تاریخ انتشار:1397/03/27 - 02:57 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 89687

آرش خوشخو در فرهنگستان فوتبال نوشت

فرهنگستان فوتبال ـ ۱ ـ غافلگیری اول کی‌روش: حاج‌صفی در دفاع چپ و میلاد محمدی روی نیمکت. غافلگیری دوم اما مهم‌تر است. کی‌روش، شجاعی را کنار امید ابراهیمی در نقش هافبک دفاعی قرار داده است. او قرار است بازی‌سازی را از عقب انجام دهد. وزنه‌ای برای حفظ توپ و تعادل. و در زنجیره سه نفره بعدی و تک مهاجم تیم، ‌هیچ بازی‌سازی وجود ندارد. به جایش ‌آن جلو چهار بازیکن دونده و سمج داریم. جهانبخش و انصاری‌فرد و امیری و آزمون. چهار بازیکنی که در دفاع و توپ‌گیری فعال هستند و در صورت دست‌یابی به توپ با سرعتی خیره‌کننده به قلب دفاع حریف می‌زنند. توپ‌هایی که قرار است خودشان به دست بیاورند. با پرس از جلو و هجوم روی توپ‌های برگشتی از ارسال‌های بیرانوند. این‌جا همان درس تاکتیکی کی‌روش است. شیوه‌ای که مرد پرتغالی برای رویارویی با تیمی قوی‌تر از خود انتخاب کرده است. شیوه‌ای که حاصل تجربه سال‌های دراز اوست. فارغ از طرح‌های کلیشه‌ای فوتبالی. اگر قرار است از کی‌روش یاد بگیریم این‌جا همان لحظه موعود است. نقشه برای پیروزی. حتی اگر شکل بازی ایران شباهتی به آنچه از فوتبال در ذهن داریم نداشته باشد. اینجا همان تمایز کی‌روش با دیگران است.

۲ ـ نیمه اول دوبار توانستیم این پروژه را انجام دهیم. بار اول سردار توپ‌ربایی می‌کند و به سرعت انصاری‌فر را صاحب توپ می‌کند که ضربه بد و عرضی کریم به سادگی دفع می‌شود و بار دوم توپ‌گیری ابراهیمی، ‌موجب می‌شود تا وحید امیری با یک ضربه دقیق سردار را با دروازه‌بان حریف تک‌به‌تک کند، دروازه بان در تک‌به‌تک موفق‌تر عمل می‌کند. اگر مسعود شجاعی کمتر توپ لو می‌داد و سردار هم کمتر دستپاچه بود، این طرح می‌توانست چندین‌بار دیگر هم تکرار شود.

۳ ـ مراکش تیم بسیار قدرتمندی بود. تیمی که ۱۷ بازی بدون شکست را پشت سر گذاشته بود و در ماه‌های اخیر توانسته بود صربستان، اسلوواکی،‌کره جنوبی، مصر و استونی را با قاطعیت شکست دهد. تیمی که بازیکنانش درشت‌اندام و تکنیکی و قدرتمند بودند و با اعتمادبه‌نفسی خیره‌کننده بازی را آغاز کردند و در ۱۵ دقیقه ابتدایی فشاری شگفت‌انگیز را به دروازه ایران وارد کردند. در مجموع در ۹۰ دقیقه هم آنها تیم برتر بودند. اما برتری تاکتیکی و تکنیکی و فیزیکی آنها به موقعیت‌های صددرصد گلزنی تبدیل نمی‌شدند. دفاع خوب و فداکارانه ما موجب می‌شد تا بازیکنان مراکشی عموما از زوایای تنگ، و در حالاتی نامناسب و بدون تعادل لازم و در حالیکه از سوی بازیکنان کشورمان تحت فشار بودند به سمت دروازه ما شلیک کنند. آنها در طول ۹۰ دقیقه دوبار به شکل جدی موقعیت گل داشتند. یک‌بار روی یک ضربه کرنر و دفع اشتباه توپ توسط آزمون که با فداکاری بیرانوند به خیر گذشت و بار دیگر در نیمه دوم وقتی امید ابراهیمی به خاطر مصدومیت از بازی بیرون بود و حکیم زیش یکی از بهترین شوت‌زن‌های فعلی جهان، فرصت اجرای یک شلیک سرضرب و قدرتمندانه را پیدا کرد که باز هم بیرانوند استادانه توپ را دفع کرد. در بقیه دقایق حملات پردامنه مراکشی‌ها عموما به فرصت صددرصد گلزنی تبدیل نمی‌شد. این حاصل طرح تاکتیکی کی‌روش بود.

۴ ـ به شکل تناقض‌آمیزی درخشش ستاره‌های فوتبال داخلی بیشتر از لژیونرها بود. امید ابراهیمی ستاره اول این بازی بود که شیوه تکل غیرت‌مندانه‌اش تا سال‌ها در ذهن ما باقی خواهد ماند. اما کسی مگر می‌تواند دوندگی خارق‌العاده وحید امیری را در طول بازی از یاد ببرد و یا بازی بدون نقص بیرانوند که همچون قلعه‌بان‌های باستانی از دژ ایران حفاظت می‌کرد. به جز این سه نفر باید از درخشش زوج میانی خط دفاعی ایران یاد کنیم. چشمی و پورعلی گنجی که فداکارانه بازی کردند و نشان دادند که چه انتخاب‌های درستی بوده‌اند. به جز این ۵ نفر، رامین رضاییان، علیرضا جهانبخش و احسان حاج‌صفی هم نمره قبولی می‌گیرند. هرچند دریبل خوردن آماتوری حاج‌صفی از گوش راست مراکش در همان ده دقیقه اول،‌ خارج از انتظار ما از احسان بود و شکل غلتیدن رامین روی خطای بازیکن مراکشی و غلت‌ زدن‌های پیاپی‌اش روی زمین کمی فاقد کلاس در مسابقاتی این‌چنین معتبر بود و داور اهل ترکیه بلافاصله نمایشی بودن این اتفاق را متوجه شد. در فضای مجازی هم فوتبال‌دوستان فرانسوی شوخی جالبی راه انداخته‌اند که طبق آن رامین همچنان دارد غلت می‌زند!

۵ ـ می‌ماند سه نفر دیگر. سردار آزمون دیروز یک فرصت گل عالی را به گل بدل نکرد. خودش گفته زمین چمن نرم بود و توپ از کنترلش خارج شد. او بارها و بارها عدم دقت در پاس دادن را به نمایش گذاشت که خب در بازی با ترکیه هم این خصیصه را نشان داده بود. نقطه مثبت کار آزمون درخشش روی توپ‌های هوایی بود. او بارها بالاتر از مدافعان مراکشی، ارسال‌های بیرانوند را زد و فرصت ضد حمله را برای ایران فراهم کرد. در مجموع اگر آقای خلیل آزمون (که به همراه همسرش در ورزشگاه شاهد بازی پسرشان بودند) ناراحت نشود، آزمون نمره قبولی نگرفت. می‌رسیم به کریم انصاری‌فر. ژوکر تیم کی‌روش. او دونده بود و فداکار و گوش به فرمان، اما تحت فشار بازی فیزیکی مراکشی‌ها بازدهی چندانی نداشت. او ۹۰ دقیقه بازی کرد. اما مسعود شجاعی؛ خونسردی او فلج‌کننده بود. او قرار بود با حفظ توپ فشار را از روی خط هافبک ایران بردارد اما موفق نبود. آیا اعتقاد کی‌روش به کاپیتان مسعود در بازی با اسپانیا هم ادامه خواهد داشت؟

۶ ـ بازی سخت و نفس‌گیر است. دو بازیکن ایران و یک بازیکن حریف به خاطر مصدومیت زمین را ترک می‌کنند. نبرد فیزیکی در تمام ابعاد. مراکش از قدرت جنگندگی ایران جا خورده است. تکل‌های امید، ‌تنه فنی‌های خشن وحید امیری،‌ فداکاری روزبه چشمی در مقابل شوت‌های سنگین حریفان، همه و همه نشان از کار ذهنی تیم مربیان روی بازیکنان دارد

۷ ـ مراکشی‌ها فیزیکی و خشن بودند اما ناجوانمرد؟ ‌به هیچ‌وجه. در فوتبال فیزیکی اما پاکیزه آنها، ناراستی و غل و غش وجود نداشت. تیم محترم و دوست‌داشتنی بودند که مطمئن باشید کار را برای پرتغال بسیار سخت خواهند کرد.

۸ ـ با آمدن طارمی و قدوس که به جای شجاعی و جهانبخش به ترکیب آمده بودند ناگهان وزنه حملات نیش‌دار ایران به سمت چپ سنگینی کرد. جایی که قدوس و طارمی تازه‌نفس و سبک‌بال و خشن، برتری فیزیکی مراکشی‌ها را به بازی گرفته بودند. زمان می‌گذشت و مراکشی‌ها ناامیدتر و خسته‌تر بودند. اما ایران همچنان می‌جنگید. با تمام وجود.

۹ ـ گل دقیقه ۹۵٫ سامان قدوس از حریف خسته خطا می‌گیرد. توپ را بلند می‌کند و آن را می‌بوسد و در اختیار احسان حاج‌صفی قرار می‌دهد. این لحظه موعود است. گویی همه می‌دانند. سانتر مورب احسان و گل به خودی حریف. تمام.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها