سینماسینما: ۱۱ آبان ماه سالروز درگذشت بنیانگذار برنامه «گلهای جاویدان»، داود پیرنیا است. برنامهای که بسیار از آن سخن گفته شده و بسیار اثرگذار بوده است، به این بهانه نگاهی شده به زندگی داوود پیرنیا و دلایل ماندگاری این مرد در موسیقی ایران.
داوود پیرنیا سال ۱۲۷۹ در تهران زاده شد؛ او تحصیلات ابتدایی را در خانه فرا گرفت و پس از آن وارد مدرسه «سن لویی» تهران شد. او پس از تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل به سوییس عزیمت کرد و در آنجا بود که علاقهاش به موسیقی شدت گرفت. او موسیقی کلاسیک را در سوییس به خوبی فرا گرفت. این فراگیری تا جایی بود که ساز پیانو را به خوبی مینواخت. پیرنیا با مدرک وکالت از سوییس به ایران برگشت. او در واقع بنیانگذار و موسس کانون وکلا نیز بود. در وزارت دادگستری تا رتبه یازده قضایی مدارج را طی کرد و سپس به وزارت دارایی منتقل شد و در این وزارتخانه اقدام به تاسیس اداره آمار کرد.
پیرنیا به اعتبار نام پدر در محافل هنری و ادبی نیز رفت و آمد داشت. علاقهاش به موسیقی آنچنان بود که ایده برنامه گلها را شکل داد و برنامه گلها را پایهگذاری و به مرحله پخش از رادیو رساند.
همایون خرم درباره برنامه گلها و داوود پیرنیا عنوان کرده است: «من مجموعه گلها را به مجموعه عشاق تشبیه میکنم. خود آقای پیرنیا که آمد و بنیان موسیقی گلها را گذاشت، عاشق بود. او آمد و همه عاشقان را هم جمع کرد. او اول از آقای ابوالحسن صبا (موسیقیدان) دعوت کرد. صبا که واقعا ثابت کرد یک عاشق بزرگ است. او اولین کاری که کرد این بود که تعدادی از شاگردان خود را که عشق موسیقی داشتند، جمع کرد. مثلا از آقای علی تجویدی (موسیقیدان)، حبیبالله بدیعی (نوازنده ویولن)، محمد میرنقیبی (آهنگساز و نوازنده ویولن)، حسین تهرانی (نوازنده نامدار تمبک)، مرتضی خان محجوبی (نوازنده پیانو)، آقای حسینعلی وزیری تبار که استاد اولیه قرهنی (کلارینت) در ایران بود، ابراهیم خان سرخوش که استاد تار بود، دعوت کرد. وقتی اکنون آن مجموعه را تجسم میکنید، میبینید که این مجموعه عاشقانه بود. وقتی که میگویند هر آنچه که از دل برآید بر دل نشیند مصداق همین مجموعه بود که از ابتدا بر دل مردم نشست. آقای پیرنیا موسیقی و شعر را با هم آشتی داد. عشق آن افراد باعث شد که ساز بزنند و بخوانند.»
حبیبالله نصیریفر نیز در کتاب «مردان موسیقی سنتی و نوین ایران» درباره علت جاودانگی برنامه گلها نوشته است: «علت واقعی این امر در حقیقت شناخت کامل و دقیقی بود که پیرنیا از شعر و ادب و موسیقی ایران داشت و دیگر دقت و وسواس عجیبی بود که او در انتخاب قطعات موسیقی و اشعار به خرج میداد. به دفعات یک قطعه موسیقی را میشنید و قسمتهایی از آن را انتخاب و قسمتهایی را حذف میکرد. سپس برای شعری که روی آن قطعه باید قرائت شود، دیوانهای اشعار و تذکرههای متعدد را مطالعه میکرد. در سالهای آخر، مرحوم «رهی معیری» را به کمک گرفت و برای کسانی که به دیدنش میآمدند هم قطعات را پخش میکرد تا تاثیر آن را روی آنان به خصوص افراد صاحبنظر امتحان کند. او گاهی یک برنامه را بیش از ۳۰ بار میشنید و به همین دلایل کار کردن با پیرنیا مشکل بود و فقط افراد پرحوصله میتوانستند، خواستههای او را به مرحله اجرا و عمل درآورند.»
بابک بختیاری هم در گفتوگویی بیان کرده است: «داوود پیرنیا نوازندههایی را برای حضور در برنامه گلها انتخاب میکرد که صاحب سبک بودند و اگر کسی مقلد سبک کس دیگری بود در برنامهای مثل گلها پذیرایش نبودند. هر نوازندهای هم به فراخور سبک و شیوه نوازندگیاش برنامه خاص خود را در گلها اجرا میکرد. اگر به اسامی نوازندگان و خوانندگان این برنامه دقت کنید متوجه خواهید شد که همه آنها شیوه مختص خود و متفاوت از یکدیگر داشتند. به نظر من یکی از دلایل جاودانگی برنامه گلها هم همین بود که همه نوازندهها و خوانندهها درجه یک بودند.»
جواد کسایی در بخشی از یک گفتوگو با اشاره به همکاریهای استاد کسایی با رادیو در برنامه «گلها» و نقش موثر داود پیرنیا در زندگی هنری پدرش، بیان کرده است: «به اعتقاد من داود پیرنیا یکی از انسانهای با ارزشی بود که خدمات قابل توجهی را به موسیقی این سرزمین کرد و من اذعان میکنم که نقطه پرش پدر و بسیاری از هنرمندان ارزشمند دیگر همین برنامه «گلهای رادیو» بود که باعث جریانسازی ارزشمندی در موسیقی کشورمان شد. یادم میآید در آن زمان از پدر سوال کردم که واقعا نقش داود پیرنیا در زندگی کاریات چگونه بود؟ که او در پاسخ به سوالم گفت: «داود پیرنیا مرگ بیماری به نام موسیقی را با چند آمپول به تاخیر انداخت. من معتقدم پیرنیا به معنا و مفهوم واقعی کلمه به موسیقی جان تازهای داد.» البته بسیاری تلاش کردند که راه داوود پیرنیا را ادامه دهند؛ اما به گفته بسیاری «گلها»یی که آنها داشتند، برنامه «گلها»ی پیرنیا نشد. داود پیرنیا ۱۱ آبان ماه ۱۳۵۰ وقتی که ۷۱ سال داشت، در تهران درگذشت و گلهای ۴۰۵ آخرین برنامهای بود که زیرنظر داوود پیرنیا ضبط شد. او در آرامگاه ابدیاش در بهشتزهرا دفن شد.
منبع: روزنامه اعتماد
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶





