کند که هر روز با این موضوع دست و پنچه نرم می کنند، بدون اینکه نسبت به قانون آشنایی داشته باشند و بدانند در این مواقع که از طرف خانواده حمایت نمی شوند، دست به دامن کجا شوند و آن هم جایی نیست، جز خانه امن که میلانی در قصه به این موضوع هم اشاره می کند و ملیحه قهرمان قصه با کارشناسان خانه امن صحبت می کند که باید از چه روشی در مقابله با خشونت همسرش که ریشه در کودکی هم دارد، مقابله کند. زیرا همسرش از کودکی شاهد کتک کاری پدرش بوده و اینکه هر چیزی که به کام پدرش نبوده، همسر و فرزندانش را به باد کتک می گرفت. طبیعی است که سیا از او یاد گرفته و حالا این سناریوی تلخ را در زندگی شخصی اش اجرا می کند.

متاسفانه اینها واقعیات جامعه ماست و اگر هر روز صفحه حوادث نشریات و سایت ها را مطالعه کنیم، حتماً با نمونه های این چنینی رو به رو می شویم. زنانی که با خشونت های زیادی درگیر هستند، اما از مهار آن عاجزند. از سوی دیگر در بخشی از فیلم، میلانی به خانواده دختر می پردازد که به خاطر ترس از آبرو حاضر به طلاق دخترشان نیستند. این هم یک آسیب دیگری است که به این زنان وارد می شود و خانواده در مقابل زجر فرزندانشان به خاطر از دست نرفتن آبرو سکوت اختیار می کنند.

میلانی که خودش فیلمنامه را نوشته در بخشی دیگر از قصه به خیانت خواهر شوهر ملیحه اشاره می کند که او هم از سر اجبار تن به یک ازدواج اجباری داده و حالا با دور زدن همسر و خانواده اش به سراغ یک مرد متاهل رفته و با هم یک رابطه پنهانی شکل داده اند و هر دو به همسران شان خیانت می کنند. البته به فیلم ملی و راه های نرفته اش به لحاظ کارگردانی، ساختار و پردازش برخی از آسیب ها، ایرادهایی وارد است، اما خط قصه که روایتگر درد برخی از زنان جامعه است که در خانواده های سنتی بزرگ شده اند و به راحتی به اولین خواستگار جواب مثبت می دهند و با همین بله گفتن درگیر مشکلات بسیاری می شوند، خوب است.

لینک کوتاه

نظر شما


آخرین ها