سینماسینما، بهرنگ ملک محمدی:
دوستی دارم که سالها پیش بر اثر یک حادثه تلخ دختر هنرمندش را از دست داد و این اتفاق غم انگیز زمینه ساز مهاجرت همسر و فرزند دیگرش شد. او در مقابل سوال دوستانش درباره تنها ماندن در ایران همیشه میگوید: «دلم میخواهد وقتی برای خریدن سیگار به مغازه میروم، من و فروشنده حرف های همدیگر را بفهمیم.» این جمله به ظاهر ساده میتواند مینیمالی جدی درباره مهاجرت و به طور خاص هجرت فیلمسازان ایرانی در چند دهه گذشته و چرایی عدم توفیق آنها باشد. معنای این عدم موفقیت البته نسبی است و دو حاشیه دارد. نخست اینکه موفقیت به معنای دریافت جوایز سینمایی نیست، چراکه گاه این جوایز پس از مهاجرت هم در مواردی ادامه دارد و اصل پذیرفته شدن در جامعه میزبان به عنوان فیلمساز و حتی در نگاهی ساده تر یک شهروند عادی است و دوم کیفیت آثاری است که پس از مهاجرت ساخته شده اند و با توجه به اینکه آثار دوران غربت در چند سال گذشته و با توسعه تکنولوژی به سادگی در اختیار مخاطب ایرانی قرار گرفته، میتوان گفت در مقایسه با آثار پیشین فیلمسازان کوچک رده از وطن، روند نزولی مشخصی در آنها دیده میشود.
سهراب شهیدثالث، امیر نادری، پرویز کیمیاوی، ابراهیم گلستان و فرخ غفاری به نظر مهمترین فیلمسازان ایرانی هستند که پس از مهاجرت یا مانند گلستان و غفاری اصلا فیلم نساخته اند، یا مانند شهیدثالث و نادری فیلم ساخته اند، اما مخاطب ایرانی کماکان آنها را با «طبیعت بی جان» و «دونده» میشناسد. نکته جالب اینجاست که این مهاجرت لزوما به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی دوران انقلاب و پس از آن اتفاق نیفتاده و فیلمسازی مانند شهیدثالث در سال ۱۳۵۳ و پس از توقیف فیلم «قرنطینه» در میانه ساخت راهی آلمان میشود، بنابراین اینجا بدون توجه به دلیل و سال مهاجرت یک پرسش مهم میتواند مطرح شود. چرا فیلمساز ایرانی در کشوری که به آن مهاجرت میکند، نمیتواند مانند ایران فیلم بسازد؟ شهیدثالث در آلمان پنج فیلم میسازد، اما در پاسپورتش نوشته میشود اجازه کار مساوی با اجازه اقامت نیست و اتحادیه فیلمسازان آلمان غربی از او حمایت نمیکند و او مجبور میشود به چکسلاواکی و پس از آن آمریکا مهاجرت کند. امیر نادری برای ساخت «دونده» چند ماه سربالایی خیابان الوند تا شبکه دو تلویزیون را پیاده طی میکند تا درنهایت برای فیلم ساختن در آمریکا که یگانه هدفش است، از ایران میرود، اما پس از ساختن چند فیلم کاملا معمولی در آمریکا این روزها در ژاپن زندگی میکند و احتمالا دیگر نباید از او انتظار داشت فیلمی مانند «سازدهنی» و «آب باد خاک» بسازد.
به نظر میرسد عقیم شدن فیلمساز ایرانی در خارج از ایران و جایی که ابتدا باید خود را به عنوان یک شهروند و پس از آن فیلمساز ثابت کند، خیلی عجیب نیست. فیلمسازی زایشی فرهنگی و آریستیک است که بدون شناخت فضا و شیوه های زیست مردمان یک منطقه نمیتواند اتفاق بیفتد. راه میانبر در این میان فیلمسازی درباره زندگی ایرانیهای مقیم این کشورهاست که با آنکه موضوع و سوژه را برای مخاطب داخلی ملموس تر میکند، اما با انواع و اقسام انگهای سیاسی و حزبی مواجه میشود. برای درک بهتر این فضا کافی است به واکنشها درباره فیلم «خانه در جهنم» ساخته سوسن تسلیمی در سوئد نگاهی بیندازیم.
شهیدثالث در آلمان درباره مهاجران و حتی آلمانی ها فیلم میسازد، اما هنوز هم او را با «طبیعت بیجان» و «یک اتفاق ساده» میشناسیم و امیر نادری با آنکه «منهتن از روی شماره» را میسازد، اما هنوز «سازدهنی» و «دونده» شناسنامه اوست. فیلمساز ایرانی متاثر از فرهنگ شرقی زمانی که ارتباطش با موطن و منبع زایش فکری اش قطع میشود، تجربه موفقی ندارد. این واقعیت تلخ را تاریخ و کارنامه فیلمسازان مهاجر ایرانی گواهی میدهد.
عباس کیارستمی به نظر یک مورد خاص در میان سینماگران مولف ایرانی است که همیشه با وجود آنکه امکان مهاجرت دارد، در ایران میماند. او «مثل یک عاشق» را در ژاپن و «کپی برابر اصل» را در اروپا میسازد، اما هنوز هم «زیر درختان زیتون» و «طعم گیلاس» در جهان غوغا میکند. کیارستمی با هوشمندی امکان فیلمسازی بین المللی را از دست نمیدهد، اما در ایران میماند و نفس به نفس با مخاطب ایرانی زندگی میکند، شعر فارسی میخواند و پیشنهاد میکند و برای فرش ایرانی فیلم میسازد. این استاد بی بدیل زندگی میداند با کوچه پس کوچه های رستم آباد و رودبار میتواند با جهان حرف بزند. کیارستمی به گمانم هوشمندترین فیلمساز تاریخ ایران است که میان ایران و جشنواره های مهم سینمایی دنیا پلی باشکوه زده است.
داریوش مهرجویی در مهاجرتی کوتاه به فرانسه فیلم «سفر به سرزمین آرتور رمبو» را میسازد، اما پس از مدت کوتاهی به ایران بازمیگردد و شاهکاری همچون «اجاره نشینها» را خلق میکند. او به نظر در دیار فرنگ درمی یابد که برای فیلم ساختن باید در ایران بود و برای مردم همین کشور فیلم ساخت. در کنار این ادراک شخصی فیلمسازان ایرانی این نکته مهم را هم باید دانست که مجموعه مدیریتی سینمای ایران در تمام این سالها برای جلوگیری از مهاجرت گاه بی دلیل و احساسی بسیاری از آنها کاری انجام نمیدهد و حتی آن را تسریع هم میکند و شاید نمیداند برای مجموعه فرهنگ و هنر ایران بودن یک فیلمساز اگر حتی نتواند فیلم بسازد، یا حتی فیلم بد بسازد، بسیار مفیدتر از مهاجرت اوست.
اصغر فرهادی در این سالها افتخار و شناسنامه سینمای ایران است. او دو فیلم در خارج از کشور ساخته که در اولی قهرمان داستان یک ایرانی در فرانسه است و دومی نشانه ای از ایران و زبان فارسی ندارد. فرهادی به شکل طبیعی هر جای جهان که اراده کند، میتواند فیلم بسازد، اما تجربه همین دو کار در فرانسه و اسپانیا نشان میدهد که تکرار «جدایی نادر از سیمین» و «درباره الی…» در خارج از ایران بسیار سخت خواهد بود. باید دانست اگر فیلمسازان انگلیسی زبان در هالیوود یا کیشلوفسکی فقید در فرانسه میتوانند فیلم های مهمی هم تراز کشور خود بسازند، در وهله اول به اشتراکات زبانی و فرهنگی آنها بازمیگردد. جایی که میتوانند به راحتی زبان هم را درک کنند و تفاوت جغرافیایی چیزی مانند شرق تا غرب جهان نیست.
در این سالهای گذشته فیلمسازانی هم بوده اند که به جای ساخت فیلم در خارج از ایران بیانیه های سیاسی تاریخ مصرفدار را به تصویر کشیده اند و انگار هدفشان از مهاجرت بیشتر سیاست است تا فیلمسازی، و نتیجه هم قابل پیش بینی است. فاجعه ای مانند «فصل کرگدن» که نشان میدهد آزادی مطلق و امکان گفتن هر چیز در یک کشور دیگر هرگز به تولید یک اثر هنری منتهی نخواهد شد و برای آن کافی نیست.
فیلمساز ایرانی در تمام این سالها و با وجود سلیقه ها و ممیزی های بسیار توانسته سینمایی شریف و انسانی را به جهان معرفی کند. سینمایی که ریشه در همین خاک دارد و میتوان با صدای زیبای یک سازدهنی زیر درختان زیتونش دوید و نفس عمیق کشید…
منبع: ماهنامه هنر و تجربه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- داوران ایرانی معرفی شدند؛ افتتاح جشنواره جهانی فیلم فجر با فیلمی از عباس کیارستمی
- «لیلا» در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- یادداشتی بر کتاب «سینماگر متفکر: گفتوگو با داریوش مهرجویی»/ فراتر از تصویر؛ از جهان فلسفه تا زبان سینما
- یادداشت امیر نادری درباره «سامی»/ روح جنوب در فیلم موج میزند
- فوت بازیگر فیلم عباس کیارستمی/ احمد احمدپور درگذشت
- محسن امیریوسفی: روزی در این مملکت دادگاه رسیدگی به جنایات فرهنگی تشکیل میشود
- به یاد دو استاد موج نو سینمای ایران؛ آرامش در درود بیکران
- از خانه تا شهر؛ تداوم فلسفهی زیستن در سینمای مهرجویی
- نگاهی به «پیرپسر» و تطابق آن با جهان سینمای کیارستمی/ اول به پیرامون، بعد به دوردستها
- اولیای دم مرحوم مهرجویی و محمدیفر از حکم قصاص گذشت کردند
- «خانه دوست کجاست؟» یک فیلم صلح طلب است
- جشنواره فیلم ارمنستان به پایان رسید؛ اهدای زردآلوی طلایی و نقرهای به دو سینماگر ایرانی/ تقدیر از امیر نادری
- اعطای جایزه به «تهران، یک تاریخ ناتمام» در جشنواره زردآلوی طلایی
- امیر نادری رئیس هیئت داوران جشنواره ارمنستان شد
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- مولف بودن در آینه مکتب نقد عمیقگرا
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد





