سینماسینما، کیوان همتی*
فیلم «قهرمان» آخرین ساخته اصغر فرهادی مانند فیلم «جدایی» جذاب، عمیق و از نظر احساسی تاثیرگذار است. هرچند در میان فیلمهای این نویسنده و کارگردان، فیلمهای «گذشته» و «فروشنده» نیز خوش ساخت و با فیلمنامهای قوی هستند اما به عنوان یک رواندرمانگرِ دوستدار سینما، «قهرمان» و «جدایی» فیلمهایی بودند که از ابتدا تا انتها مرا مجذوب روایت درون ذهنی خود کردند و با این دو فیلم عمیقتر ارتباط برقرار کردم.
در اینجا قصد دارم برخی از عناصر روانشناختی فیلم را بررسی کنم. داستان فیلم «قهرمان» روایت برههای از زندگی رحیم است که با شکایت باجناقش –بهرام- به علت پرداخت بدهی، در زندان به سر میبرد. فرخنده که قصد ازدواج با رحیم را دارد، کیفی حاوی تعدادی سکه طلا مییابد و برای خلاصی رحیم از زندان به او پیشنهاد میدهد که با فروش آنها بخشی از بدهیاش را به بهرام پرداخت کند. در نهایت به دنبال نهیبهای خواهر رحیم که نسبت به منشا پول تردید دارد، او از فروش سکهها پشیمان میشود و- احتمالا- با انگیزه در جریان قرار گرفتن مقامات زندان، آگهی پیدا شدن کیف حاوی طلاها را با شماره تلفن زندان پخش میکند. فردی تماس میگیرد که خود را به شکل زنی زحمتکش و زجر کشیده نشان میدهد و با دادن نشانیها، طلاها را میبرد. از اینجا مدت کوتاهی رحیم به عنوان «قهرمان» در شهر تحسین و در رسانهها مطرح میشود. قهرمان شدن، زمینه آزادی موقت وی را فراهم میکند و همزمان تلاشهایی در جهت تخریب این وجهه شروع میشود؛ نهایتا رحیم هر چه تلاش میکند تا «چهره قهرمان» برایش حفظ شود، راه به جایی نمیبرد بلکه باعث میشود با سرعت بیشتری آن را از دست بدهد و حتی تبدیل به «ضد قهرمان» و نقش منفی در اذهان عمومی شود. کما اینکه رحیم برای حفظ آن چهره به دروغگویی هم روی میآورد و حتی از لکنت زبان پسرش هم بهره میگیرد و در جایی از فیلم مانند مجنونی سرگشته میشود. در نهایت که احتمالا با بیثباتی ذاتی این نقش –قهرمان- در جامعه روبهرو میشود، مانع بهره بردن مسئول زندان از لکنت فرزندش میشود که برای بازگرداندن حیثیت مقامات زندان و احیای نقش قهرمان سناریویی را ساخته بودند.
ما در انتهای فیلم «قهرمان» با مردی روبهرو هستیم که نقش فردی عادی (خود واقعی) را میپذیرد و با فرزند و نامزدش رابطه نزدیکتری برقرار میکند و به پذیرش بیشتر شرایطش میرسد. اما عناصر روانشناختی فیلم از منظر همین روایت چیست؟ «قهرمان» روایت فردی است که ناتوانیاش در مدیریت احساسی و مالی باعث طلاق و ورشکستگی و نهایتا زندانی شدنش شده است. فردی با خصوصیات شخصیتهای «وابسته» و «خودشیفته» که تحت تاثیر نامزدش به استفاده از مال پیداشده جهت رهایی از زندان فکر میکند و بعد با نهیب خواهرش پشیمان میشود و در هر قدم تحت تاثیر کسی دیگر قدم بعدی را بر میدارد. او نیازمند حمایتهای باجناق سابق و شوهر خواهرش برای تامین مالی خانواده و نگهداری از فرزندش است. از بعد شخصیت خودشیفته نیز تلاشهای زیادی میکند تا شخصیت «قهرمان» از دست رفته خود را به جهت کسب تایید دیگران احیا کند. نکته مهم و قابل تامل فیلم اینجاست که به درجاتی تقریبا همه شخصیتهای فیلم بیش از هر چیز، حتی با دروغ و تضییع حق دیگری، درگیر حفظ وجهه خود هستند! به عبارتی آنها شخصیت «خودشیفتهای» را همانند رحیم از خود بروز میدهند که تمرکز اصلیشان بر به نمایش گذاشتن چهرهای خوب و موجهه از خود، به بهای نداشتن اخلاقیات درونی، درک متقابل از دیگری و حتی نداشتن تفکر عمیق نسبت به رویدادها است. برای مثال وقتی به روایت رحیم مشکوک میشوند، لحظهای به این موضوع فکر نمیکنند که این داستان نهایتا منطقپذیر است و رد کردن سریع آن صرفا نوعی تسلیم شدن به جو ایجاد شده است.
در ابتدای فیلم پسر رحیم که رابطه خوبی با او ندارد، مدام با تبلتش مشغول بازی است و حاضر به غذا خوردن سر یک سفره با پدرش بعد از مرخصی کوتاه مدتی که از زندان نصیبش شده، نیست. دلایل خشم پسر در فیلم بیان نمیشود ولی احتمالا ریشهای در ناتوانیاش در ایجاد رابطه با پسر یا احساس بیآبرو شدن توسط پدر دارد. اینجا با مردی که عدم موفقیتهای زیاد در زندگی دارد و حتی پسرش هم او را قبول ندارد روبهرو هستیم. مردی که خواهرش هم با وجود حمایتگر بودن، اعتماد چندانی به وی ندارد و میشود فهمید برای فردی با خصوصیاتی که پیشتر ذکر شد چقدر شرایط (بازنده دیده شدن) دشوار است. در این موقعیت «قهرمان دیده شدن» ساز و کار دفاعی ذهن در مقابل «وضع موجود» است. از نقطه نظری دیگر اینجا با شرایط «تمام بد، تمام خوب» از منظر روان پویایی مواجهه هستیم و بیثباتی این موقعیت هم که پیشتر به آن اشاره شد، حاصل بیثباتی ذاتی ذهنیمان در این شرایط است. همه ما در نوزادی و بعدا نیز در زمانهای زیادی در این نقطه بودهایم و هستیم که به دنبال ابژهای تماما خوب و ایدهآل باشیم و به دنبال آن قصد نابودی ابژه تماما بد را حداقل در عرصه ذهن داشته باشیم. این موقعیت ایدهآل کردن ابژهها بیثبات است و با کوچکترین سرخوردگی ابژه از موقعیت تماما خوب، به تماما بد سقوط میکند. از این نقطه نظر، بهرام و یکی از همبندیهای رحیم او را تماما بد و اعضای موسسه خیریه و مسئولان زندان او را تماما خوب میدیدند و در چرخشی سریع آنها هم به جرگه دشمنان او میپیوندند. رحیم نیز در مورد خود و دیگران در این موقعیت ذهنی قرار دارد. برای مثال لحظهای که احساس میکند عامل بیآبرویی او بهرام است، او را منشا تمام دشمنیها تصور میکند در حالیکه احتمالا همبندی رحیمٰ شروعکننده پروسه تخریب وجههاش بود.
اما شاید انتهای فیلم که رحیم دیگر خود را فردی بیارزش و یا قهرمان نمیبیند، به موقعیت با ثباتتری، فراتر از موقعیت سیاه و سفید قبلی و رسیدن به انسجام و پختگی بیشتر و برقراری رابطه بهتر با خود و دیگران میرسد. در انتهای فیلم مخاطب از نگاه رحیم میبیند که یک زندانی در حال آزاد شدن است و همسرش بیرون ورودی او را در آغوش میگیرد. رحیم نیز نگاه امیدوارانهای به این صحنه دارد. شاید زندان استعارهای از موقیعت ذهنی قبلی و خودشیفتگی حاصل از آن و آزادی، رهایی از بند این نوع مشکلات ذهنی و متعاقبا بیثباتیهایش و رسیدن به همدلی و برقراری ارتباطی عمیقتر با دیگران باشد. کما اینکه رحیم متوجه میشود چه آسیبی متوجه پسرش کرده و جلوی استفاده ابزاری از او را میگیرد. با توجه به اینکه مشکلات ذهنی تمام کاراکترهای فیلم به نظر تقریبا در یک سطح به تصویر کشیده شده است، شاید بحثهای جامعهشناختی را نیز میتوان از این فیلم استنتاج کرد.
سخن آخر اینکه فیلم پیوند عمیقی با ذهن مخاطب برقرار میکند که به نظر میرسد حاصل شباهت موقعیت ذهنی همه ما به رحیم به عنوان انسان خصوصا در شرایط بحرانی است و فرهادی این بخش چهرهی آسیبپذیر و تنهای ما را به زیبایی به تصویر میکشد.
*روانپزشک/ روان درمانگر
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اولین اخبار غیر رسمی درباره فیلم اصغر فرهادی
- «فروشنده» در آینه مکتب نقد عمیقگرا / فیلمی که مخاطبانی فراگیر دارد
- «ارتفاع پست»؛ پرواز اضطراب و امید بر فراز خاکِ ایران
- یادداشت محمد حقیقت/ رکوردشکنی «یک تصادف ساده» در فرانسه/ نگاهی به فروش فیلمهای سه فیلمساز مهم
- آغاز فیلمبرداری «داستانهای موازی» در پاریس
- نمایش «جدایی نادر از سیمین» در ایتالیا
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
- کلاس پیشرفتهی اصغر فرهادی در دبی
- پایان فیلمبرداری «اسکورت» با حضور امیر جدیدی و هدی زینالعابدین
- طرح یک دادخواست جدید؛ زخم «قهرمان» دوباره برای فرهادی باز شد
- «داستانهای موازی» به خریداران عرضه میشود/ پروژه جدید فرهادی در بازار کن
- تایید خبر سینماسینما؛ نام فیلم، بودجه و اسامی بازیگران فیلم اصغر فرهادی اعلام شد
- معرفی بازیگران فیلم تازه اصغر فرهادی
- فیلمی که هنوز عنوانش اعلام نشده؛ اثر جدید اصغر فرهادی در پاریس
- یک «پایتخت» غیرمعمولی/ فصل هفتم «پایتخت» جزو فصلهای موفق نبود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- فوت خواننده پیشکسوت موسیقی نواحی گیلان/ ناصر مسعودی درگذشت
- نگاهی به فیلم «بیسر و صدا»؛ ایده خلاقانه، مسیر اشتباه
- حقایقی درباره بازمانده ساخته سیف الله داد/ماجرای توقیف فیلم بازمانده به دلیل حجاب!
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
آخرین ها
- نگاهی به فیلم سینمایی «سامی»؛ دوربین به مثابه سمفونی برای سفری طولانی
- معرفی برندگان هیئت ملی نقد آمریکا ۲۰۲۵/ «یک تصادف ساده»؛ بهترین فیلم بینالمللی/ «نبردی پس از دیگری» ۵ جایزه گرفت
- ۱۵ اثری که برای فهرست اولیه اسکار فیلم بینالمللی شانس بالاتری دارند
- تأملی بر حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فیلم فجر؛ داور غایب
- بیانیه کانون کارگردانان سینما درباره بازداشت سینماگران در مهمانی خصوصی
- واکنش رضا کیانیان به گزارش تاریخ سه هزار ساله زیر چرخ لودرها
- اعلام مستندهای دو بخش از نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»
- واکنش کانون کارگردانان سینمای ایران به حکم جعفر پناهی
- شروودِ تالار وحدت؛ جایی که ماهان حیدری قهرمانان آینده را پیدا میکند
- تورج اصلانی داور جشنواره ترکیهای شد
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- سام درخشانی هم استعفا داد
- نمایش موزیکال «رابین هود» / گزارش تصویری
- حلقه منتقدان فیلم نیویورک منتخبان ۲۰۲۵ خود را اعلام کرد/ «نبردی پس از دیگری»، بهترین فیلم شد؛ پناهی، بهترین کارگردان
- جشنواره جهانی فیلم فجر۴۳؛ در ایستگاه پایانی «درس آموختهها» بهترین فیلم شد/ جایزه ویژه داوران به کارگردان ژاپنی رسید
- «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» به چین میرود
- گاتهام ۳ جایزه به «یک تصادف ساده» داد/ «نبردی پس از دیگری» بهترین فیلم جوایز مستقل نیویورک شد
- بیانیه انجمن بازیگران سینما در واکنش به وقایع اخیر و هتک حرمت هنرمندان/ پژمان بازغی استعفا داد
- مصائب افزایش سن ، از جولیا رابرتز تا نیکول کیدمن
- تام استاپارد؛ نویسندهای که جهان را از نو صحنهپردازی کرد
- نگاهی به فیلم «پارتنوپه»؛ زیبایی از دست رفته
- توقیف سکوی پخش «بازمانده» پس از انتشار ویدیوی بدون مجوز
- «سمفونی باران» کلید خورد
- «ناتوردشت» به باکو میرود
- از جدال اندیشه تا لبخند روی ردکارپت
- گفت وگو با کارگردان مستند «مُک» به بهانه حضور آن در جشنواره سینما حقیقت
- «زوتوپیا ۲» رکورددار فروش جهانی سینما شد
- صدای بخش خصوصی را بشنوید؛ هوای آلوده با تعطیلی تئاتر تمیز میشود؟
- «رها» بهترین فیلم اول جشنواره گوا شد
- سنگرم اندازه همان کافه ام بود





