واقعیتِ واقعه
سینماسینما، یاشار نورایی – منتقد:
برای ارزیابی لحظههای دراماتیک فیلمهای فرهادی، طرح چند پرسش ضروری است؛ کدامیک در فیلمهای او مهمتر است؛ واقعیت یا واقعه؟ اگر بستر واقعی فیلمهایش بهدرستی طراحی نشده باشد، وقایعی که در فیلمهایش میبینیم، باورپذیر خواهند بود؟ آیا او کارگردانی است که چیرهدستیاش را در نشان دادن ضمنی حوادث و وقایع غیرقابل پیش بینی به رخ میکشد و تنها از واقعیت برای زمینهچینی استفاده میکند و درنتیجه تمرکز بر وقایع، باعث کمرنگ شدن واقعیت جاری در آثارش نمیشود؟
بخشی از این پرسشها را نوشته تحلیلی سعید عقیقی درباره فیلم «جدایی نادر از سیمین» پاسخ داده است و در تحلیلش بهدرستی اشاره کرده که اثر فرهادی اساسا یک فیلم حادثهای است و اوج دراماتیک و لحظههای پرتنش فیلمهایش مرتبط با حوادث فیلمهایش هستند. با ساخته شدن «گذشته» و تجربه فیلمسازی در فضای خارج از ایران، به نظر میرسید که فرهادی موقعیتی یافته تا شیوه فیلمنامهنویسی و لحظههای دراماتیک کارهایش را تغییر دهد. اما تعدد شخصیتها، دانش محدود و تجربه اندک فرهادی نسبت به موضوع غربت و خارجیها در فرانسه و تغییر مسیر فیلم از نیمه دوم نشان داد که او تبحر لازم را برای پیش بردن فیلمهای شخصیتمحور ندارد. درنتیجه درام خانوادگیاش از نیمه دوم فیلم به درام معمایی «چرایی یک خودکشی نافرجام» تبدیل میشود.
مشکل اما کشش ناشی از طرح و حل مسئله و معما در فیلمهای او نیست. مشکل در مرکزیت یافتن حادثه و معطوف شدن همه چیز ازجمله روابط میان شخصیتها به حل مسئله و تعلیقسازی است. به همین دلیل فیلمهای او در نگاه اول بسیار درگیرکننده و پرکشش به نظر میآیند. اما در دیدار بعدی، بخش اعظمی از جذابیت و قابلیت دراماتیک از دست میرود و ضعفهای فیلم آشکار میشوند.
دقت اصلی فرهادی به ساختن بستری است که با پیروی از ساختار سهپردهای، در ابتدا آشنا به نظر برسد (فضاهای داخلی، تضاد میان آدمهای طبقه متوسط یا فرودست، مسائل روزمره) و ناگهان اتفاقی در عین برهم زدن یا شکستن این فضای بهظاهر آشنا و آرام، تماشاگر را هیجانزده میکند تا عواقب اتفاق را دنبال کند و ببیند که بهاصطلاح فیلم به کجا میرسد؟ برای همین واقعیت تنها سکوی پرشی برای پرتاب شدن به اتفاقاتی است که در فیلمهایش میبینیم. به همین دلیل است که به جز طرح دوباره آنچه میدانیم، مثلا اینکه فرهنگ ما فرهنگ پنهانکاری و دروغ است، چیز زیادی نسبت به بستری که وقایع در آن اتفاق میافتند، به دانش تماشاگر افزوده نمیشود.
از سوی دیگر امتناع برآمده از شیوه روایت و فیلمنامهنویسی او نسبت به کندوکاو پسزمینه اجتماعی موضوع منجر به ایستایی شخصیتهای کارهایش میشود. اگر مزیت این رویکرد، تکثرگرایی باشد (وقتی روی شخصیتها متمرکز نمیشویم، همه در یک سطح میمانند)، عیبش این است که در مورد مسائل اجتماعی کلینگر میماند و واقعیت تنها جنبه کاربردی پیدا میکند.
اگر منظور از لحظههای دراماتیک هیجان ناشی از مواجهه و سپس کشف راز است، فیلمهای فرهادی از این لحظهها کم ندارند. اما توجه اصلی فیلمنامهنویس و فیلمساز به گسترش ایدههای مرتبط با این عناصر رمزآلود است و پیشامدها (ناخواسته) از واقعیت جاری در فیلم جدا میشوند. سکانس مشهور پانتومیم در «درباره الی…» مثال این معضل است. فرهادی با قدرت همه امکانات صحنه، از جای دوربین گرفته تا هدایت بازیگران را صرف طبیعی جلوه دادن و دخیل کردن تماشاگر و با همین ترفند مشارکت تماشاگر و همذاتپنداری او را آسان میکند. اما پس از تمام شدن سکانس بازی و اشاره به اینکه این آدمها دانشآموختگان دانشکده حقوق هستند، چه نشانه دیگری در فیلم هست که رفتار این شخصیتها و زبان و شیوه برخوردشان را به یک حقوقدان شبیه کند؟ و حتی اگر این اشاره ضمنی برای گسترش مفهوم قضاوت نسبت به دیگران نباشد (ایده مرکزی فیلم)، حقوقدان بودنشان به پیشرفت قصه چه کمکی میکند؟ مسئله این است که سکانسها در فیلمهای فرهادی به شکل منفرد درست نوشته و بهخوبی اجرا میشوند، اما وقتی کنار هم قرار میگیرند، کارکردی فراتر از جمعآوری اطلاعات برای رمزگشایی از یک واقعه ندارند.
فیلمهای فرهادی برآمده از این جامعه و محدود به همین جامعهاند. اگر او با هوشمندی دروغ را بهعنوان یکی از خصایص (یا معایب) فرهنگ ایرانی محور کارهایش قرار داده، ناخواسته سپهر فلسفیاش را هم به همین فرهنگ محدود میکند و شاید آنقدر مفتون تناقضها میشود که نمیتواند از ترسیم استادانه آنها فراتر رود. انگار هر اتفاق در فیلم او از جنس شرح حوادثی است که در اخبار میخوانیم و میشنویم. برای لحظهای حجاب، نه جهت آگاهیبخشی به تماشاگر، بلکه برای هیجان دادن به او کنار میرود، سوی پنهان آشکار میشود و دوباره در لفاف قرار میگیرد یا حتی فراموش میشود. شاید به همین دلیل است که در ساختههایش، نور و رنگ و تصویر کمتر از حرف و گفتوگو تاثیرگذارند. سینمای او در بیشتر لحظهها سینمای پنهانکاری کلامی است و پارادوکس اصلی فیلمهای فرهادی در همانندی به فرهنگی است که بر اساس پنهانکاری بنا شده و فرهادی با همان ابزار لحظههای دراماتیک فیلمش را خلق میکند. به همین دلیل است که جامعهشناسی موضوعی در آثار او به دلیل بیاعتنایی به یک نتیجهگیری یا موضع مشخص (حتی ضمنی) در بخشهایی نامنسجم و الحاقی به نظر میآیند. نمیتوان منکر توانایی او در ترسیم درست و بجای وقایع فیلمهایش شد، اما بیشتر از آن هم من بیننده به تفکر دعوت نمیشوم. حداکثر اینکه از خود میپرسیم اگر ما یکی از شخصیتهای فیلم بودیم، در مواجهه با این حوادث و اتفاقات چه میکردیم؟ پرسشی که با توجه به کمبود مصالح فیلمها برای خوانش جنبههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مسائل مطرح شده، عملا بیپاسخ میماند.
شاید او در فیلم جدیدش، مسیری تازه را آغاز کند. مهم این است که ببینیم چگونه از مرحله معما و حادثهمحوری گذر کرده و به مرحله شخصیتپردازی دقیق و گسترش مایههای فلسفی خواهد رسید. اینها همه با تماشای فیلم جدیدش معلوم میشوند.
ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- با حضور ۵۰۰ هزار تماشاگر در پنج هفته اتفاق افتاد/ استقبال غیرمنتظره فرانسویها از «دانه انجیر معابد»
- سینمای ملی ایران را تعریف کنید و شکل آن را بکشید
- سینماگران ایرانی برای اسکار ۲۰۲۵ چقدر شانس دارند؟
- سینماگران ایرانی در اسکار ۲۰۲۵ چقدر شانس دارند؟
- تمجید مدیر نتفلیکس از فیلم اصغر فرهادی
- فرهادی تجریباتش را در اردن به اشتراک میگذارد
- ترایبکا ۲۰۲۴ برندگانش را معرفی کرد/ انیمیشن ایرانی برنده شد
- فرهادی داور جشنواره ترایبکا شد
- صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی
- شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنشها
- بزرگداشت اصغر فرهادی در جشنواره کلمبیایی
- دعوت هندیها از اصغر فرهادی
- با حکم دادگاه؛ «قهرمانِ» فرهادی تبرئه شد
- جشنواره بلگراد به اصغر فرهادی جایزه داد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش
- رونمایی از پوستر انیمیشن «شنگول و منگول» در آستانه اکران