سینماسینما، انسیه نجفینشلی
روایت عشق در لایه زیرین قصه جنگ و بمباران، در سرزمینی افسانهای که همواره عاشقانهها، تصویری جداییناپذیر از افکار و تصورات مردمش دارد، همانا بیان حماسی عشقهای شکلگرفته در پناهگاههای جنگی و شبهای تاریک هشت سال درد و دود و آژیر سفید و قرمز، در فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» است. در روی زمین داد و قال و جنگ و کشتار و خاک و خون ادامه دارد و جاری است و در خانه نیمهتاریک و مخروبه و پناهگاه مردم ترسیده شهر، عاشقان با لبخند و نگاههای دزدکی و شرمگین، رمز و راز گویان، کلیت دعواهای بیرون از قلب و روح لطیفشان را به سخره میگیرند.
روایت فیلم دو لایه دارد، دو بافت موازی که در دو جاده نامتجانس و رودرروی هم به پیش میروند. بافت حماسی با رویکرد جنگ و دفاع مقدس و نزاع بر سر تمامیت ارضی و خاک و وطن و اعتقاد، در لایه بیرونی قصه روایت میگردد و بافت زیرین در رثای خلسههای عاشقانه دو کودک به عنوان نمایندگان نسل پیشرو زمان، و همچنین دعواهای شیرین و ناز و نوازشهای جنگجویانه زوج مشکلدار داستان شکل میگیرد.
در کنار این دو بافت روایی که به موازات یکدیگر از اول تا پایان فیلم به پیش میروند، قصههای کوچک و بزرگ دیگری با رویکرد اجتماعی، سیاسی، آموزشی و تربیتی، دایرههای روایت را تکمیل میکند و رشتههای ازهمگسیخته این دوایر با مرکزیت دو عنصر جنگ و عشق، در زیر ساختمان لایهلایه روایت، با درایتی محکم و روایتی لطیف و نرم، به هم میرسند و پیوندی آرمانی با یکدیگر برقرار میکنند.
بنمایه طنزی لطیف و شیرین در بافت تلخ و رنجنامه بمبهای شبانه و لرزشهای دهشتناک پرواز خفاشهای جنگی دشمن، تلخی و سنگینی روایت حماسی را به آرامشی خلسهوار و عاشقانه متصل میکند. در کنار شیطنتهای کودکانه و نصایح و تنبیهات آموزگاران و تلخندهای اجتماعی و سیاسی و حماسی روایت قصه، در تاریک و روشن خانه دل زوج فیلم، دلخوریها و بحثهای زندگی مشترک و مشکلات ایشان که بازتاب درددل نسلی خاص است، منعکس میگردد. در دل روایتی حماسی عاشقانه، آسیبشناسی رابطهای شکننده و رو به نابودی، شاکله خانهای نمادین و کوچک و خاکگرفته در قلب شهری جنگزده را به رخ میکشد. به عبارتی، در هیاهوی شهری بزرگ و رقص بمب و موشک و آژیر و شکستن دیوار صوتی با هواپیماهای دشمن، قلبهایی شکسته در خانهای کوچک، به ترمیم چینیهای بندزده عشق میپردازند و نگاههایی معصوم در پناهگاه به هم گره میخورند و جنگ را سبب پیدایش و زایش غنچه لطیف عشق خود میدانند.
نگاه شاعرانه فیلم به جنگ با کنایه و موشکافی به وضعیت سیستم آموزشی و تقابل بینش و دیدگاه نسل مورد بررسی و مدارس آن برهه با فضای آموزشی و نسلهای بعدی میپردازد و میتوان ردپای اجتماع امروز را در فضای قصه دید. فیلم علاوه بر روایت اتمسفر خاص و تلخ اجتماعی آن دوران، به رونمایی نسلی میپردازد که دیوارهای پر از شعار را پیش چشم دارد و روش جایگزینی برای ابلاغ ماهیت دیوارنوشتهها برای آموزش و اعتلای بینشها وجود ندارد.
روایت فضای تلخ، فیلم را به قصهای ضد جنگ تبدیل نمیکند، بلکه با ایجاد حس نوستالژی برای نسل سوخته کنونی که دوران جنگ را دردمندانه لمس کردند، پیشنهاد میدهد که نسل جدید میتواند امیدوارانه به جلو حرکت کند و پسربچه عاشق نماینده نمادین آن نسل رو به جلوست. روایت و بافت و ساختار قدرتمند و حسابشده با تصاویری که از دکوپاژ و میزانسن مناسب به هم میرسند، از طریق مونتاژی همگن و موسیقی مناسب شکل نهایی اثر را انسجام میبخشد و بازیهای خوب این یکپارچگی را قوام میدهد.
منبع: ماهنامه هنروتجربه

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- پیمان معادی بازیگر فیلم جنایی هالیوودی شد
- راهیابی «بی سر و صدا» به جشنواره ویتنامی
- زیر پوست شهر/ نگاهی به سریال «افعی تهران»
- محاکمه در خیابان/ نگاهی به تازهترین قسمت سریال «افعی تهران»
- هدیه نوروزی سوینا؛ انتشار نسخه ویژه نابینایان «پدرخوانده» با صدای پیمان معادی
- پیمان معادی با «افعی تهران» خوش درخشید
- جزئیات سریال «افعی تهران» اعلام شد
- ساخت نسخه ویتنامی فیلمی با بازی پیمان معادی و نگار جواهریا
- «بی سر و صدا» ساخته شد/ رونمایی از نخستین تصویر پیمان معادی با گریم متفاوت
- ابد و صد روز/ نگاهی به فیلم «برادران لیلا»
- اسامی فیلمهای بخش پانورامای برلین اعلام شد/ پیمان معادی در نقش یک کشتیگیر پناهنده
- دلیل غیبت فرهاد اصلانی در جشنواره کن به روایت پیمان معادی
- عذرخواهی پیمان معادی برای واکنش دیرهنگام به حادثه متروپل: ما جا ماندیم
- پیمان معادی پاسخ میدهد؛ واکنشها به اتهام دو بازیگر زن به سعید پورصمیمی چه بود؟
نظر شما
پربازدیدترین ها
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- مرگ ناگهانی و غم انگیز بازیگر خردسال فیلم یه حبه قند
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- صحبتهای رئیس هیئت داوران جشنواره برلین/ همه فیلمها سیاسیاند
آخرین ها
- جایزه بزرگ اسکار کسبوکارهای خاورمیانه به همراه اول رسید
- دو تصویر از تاریخ دوبله ایران
- جشن ۱۹ سالگی کانون ادبی زمستان برگزار شد؛ اهدای مدال سال به شهره سلطانی و مهدی یغمایی/ ایرج مهدیان تجلیل شد
- «مسیح پسر مریم» مینی سریال شد
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟