سینماسینما، حسین گوهری/ تدوینگر و مستندساز:حضور چهرههایی مانند عمادالدین باقی و احمد منتظری در فیلم مستند قائممقام، کنجکاوم کرده بود که حتما این مستند را ببینم؛ فیلمی که درباره آیتالله حسینعلی منتظری ساخته شده است. میشد حدس زد که این اثر، بنا به سوابق سازندگان آن، جهتگیری انتقادی در مورد آقای منتظری داشته باشد، اما سازندگان با گنجاندن دو چهره مورد اشاره و همچنین آقای سیدهادی هاشمی(داماد آیتالله منتظری) در شمار مصاحبهشوندگان خواسته باشند تا فرصتی را فراهم بیاورند تا از زبان این منسوبان و طرفداران مرحوم آیتالله منتظری، حرفهای متفاوتی را هم بشنویم که فیلم خیلی یکطرفه از آب درنیاید.
اما واقعیت این است که سازندگان حتی اقتضائات ژست بیطرفی را هم رعایت نکردهاند. نریشن(متن فیلم) چه به لحاظ محتوا و چه از نظر لحنِ روایتگر(ناصر طهماسب)، جهتدار و کنایهآمیز است. در مواردی هم که اطلاعات برای القای نظر خاص کافی نیست، خود، وارد قضاوت میشود!
منهای فصل اول فیلم که در آن به سابقه مبارزه و زندان آیتالله منتظری در دوره پهلوی اشاره شده و اینکه ایشان شاگردی بوده که امام خمینی به او علاقه داشته، در تمام فصل دوم فیلم که دوران پس از انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی را بازگو میکند، هیچ نکته مثبتی از کارنامه آقای منتظری مطرح نمیشود! آیتالله حسینعلی منتظری از نگاه سازندگان، فردی است که در جمهوری اسلامی ایران، بدون داشتن هیچ ویژگی برجسته، تا سطح قائم مقام رهبری ارتقا مییابد! در حالی که غالب مسئولین طراز اول کشور در آن زمان، ایشان را برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی ستایش میکردند!
فیلم مملو است از حفرههای تاریخی، مصاحبههای آرشیوی وغیرآرشیوی بریده بریده و مباحثی که عقیم و ناقص مطرح میشوند؛ به عنوان مثال در بخشی از فیلم، ماجرای دستگیری سیدمهدی هاشمی مطرح میشود، اما به علت اصلی دستگیری سیدمهدی(افشاگری او در مورد ماجرای مکفارلین و مطلب نشریه الشراع لبنان) هیچ اشارهای نمیشود! درنتیجه برای مخاطبی که اطلاعات تاریخی ندارد این سوال ایجاد میشود که چرا فردی را ۸سال بعد از انقلاب به دلیل اتهاماتی دستگیر میکنند که مربوط به پیش از انقلاب است!
نکته قابل تامل این است که سازندگان از تصویر و روایت آقایان احمدمنتظری، عمادالدین باقی و هادی هاشمی، فقط در مواردی استفاده کردهاند که قرار است نتیجه خاصی علیه آقای منتظری گرفته شود؛ به عنوان مثال در بحث سیدمهدی هاشمی، نظر احمد منتظری که «هر کسی یک نقطه ضعفی دارد و نقطه ضعف آقای منتظری هم سیدمهدی بود» را میشنویم؛ اما جایی که بحث پخش شدن نامه محرمانه آقای منتظری به امام درباره زندانها از رادیو بیبیسی مطرح میشود و اینکه چه کسی این نامه را به بیبیسی داده، سازنده به راحتی از دادن روایت این سه نفر میگذرد و با نریشن سر و ته ماجرا را هم میآورد! و البته این بیعدالتی در روایت، در مورد اکثر موضوعاتی که محل مناقشه است تکرار میشود؛ از جمله آن چه که میتواند شکنجه سیدمهدی هاشمی به حساب آید و آقای ریشهری هم در خاطرات خود تحت عنوان «تعزیر» به آن اشاره کرده است، موضوع اعدامهای سال ۶۷، واکنش خشن انصار حزب الله بعد از سخنرانی ۱۳ رجب آقای منتظری در برابر منزل ایشان، حمله لباس شخصیها به حسینیه، حواشی مربوط به تصمیم هواداران آیتالله منتظری برای تظاهرات در نجفآباد و اصفهان و…
نکته جالب این که دراواخر فیلم مواردی به عنوان نکات منفی درمورد آقای منتظری لیست میشود، که این موارد برای مخاطب امروز بعضا نکته مثبت به شمار میرود، یا دستکم نکته منفی نیست؛ از جمله تغییر نگاه ایشان درباره ماجرای حمله به سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب، دفاع از حقوق شهروندان بهایی و …
باور دارم اگر بنا باشد در مورد آقای منتظری یک فیلم مستند پرتره با رویکردی بیطرفانه ساخته شود حتما میتوان در بررسی کارنامه ایشان انتقادات جدی و مهمی را مطرح کرد همچنان که خود ایشان در کتاب «انتقاد از خود» شجاعانه به بعضی از این موارد اشاره کردهاست. به هر حال یقینا برای بازنمایی واقعیت باید نظر طرفین ماجرا را شنید.
دیدن این فیلم مرا به این نتیجهگیری رساند که مستند «قائممقام» یک نامردمی تمامعیار درباره آیتالله منتظری است! جا دارد از آقایان احمدمنتظری و عمادالدین باقی این سوال را بپرسیم که حضورشان در این فیلم چه دستاورد قابل اعتنایی داشته است؛ حضوری که انگار تنها فرصتی برای استفاده ابزاری سازندگان، در قالب ادعای ژست بیطرفی فراهم آورده است!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
نظرات شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- زبان بهمثابه مقاومت؛ در یادِ بهرام بیضایی
- در اندوه فقدان چهره شاخص موج نو سینمای ایران؛ بازتاب جهانی درگذشت بهرام بیضایی
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ پروانه ساخت سینمایی برای ۷ فیلمنامه صادر شد
- در پاسداشت استاد بیبدیل هنرهای نمایشی ایران/ بیضایی، تاریخ و علامت تعجب
- در سوک سیاوش که از شاهنامه رفت
- یادبود بهرام بیضایی؛ ایرانی بودن بار بزرگی است بر دوش ما
- بریژیت باردو درگذشت
- برای رفتن غریبانه شیرین یزدانبخش؛ وصیتی به مثابه گلایه
- «کفایت مذاکرات» و خندههایی که از دل موقعیت میآیند
- «پرهیجان: نبرد برای اوبر»؛ چطور میتوانیم آرزوی شکستِ نجاتبخشمان را داشته باشیم؟
- درباره بازیگران زن مولف سینمای ایران/ ترانه علیدوستی؛ آخرین بازیگر زن مولف
- درباره اهمیت خواندن فیلمنامه اشغال بیضایی پس از جنگ ۱۲ روزه /بیگانه آزادی نمی آورد
- بهرام بیضایی درگذشت
- «موبهمو»؛ خط به خط، نفس به نفس، چهره به چهره
- در بیست و چهارمین دوره جشنواره؛ ۱۴ اثر از سینماگران ایرانی در داکا نمایش داده میشود
- از ۱۰ دیماه؛ «مرد خاموش» به سینماها میآید
- «بامداد خمار»؛ در منزلت فرودستی
- در ستایش سینمای بیچیز؛ همه چیز داشتن در عین بی چیزی
- آیین پایانی یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی / گزارش تصویری
- شیرین یزدانبخش درگذشت
- افسانهای در حبس؛ سرنوشت «چریکه تارا»
- اقتباس بهمثابه ابزار فهم جامعه/ از روایت تراژیک تا روایت عاشقانه
- «دیدار بلوط»؛ بازگشتی به شکوه یک خاطره
- اشغال بهرام بیضایی وزمانه پس از جنگ ۱۲ روزه/به بهانه ۵ دی سالروز تولد بهرام بیضایی
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی






نان به نرخ روز خور