تاریخ انتشار:1395/04/25 - 02:29 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 20705
به گزارش سینماسینما، بهمن کشاورز، حقوق‌دان در یادداشتی که در صفحه آخر روزنامه شرق نوشت :

بهمن کشاورزصنوف مختلفی که برای آغاز کار خود قسم یاد می‌کنند، ویژگی‌هایی دارند که در همه صنوف موجود نیست. در این مورد صرفا به کانون وکلا و نظام پزشکی اشاره می‌کنم که هم اطبا و هم وکلای دادگستری برای شروع به کار باید سوگند یاد کنند. بنابراین افرادی از این دو صنف به آنچه در متن سوگندنامه آمده مأخوذ هستند و در صورتی که این قسم را بشکنند و رعایت نکنند دچار عواقب و آثار آن خواهند شد که شدیدترین نتیجه منفی آن ابطال پروانه کار است. از آنجا که این حرفه‌ها و مشاغل ویژگی‌های خاص خود را دارند، بررسی و اتخاذ تصمیم در مورد اینکه آیا شرایط و بایسته‌های حرفه رعایت شده یا نشده است باید در خود صنف انجام شود. زیرا افراد غیرحرفه‌ای این شرایط و بایسته‌ها را یا نمی‌توانند یا با دقت افراد صنفی نمی‌توانند بررسی و روشن کنند.

ازاین‌رو کسانی که از پزشکان یا وکلای دادگستری شکایتی دارند باید ابتدا به نظام پزشکی یا کانون وکلای دادگستری مراجعه و شکایت خود را مطرح کنند. در مواردی اگر قصوری احراز شود صرفا ضمانت اجرای انتظامی و صنفی خواهد داشت؛ مثلا در مورد پزشکان محرومیت از اشتغال به مدت محدود و در مورد وکلا منع اشتغال در مدت محدود یا تنزل درجه از پایه یک به پایه دو یا حتی ابطال مجوز طبابت یا وکالت. درصورتی‌که آنچه انجام شده از مرحله قصور بگذرد و به مرحله تقصیر برسد یا وصف کیفری احراز شود آنگاه مورد برای بررسی جنبه قضائی و جزائی به دادسرای عمومی ارجاع خواهد شد. در تمام دنیا فرایند رسیدگی در این موارد با کم‌و‌بیشی همین‌گونه است. یعنی ابتدا باید تخلف به‌وسیله متخصصان خود صنف احراز شود. در مواردی ممکن است برخی افراد دچار این شبهه شوند که احراز تخلف یک فرد صنفی از جانب همکاران او در آن صنف امری بعید است. این تصور ناشی از عدم شناسایی ویژگی‌های اصنافی از این قبیل است.

توضیح اینکه مبنای اعتبار اجتماعی پزشکان و وکلای دادگستری اعتماد عمومی است. درصورتی‌که این اعتماد به علتی مخدوش شود، آثار آن، تمامی صنف را فراخواهد گرفت و این اثر منفی نه‌تنها معنوی بلکه مادی هم خواهد بود. ازاین‌رو تا آنجا که بنده می‌دانم، کانون‌های وکلا از طریق دادسرا و دادگاه‌های خود نسبت به تخلفات صنفی، باریک‌بین و سختگیر هستند و همین موضوع در مورد نظام پزشکی صادق است. به عبارت دیگر پزشکان و وکلا به‌هیچ‌وجه نمی‌خواهند به اعتبار و شأن صنف به لحاظ حمایت از افراد متخلف این صنف لطمه بخورد. اما این نکته را هم باید در نظر داشت که معمولا (بدون توجه یا اشاره به هیچ مورد خاصی) فرد متضرر از تخلف یا فردی که احتمال وقوع تخلف را می‌دهد و از آن متضرر شده است، ناچار دیدگاهی توأم با بدبینی نسبت به موضوع موردنظر خود دارد و خواهان برخورد بسیار شدید است. حال آنکه ممکن است نتیجه بررسی‌های فنی و حرفه‌ای مثلا در مورد دو صنفی که عرض کردم یا صنوف مشابهی که شغلشان مقید به سوگند است- مثل معلمان یا نظامیان- این باشد که آنچه واقع شده تخلف نیست و مطلب غیرعادی و غیرمعمولی حادث نشده است. در این حالت موضع‌گیری طبیعی ناشی از طبایع بشری این است که فرد ذی‌نفع می‌پندارد و چه‌بسا اعلام می‌کند افراد صنف به حمایت از همکار خود پرداخته و تخلف- یا حتی جرم- او را نادیده گرفته‌اند. چنین برداشت و تصوری البته قابل‌توجیه است و با توجه به وضعیت عاطفی افراد نمی‌توان به آن ایرادی گرفت. اما واقعیت این است که صنوفی با موقعیت و اعتبار اجتماعی ویژه و بالا شأن عمومی خود را قربانی مسائل فردی نمی‌کنند. والله اعلم

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها