حسین سناپور داستان نویس مشهور درروزنامه اعتماد نوشت :زمانی که “قیصر” کیمیایی نشان داده شد، توجه بیشتر منتقدان به نقش قهرمان بود تا وضعیت فرهنگی _ اجتماعییی که در آن قیصر دست به انتقام میزد.
به گزارش سینماسینما سناپور در ادامه نوشته است: کسانی مثل هوشنگ کاووسی هم که گفته بودند قیصر و خانوادهاش کافی بود به پلیس مراجعه کنند تا آن انتقام و قتلها بیمعنا شود، بیشتر از دیگران وضعیت فرهنگی آن زمان و جامعهیی را که قیصر در آن زندهگی میکرد، نادیده گرفته بودند و توجهی نداشتند که اگر قیصر و خانوادهاش به پلیس مراجعه میکردند و حتا اگر متجاوز به سزای کارش هم میرسید، باز آن چه در درجهی اول نابود میشد نه متجاوز، که کل خانوادهی قیصر بود در اثر حرف و گمانهایی که دربارهشان زده میشد. انتقامجویی قیصر نه فقط از آن جهت بود که امید چندانی به دستگاه پلیسی _ قضایی آن زمان نداشت (که احتمالاً تا حدودی داشته)، بلکه بیشتر از آن جهت بود که او و خانوادهاش میدانستند جامعهشان بعد از افشاشدن چنان اتفاقی چه به روزشان خواهند آورد با ظنهایی که دربارهشان خواهند داشت و خواهند ساخت. درواقع کاری که قیصر میکند نه فقط انتقامگرفتن از متجاوز، که سربلندشدن از نظرِ جامعهیی است که در هر اتفاقی از جنس تجاوز، قربانی را، کم یا زیاد، شریک در آن اتفاق میداند.
حالا و بعد از گذشت نیمقرن فرهادی هم به سراغ چنان موضوعی رفته است و نشان میدهد که هنوز هم در چنان اتفاقی باز هم نمیشود پای پلیس را به میان کشید، چون هنوز هم اجتماع ظنهای بدگمانانهی خودش را دارد و هنوز هم ممکن است قربانی کم یا زیاد شریک تجاوز دانسته شود و هنوز هم قربانی و خانوادهاش بیشتر از خودِ تجاوز از ظنهای بدگمانانهی آدمهای اطرافشان آسیب میبینند. برای همین هم هست که حتا آدمی انتلکتوئل هم (که نشانههاش آشکار است در بازیگری تئاتر و رفتار بسیار بردبارانهی مرد در مقابل شاگردانش و نیز در مقابل توهین زنی که در تاکسی کنارش نشسته) درنهایت برای جبران اتفاقی که افتاده، مجبور است متوسل به انتقام بشود و همان کاری را بکند که قیصر میکرد. تنها تفاوت او و قیصر در این است که قیصر از ابتدا میدانست که باید چنان انتقامی بگیرد و مرد این فیلم کمکم به سوی این کار رانده میشود، و به نوعی استحالهی شخصیتی پیدا میکند (استحالهیی که در فیلم “گاو” هم اتفاق میافتد، و اشارهی فیلم “فروشنده” به آن انگار تأکیدی حتا اضافی است بر همین نکته.)
میدانم نکتههای زیادی دربارهی فیلم فرهادی میتواند مطرح باشد و هست، اما از نظر من پرسش اصلی فیلم این است که: اگر آن انتقامگرفتن قیصر طبیعی بود، چه شده که هنوز و بعد از حدود نیمقرن هم میشود به مرد انتلکتوئل فیلم فروشنده حق داد که متجاوز را تا مرز مرگ ببرد؟ جامعهی ما پس در این پنجاه سال چرا آن اندازه تغییر نکرده که قربانی بتواند چنان اتفاقی را به پلیس و دادگاه بکشاند و هنوز هم باید آن را حتا از نزدیکترین دوستانش مخفی کند؟
پاسخ این سؤال دشوار است و شاید احتیاج به مقالات و حتا کتابهایی داشته باشد، اما در توضیح خودِ سؤال میتوانم یک دو نکته را بگویم. مثلاً این را که، در قیصر آن بدگمانی مسئلهساز اجتماع چنان بدیهی انگاشته شده بود که فیلمساز احتیاجی به توضیح یا روشنکردن و کاویدن زوایای آن نمیدید (اگر درست یادم باشد، فقط در اوایل فیلم صحنهی پچپچهی دو زن بود که دربارهی ماجرا حرف میزدند). شاید هم توجه به وجهِ قهرمانانهی کارِ قیصر چنان برای فیلمساز مهم بود که آن وجه اجتماعی مغفول واقع شده بود. اما در فروشنده که اساساً حرفی از قهرمانی و قصدی برای قهرمانسازی نیست، چند صحنهیی مربوط به برخورد با همسایهها وجود دارد که هم تا حدودی بدگمانی آنها را نشان بدهد و هم تشویق آنها به انتقامگرفتن از متجاوز را. همکارانِ تئاتری هم گویا دربارهی موضوع حرف زدهاند و میزنند، اما ما فقط نقلشان را میشنویم و نمیدانیم چهقدر بدگمانی در آنها بوده یا نبوده. این تمام آن توضیحی است که فیلم دربارهی بدگمانی اجتماع در چنین اتفاقهایی به ما میدهد. به نظرِ من این جا هم بخشی از درک موضوع به درک عمومی ما از اجتماع پیرامونمان واگذار شده و این که دستکم ما که این جا زندهگی میکنیم، میفهمیم که چرا زن برایش سخت است طرح موضوع پیش دیگران و حتا پلیس.
پس انگار میشود با استناد به فیلم فروشنده چنین گفت که مهم نیست شخصیت فیلم انتلکتوئل باشد و یا از قشر لمپن، و این اتفاق این روزها افتاده باشد یا نیمقرن پیش. ما چنان با چنین مصیبتی تنهاییم که جز تبدیلشدن به آدمی انتقامجو چارهی دیگری نداریم و درنهایت این ما نیستیم که برای رفتارمان و زندهگیمان تصمیم میگیریم، جامعه پیشتر برامان تصمیم گرفته و خواهی نخواهی باید به همان راه که او میگوید، برویم.
به نظر من چه با حرف فیلم فروشنده موافقیم، چه نیستیم، اگر اندکی هم از فیلم تاثیر گرفتهایم، به تر است به آن فکر کنیم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اولین اخبار غیر رسمی درباره فیلم اصغر فرهادی
- «فروشنده» در آینه مکتب نقد عمیقگرا / فیلمی که مخاطبانی فراگیر دارد
- «ارتفاع پست»؛ پرواز اضطراب و امید بر فراز خاکِ ایران
- یادداشت محمد حقیقت/ رکوردشکنی «یک تصادف ساده» در فرانسه/ نگاهی به فروش فیلمهای سه فیلمساز مهم
- آغاز فیلمبرداری «داستانهای موازی» در پاریس
- نمایش «جدایی نادر از سیمین» در ایتالیا
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
- کلاس پیشرفتهی اصغر فرهادی در دبی
- طرح یک دادخواست جدید؛ زخم «قهرمان» دوباره برای فرهادی باز شد
- «داستانهای موازی» به خریداران عرضه میشود/ پروژه جدید فرهادی در بازار کن
- تایید خبر سینماسینما؛ نام فیلم، بودجه و اسامی بازیگران فیلم اصغر فرهادی اعلام شد
- معرفی بازیگران فیلم تازه اصغر فرهادی
- فیلمی که هنوز عنوانش اعلام نشده؛ اثر جدید اصغر فرهادی در پاریس
- فیلم جدید اصغر فرهادی در نیویورک ساخته میشود
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود






باسلام و سپاس.
من دوست دارم نظرشخصی و استنباط شخصی خودم رو از این فیلم بگم.دراین فیلم چگونه باید باشدهای کسانی که خودشون رو مدعی سفیر آموزش و پروش وآگاهی مردم میدونن رو به زیبایی به تصویر کشیده.ادبیات شیوه برخورد شکیبایی ،چه در برابر مسائل روزمره و چه دربرابر یک ضربه روحی شدید تامل برانگیزو جنبه آموزشی بینظیری داره.جزئیات رفتاری و واکنش کاراکتراصلی شگفت انگیزه ومن دوست دارم بارهاوبارهااین فیلم وبخاطر جزئیاتش ببینم.ممنون