به گزارش سینماسینما، پروانه معصومی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان، با نام پیشین سکینه کبودرآهنگی، متولد ۱۳۲۳ در تهران است. او تحصیلاتش را در دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه شهید بهشتی تمام کرد.
نخستین بار در سال ۱۳۵۰ در فیلم کوتاه «سفر» بازی کرد. کارنامه پروانه معصومی پر است از کارهای مختلف سینمایی و تلویزیونی. از «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی و «گل های داودی» رسول صدرعاملی گرفته تا «جهیزیه ای برای رباب» و «شکوه یک زندگی».
معصومی همچنین کارهای متعددی در عرصه بازیگری تلویزیون دارد که معروف ترین آن بازی در سریال به یادماندنی «یوسف پیامبر» ساخته فرج الله سلحشور است. وی در ۶ سریال تلویزیونی و ۲۶ فیلم سینمایی مقابل دوربین کارگردانان رفته است.
اما یکی از نکات مهم در مورد پروانه معصومی این است که وی رکورددار دریافت سیمرغ از جشنواره فجر، در میان بانوان دهه ۶۰ است.
در آن زمان که زنان ها کمتر به عنوان نقش اول در سینما بازی میکردند، معصومی در سال ۶۳ برای بازی در فیلم «گل های داوودی» صدرعاملی و در سال ۶۵ برای بازی در فیلم های «شکوه یک زندگی» و «جهیزیه ای برای رباب» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره سوم و پنجم را دریافت کرد.
به دلیل نزدیک بودن به برگزاری سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر، با این بانوی رکورددار سینمای ایران در دریافت سیمرغ در دهه ۶۰ گفتگو کرده ایم که نکات مهم آن به شرح زیر است:
مشروح گفتگوی ما با پروانه معصومی را در ادامه بخوانید؛
*خانم معصومی؛ در خصوص دریافت اولین سیمرغ خود در جشنواره فجر بگویید.
سال ۶۳ بود که در فیلم «گل های داودی» آقای رسول صدرعاملی بازی کردم و در آن سال آن فیلم به جشنواره سوم فیلم فجر راه یافت. یادم هست که گروه بسیار منسجمی داشتیم و کار به خوبی پیش می رفت. من در هنگام بازی فقط به این فکر می کردم که کاری انجام دهم که مردم با آن ارتباط برقرار کنند و به هیچ عنوان برای دریافت سیمرغ بازی نکردم. زمانی که مراسم اختتامیه برگزار شد، من در آنجا نبودم و در آن سال نتوانستم خودم جایزه ام رابگیرم.
*جایزه آن سال چه بود؟
یک لوح تقدیر.
* یعنی جایزه نقدی نداشت؟
نه؛ در آن سال این موضوعات مرسوم نبود و دستمزد بازی ها در این حد نبود.
* از صحنه های فیلم «گل های داودی» سکانسی را به خاطر دارید؟
آن کار جذابیت زیادی داشت. یکی از سکانس های فیلم در نیمه شبی اتفاق می افتاد که من باید از خواب بیدار می شدم و ناگهان به سمت فرزندم می رفتم. قبل از فیلمبرداری به من گفته شد که این سکانس باید بدون حجاب انجام شود، به دلیل اینکه در خانه و در نیمه شب بود. من با این موضوع مخالفت کردم؛ چون اعتقاد داشتم که باید تحت هر شرایطی در سینما حجاب خودم را حفظ کنم.
* آن روزها شرایط بازی برای بانوان چگونه بود؟
به هیچ عنوان شرایط راحتی نداشتیم. به عنوان مثال برخی بازیگران می گفتند که چگونه در یک صحنه فیلم سینمایی، بازیگر زن با روسری بخوابد. اما همیشه اعتقاد من این بود که ما باید از اصول پیروی کنیم. اصل یک فیلم و داستان آن مهم است و این موضوعات را باید طبق قوانین رایج در جمهوری اسلامی رعایت کرد.
* شما در سال ۶۵ هم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را دریافت کردید و از این بابت در آن سال ها رکورددار بودید.
بله؛ در آن سال ها زنان بازیگر هنوز جایگاه درستی نداشتند و به سختی جایزه می گرفتند. یادم هست که در روز مراسم اختتامیه جشنواره فجر پنجم، با برخی دوستان در سینما لاله زار در حال فیلم دیدن بودیم. پیش خودم گفتم بهتر است در مراسم اختتامیه شرکت کنم.دوستانم گفتند که شانسی برای دریافت سیمرغ نداری، اما بازهم من خودم را به مراسم اختتامیه رساندم. در مراسم شرکت کردم و به شکلی ناباورانه برای دو فیلم «شکوه یک زندگی» و «جهیزیه ای برای رباب» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را دریافت کردم. در آن لحظه بسیار شگفت زده شدم.
* پس برای اولین بار بود که بالای سن رفتید و جایزه گرفتید؟
بله درست است؛ چون برای فیلم آقای صدرعاملی در سالن نبودم؛ اما این جایزه برایم تلخ بود. به دلیل اینکه یکی از دوستان به من کنایه زد و گفت این جایزه حق تو نبود. این جمله باعث شد حلاوت جایزه ام از بین برود.
* هم اکنون شرایط سینمای ایران را برای بانوان چگونه می بینید؟
شرایط بسیار خوب است و فضا برای کار کردن و هنرنمایی مهیاست.
* آیا در آن سالها رویکرد جشنواره فجر انقلابیتر نبود؟
در نظر داشته باشید که شرایط جامعه کاملا متفاوت شده است. به هر حال، باید گفت که بعد از دفاع مقدس به مراتب کارهای بهتری با رویکرد توجه به مبانی انقلاب اسلامی ساخته شد و کارهای سینمایی پیشرفت محسوسی داشت.
* در این سالها جشنواره فیلم فجر را دنبال میکنید؟
من به خاطر نوع زندگیام اغلب در شمال کشور زندگی میکنم؛ اما اگر در زمان جشنواره، در تهران ساکن باشم حتما دنبال خواهم کرد. البته امسال هم در جشنواره فیلمی ندارم.
* در حال حاضر در فیلمی حضور دارید؟
یک کار سینمایی و یک کار تلویزیونی دارم که فعلا نمیتوانم درباره آنها اطلاعاتی به شما بدهم.
* در پایان صحبت خاصی دارید؟
فقط امیدوارم بتوانیم سینمایی داشته باشیم که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- با حکم رئیس سازمان سینمایی؛ منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره چهل و سوم فیلم فجر شد
- با حکم وزیر ارشاد؛ رییس سازمان سینمایی، دبیر جشنواره فیلم فجر چهل و سوم شد
- گفتوگو با علیرضا رئیسیان درباره مهمترین رویداد سینمایی کشور؛ جشنوارهای که انحصاری بود
- چه بودیم و چه شد!
- چرا سیمرغ فیلمنامه حذف شد؟/ نامه سرگشاده کانون فیلمنامهنویسان به رئیس سازمان سینمایی
- توضیح خزاعی درباره اشتباه خواندن دعای تحویل سال: فسیلهای سیاسی مرا تخریب کردند!
- فیلم سروش صحت بدون حتی یک نامزدی/ کاندیداتوری جشنواره فیلم فجر در قبضه ارگانیها
- بالاخره در روز هشتم جشنواره اتفاق افتاد؛ معرفی داوران چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
- احتمال حضور «بیبدن» در سودای سیمرغ جشنواره فجر
- اتفاق عجیب در جشنواره فیلم فجر؛ شکست رکورد سانس فوقالعاده با چه فیلمهایی؟
- افخمی: «بی بدن» را به جای «صبح اعدام» وارد مسابقه کنید
- اعتراض خانواده مقتول به «بی بدن»
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- بخش رسمی جشنواره کن شروع به کار کرد
- درباره آثار ایرج رامینفر/ تکیه بر پشتوانه نظری، برای رسیدن به نقاط قوت
آخرین ها
- رونمایی از فیلم آذر هفت صبح / گزارش تصویری
- همکاری همراه اول و بانک پارسیان برای پیادهسازی سامانه تعاملی سهبعدی هوش مصنوعی
- آغاز دور جدید حراج شمارههای رند همراه اول
- میزبانی جشنواره تورین از سه فیلم ایرانی
- روایتی عاشقانه از زهره ومنوچهر
- فروش «گلادیاتور» به ۲۲۰ میلیون دلار رسید/ «شرور» در هفته اول اکران صدرنشین گیشه جهانی سینما شد
- «جسدهای جاندار» در گالری ثالث؛ آثار مسعود کیمیایی تماشایی میشود
- «سلام آنا» به جشنواره داکا میرود
- جایزه فرانسویها برای «در سرزمین برادر»
- دومین جایزه بینالمللی یک بازیگر در یک هفته؛ فروغ قجابگلی، بهترین بازیگر جشنواره آمریکایی شد
- درخواست هواداران: هنگام تماشای فیلم «شرور» فعلاً همخوانی نکنید
- داستان کوتاه/ بومرنگ
- دعوت دبیر جشنواره جاده سبز از مستند سازان
- گزارشی از فیلمهای پرمخاطب جهانی؛ ۱۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۲۴ همه دنباله هستند!
- فصل سوم «آقای قاضی» ساخته میشود/ تولید سیتکام در دستور کار سیمرغ
- گزارشی از گیشه سینماها؛ ۳ فیلم کودک و نوجوان در میانِ ۵ فیلم صدرنشین گیشه در هفته گذشته
- بیست و سومین جشن حافظ برگزیدگانش را شناخت/ تقدیر از یک عمر فعالیت هنری مرتضی عقیلی
- «انسان سالم»؛ زنِ سالم
- «لیلی و مجنون»؛ داستانی که در هر عصر روایان خویش را میطلبد
- جشنواره فیلم جهانی آسیایی به «در آغوش درخت» جایزه داد
- انتشار اولین تصویر سعید آقاخانی و آناهیتا افشار در «خاتی»
- نمایش مستند «کارون – اهواز» در جشنواره نیجریهای
- مراسم رونمایی از کتاب «بیتا؛ درختها ایستاده میمیرند» / گزارش تصویری
- درباره آثار ایرج رامینفر/ تکیه بر پشتوانه نظری، برای رسیدن به نقاط قوت
- در آستانه سالگرد درگذشت بیتا فرهی؛ «بیتا؛ درختها ایستاده میمیرند» رونمایی شد
- پایان کار مجید زینالعابدین؛ سرپرست بنیاد سینمایی فارابی منصوب شد
- موتمن: سردر سینماهای کشور شبیه تئاتر بولینگ عبدو شده است/ فارابی را تعطیل کنید
- مستند لهستانی از جشنواره هلندی جایزه گرفت/ ایدفا برندگان خود را شناخت
- بخش رسمی جشنواره کن شروع به کار کرد
- نکوداشت مقام فرهنگی و هنری علی اکبر صادقی؛ هنرمندی که هنر و اندیشه اش رنگ کهنگی نمی گیرد
فیلم گلهای داودی اثر ارزشمندی است که در طول زمان حالت سازندگی رادر شخصیت مخاطبان ایجاد میکند در صحنه ای که داود رشیدی با گستاخی وبی پروایی با سرکار نگهبان بر سر دادن مواد مخدر به هم سلولیش گلاویز میشود پیام فیلم اینست که حتی فداکاری هم نیاز به خویشتن داری وتدبیر دارد تا پشتوانه صبر وتحمل باشد ومشکلات کم تلفات تر حل شود یا جایی که مادر به دروغ سرکار استواررا جای پدر به پسرنابینایش معرفی میکند این قضیه را بیان میدارد که طبق میل افراد ضعیف رفتار کردن کمک به انها نیست بلکه انها را بیشتر دررویا وتوهم فرو بردن است تدبیر گرمای زندگی است زندگی بی تدبیر نابود باد باد اتش از گرمی چو افتد دودباد