تاریخ انتشار:1397/11/12 - 00:18 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 104973

سینماسینما، فریبا اشوئی:

فرزند برادر منصور بیمار است ومنصوربرای درمان بیماریش پول لازم است.همسر برادر زندگی را رها کرده ورفته ودرعین حال مهریه اش راهم اجرا گذاشته است.

منصور ودریا دوستان صمیمی اند.دریا از دوست مشترکشان آنا پولی قرض می کند تا همه در کنار هم یک رستوران کوچک بانام سوپی بزنند.آنا پول را از صندوق محل کارش برمی دارد وباید قبل از این که صاحب کارش متوجه این موضوع شود پول مذکوررابه صندوق بازگرداند.

بین دوستان بدلیل بدقولی بازگشت پول اختلاف می افتد.دریا پیشنهاد می دهد تامنصور از دلارهای قاچاق پدرش به اندازه ۱۰ هزارتا بردارد.منصور پول را برمی دارد.پدر با دیدن جای خالی دلارها می میرد.پدربزرگ دریا مرگ پسررا طبیعی نمی داند ومعتقد است قتلی اتفاق افتاده است. جریان قصه ازاین نقطه وارد فاز دیگری می شود….روایت طلا درباره پیش آمدهای ساده وقابل کنترلی است که در جریان زندگی با مداخله افکار خام وناپخته، تبدیل به جریانات هولناک وخارج از کنترل می شوند.پی رنگ اصلی روایت برپایه رفاقت های ظاهری در قیاس با رفاقت های اگزجره وخارج از قاعده وقانون بنا نهاده شده که هردو نوک تیز وبُرنده یک پیکان هستند.

خُلف وعده هایی که خیلی ساده اتفاق می افتندودر رفاقت مساله ساز می شوند .همچنین درمقابل آن دوستی های خاله خرسه ای که جریان رفاقت را معکوس نموده وشیرازه آن را منحرف وخدشه دار می سازند.فیلم نامه پُراست از گمانه های خوب وبد.پُر است از رفاقت ونارفیقی.تعابیر مضمونی ومفهومی در جریان این روایت روبروی هم قرار می گیرند.سایه روشنی از خوبی ودشمنی، خطا و ترمیم و…که همه در قیاس بایکدیگر پی رنگ اصلی فیلم راپُررنگ تر می سازند.

این که چقدر نوع ارتباط کاراکترهای داستان بایکدیگردرست یا نادرست اند نیازمند مباحث خاص تربیتی وتشریح شکل ونوع روابط میان فردی درعلم ارتباطات وروانشناسی است.اما پیام فیلم که در موضوع آن نهفته است مستقیما ازشکل رابطه ها در میان جوانان وتفسیر های نادرست از اندازه وچارچوبش سخن می گوید.روایت از میانه این رابطه های دوستانه استارت می خورد .

روابطی که پیش تر از زمان جریان اصلی قصه شکل گرفته اند. امانکته این جاست که اگرچه مخاطب فیلم، شناختی از پیشینه این رفاقت ها ندارد اما لزوما جنس رفاقت ها واندازه وفُرم آن باید که در پیشینه ذهنی نویسنده معلوم باشد تاروایت در ادامه دچار ایرادات اساسی ومفهومی در اجرا نشود.

چراکه عبور از خط قرمز های اخلاقی ومعرفتی رفقا در مقابل هم، چه با هدف مثبت وچه منفی، هیچ کدام از روابط علل ومعلولی وتوجیهی قابل قبولی دراین متن بی رمق وکم جان برخوردار نیستند.

طلا از روابطی حرف می زند که از اساس دچار لنگی وعیب هستند.عبور از حریم های شخصی وجاسوسی زندگی آدم ها(پی گیری رفت وآمد همسر برادر)،دزدی در امانت(برداشتن پول از صندوقی که به امانت نزد آنا بوده وخرج آن در رفاقت!!!)،پیشنهاد دزدی از اموال پدر از سوی فرزند (پیشنهاد دزدی دلارهای پدر دریا توسط منصور برای جبران خطای دزدی از صندوق)و نهایتا سواستفاده از اعتماد دوست(دزدی ۴۰۰ هزار دلاری منصور به جای ده هزارتا برای رسیدگی به درمان بچه بیمار برادر) و..‌همه وهمه این جریانات خطا هستند که در کنارهم پی رنگ اصلی فیلم را رقم می زنندو دقیقا بدلیل نبود تعریف درست از نوع روابط حتی در ذهن نویسنده،تراژدی سرو شکل نمی گیرد وجریانات تماما حول محوری عبث تکرار می شوند وپایانی سرد وبی رمق را برای این تراژدی به ظاهر تلخ رقم می زند.

مخاطب به جای آن که بر احوال منصور وتنهایی دریا افسوس بخورد،برعکس شاید با پایان تراژیک وتلخ آدم ها بعنوان بَد من های قصه موافق هم باشد .درواقع توافقی به دور از افسوس و آه.ارزیابی جامع تر از این روایت این است که آنالیز شخصیت ها وشکل واندازه روابطشان با خود و بایکدیگر کامل نیست وبخش محتوایی قصه نیزدقیقا از همین بابت دچار حفره و خلاء های جدی روایتی است.همچنین است سُستی وانفعال کاراکترهاکه تاثیر مستقیمی بر اجرا ودرآمدن نقش ها هم گذاشته است .به نحوی که هیچ کدام از نقش آفرینان پرآوازه ووزین فیلم در عرصه بازیگری هم(هومن سیدی،نگار جواهریان،طناز طباطبایی و مهرداد صدیقیان) نتوانسته اند تاثیر شایسته ای براین کاراکترهای ناقص بگذارند وبه نوعی با از آن خود کردن نقش، به آن روح ببخشند .مخاطب در این راستا هم با بازی های سرد وکم جانی روبرو است که علی رغم پیچیدگی های دراماتیک روایت، بدلیل ایرادات اساسی در ساختار شخصیت هاتوانایی ایجاد ریتم وهیجان درقصه راندارند.همین فضای سرد وشرطی فیلمنامه ناگزیردر تاروپود ساختاری فیلم هم رسوخ کرده ومخاطب رابا فیلمی خنثی روبرو ساخته است.پرویز شهبازی کارگردان طلا(طلا کیست؟) بعنوان سازنده فیلم موفق نفس عمیق ، سال هاست که از متر ومعیارهای آن جنس از سینما فاصله گرفته است.شایسته است تا فاصله قابل جبران است بسراغ آن برویم.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها