مشارکت ۷۳ درصدی، مهمترین ویژگی انتخابات امسال بود. به گزارش سینماسینما٬ از تبلیغات خیابانی برای آگاهی مردم گرفته تا حضور در روز رأیگیری و حوزههای شلوغ و صفهای طولانی. صفهای چندصد متری که سوژه عکاسان و شبکههای اجتماعی شده بود؛ تا جایی که شهروندان آدرس حوزههای خلوتتر را به اشتراک میگذاشتند تا نوبت رأیدهی به همه برسد. جمعیت مردم و طول صفها آنقدر زیاد بود که سخنگوی هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها از مردم خواسته بود که برای شرکت در انتخابات شعب دیگری غیر از حسینیه ارشاد را انتخاب کنند چون در این شعبه علاوه بر چهار صندوق مستقر، دو صندوق سیار نیز اضافه شده و با همین تعداد از مردم، احتمالا رأیگیری تا ساعت دو یا سه بامداد طول میکشید و شاید نتوانند از همه آرایشان را بگیرند. جمعیتی که حاضر بودند ساعتها زیر آفتاب و در صف بمانند ولی محل دیگری را برای رأیدادن انتخاب نکنند. عادتی قدیمی که مردم را مجاب میکند به حوزههای نشاندار بروند و رأی دهند. جمعیتی که ساعتها در این حوزه ماندند تا به نوعی از مکانی مانند حسینیه ارشاد هویت کسب کنند، در بین جمعیت و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی دیده شوند، با مردم تعامل داشته باشند و خاطرهای مشترک بسازند با عنوان انتخابات ۹۶٫
چرا حسینیه ارشاد؟
شاید بتوان مهمترین دلیل هجوم مردم به مکانهایی مانند حسینیه ارشاد و ماندن در صفهای طولانی را تلاش برای کسب هویتیابی جمعی دانست. همه فرهنگها و جوامع روشهایی برای شناخت وضعیت و جایگاه داشتهاند و هر فرهنگ به نشانههایی مجهز بوده که آگاهی از مکان را ممکن میکند. ما شاهد تفاوتهاى مکانى هستیم که درواقع این تفاوتها و هویتهاى گوناگون، فلسفه اجتماعی حضور در یک جغرافیای خاص را توجیه مىکند. انسان معمولا ریشه خود را در مکان ویژهاى جستوجو میکند و به مکانى تعلق پیدا مىکند که در آن آزادى، نیازهاى اساسى و امنیت او تأمین شود. درواقع میتوان گفت تعلق خاطر به هویتیابی جمعی، میلی در برخی از افراد به وجود میآورد که جذب چنین مکانهایی میشوند. حسینیه ارشاد بهخاطر تاریخ و گذشتهای که دارد، خاطرات مشترکی برای مردم تداعی میکند. این مکان، در سالهای نهچندان دور محل سخنرانی افرادی بوده که نماد روشنفکری و پیشرو بودن در ساختار اجتماعی- سیاسی ایران بودند؛ بههمیندلیل برخی از مردم که همچنان به سنت روشنفکری و برخی نمادهای آن در ایران معاصر پایبندند، باور دارند که این مکان زمانی مبدأ تغییر بوده است و همچنان میتواند خاستگاه تغییرات بنیادی در جامعه ایرانی باشد. علاوه بر خاطره مشترک و هویتیابی جمعی کارکرد نمادها در زندگی اجتماعی نیز نکته مهمی است که میتواند توجیهکننده حضور مردم در مکانهای خاص باشد. کارکرد نمادها در طول زمان بیشتر مشارکتی، انسجامبخشی و بیانگر پایبندی و تعلق افراد یک جامعه به یک فرهنگ یا نماد خاص بوده است. دو کارکرد مهم نمادها در اجتماع، «بیان معنا» و «ایجاد حس هویت» است که به نظر میرسد یکی از دلایل حضور مردم در مکانهایی چون حسینیه ارشاد، ناشی از کارکرد نمادها در جامعه ایران باشد. هر نماد و نشانهای در این عرصه، تجلی حس تعلق و احساس وابستگی به فرهنگ و جامعهای خاص است. این نشانهها بهدلیل آنکه در زندگی روزمره تکرار میشوند، حس خاصی از معنا و هویت را تقویت میکنند.
مکان رأیدهی، جایی برای «پز» دادن
محمد دانشجوی رشته برق دانشگاه آزاد است و رأی اولی. آنقدر برای مکانی که در آن رأی داده اشتیاق دارد که برای پیروزی کاندیدای مورد نظرش خوشحال نیست. «حسینیه ارشاد خیلی قدمت داره، تاریخ عجیبی پشتشه. میدونی کیا اینجا سخنرانی کردن؟ شریعتی، مفتح و… جریان روشنفکری اصلا از دل همین حسینیه ارشاد بیرون اومده. دلم میخواست با رأیدادن تو این حسینیه منم سهمی از تاریخش داشته باشم. بعدها میتونم به بچههام بگم من سال ۹۶ تو حسینیه ارشاد رأی دادم و اینجوری میتونم هویت کسب کنم. مکان رأیدادن به انتخاب آدم هویت میده. حاضر بودم بیشتر از ۶، ۷ ساعت تو صف بمونم ولی حتما اونجا رأی بدم. حالا میتونم نسبت به بقیه کسایی که جاهای معمولیتری رأی دادن، یه سر و گردن بالاتر باشم که جایی که من رأی دادم تاریخ بزرگی پشتشه و تأثیر مشارکتم رو چند برابر کرده.» محمد رأیدادن در جایی مثل حسینیه ارشاد را به نوعی هویتی مستقل و باارزش میداند؛ تا جایی که تأثیر مشارکتش را نسبت به دیگر دوستانش چندبرابر لحاظ میکند. دانشجویی که به گفته خودش با عکسهایش در صف رأی حسینیه ارشاد، همپای جریان روشنفکری میشود و میخواهد ادامهدهنده تاریخی باشد که زمانی پیشرو بوده است. «البته این رو هم بگم که رأیدادن در جایی مثل حسینیه ارشاد به من انگیزه تغییر و شروعی دوباره میده و میتونم مصممتر جریانی که میخوام رو شروع کنم.»
۱۱ ساعت در صف برای تعامل با مردم
عباس سال آخر دانشگاه است و خودش را فعال سیاسی معرفی میکند؛ توجیهش هم این است که از یک ماه مانده به انتخابات، فعالیتهایش را برای حمایت از رئیسجمهوری فعلی شروع کرده بوده و به نوعی فعال سیاسی است. «از ساعت هشت صبح رفتم حسینیه ارشاد و ساعت هفت و نیم شب بالاخره تونستم رأی بدم. خیلیها میگفتن بیکاری و کلی بد و بیراه دیگه نثارم میکردن ولی خب من از صب تا شب با کلی آدم جدید و جالب مواجه شدم. میدونی؛ طیف آدمهایی که اومده بودن خیلی متفاوت بود. از همه صنفی اومده بودن اونجا رأی بدن. حرفزدن با مردم سخته، کم پیش میاد موقعیتهای اینجوری که بتونی با مردم از چیزهایی حرف بزنی که همیشه نسبت بهش گارد دارن. روز جمعه تو صفهای طولانی حسینیه ارشاد و ساعتهای زیادی که کنار هم بودیم، انگار همه رفیق هم بودیم. نه کسی غر میزد، نه کسی گله میکرد و عصبانی میشد. کلی آدم اونجا با هم دوست شدن و شماره همدیگرو گرفتن که بازم ببینن همو. خود من تونستم با چندین نفر حرف بزنم و رأیشونو برگردونم؛ نه که فکر کنی مجبورشون کنم، نه. من فقط آگاهشون میکردم به شرایط و وضعیتی که بود و هست. مشکلی که اکثر مردم داشتن و واقعا اطلاعاتی از وضعیت دولت نداشتن. نمیدونستن چرا دارن به فلانی رأی میدن و وقتی منطقی باهاشون حرف میزدم، راحت میپذیرفتن. وقتی هم که خسته میشدن چندتا بازیگر میومدن و با کف و سوت و خوشحالی سرشون گرم میشد.» دانشجو یا به قول خودش اکتیویستی که ۱۱ ساعت در صف رأی بوده و تعامل با مردم را اولویت مشارکت برای پیشرفت میداند.
نیاز به دیدن و دیدهشدن
بیتا هم رأی اولی است و دانشجو؛ سال دوم رشته جامعهشناسی و به گفته خودش خانم پژوهشگر آینده. «وقتی خود آقای روحانی هم اومد حسینیه ارشاد دیگه من صددرصد باید میرفتم اونجا و فضا رو رصد میکردم. کلی شخصیت سیاسی دیگه هم مثل آقای تاجزاده اومده بود که من تونستم برای اولینبار از نزدیک ببینمشون. بالاخره برای دانشجویی مثل من لازمه که این شخصیتها رو از نزدیک ببینم و بتونم باهاشون صحبت کنم. بههمینخاطر برام مهم نبود که چند ساعت تو صف بمونم. من فقط برای رأیدادن نرفته بودم. میخواستم پژوهش کنم به هر حال. بعد هم حضور در مکانهایی مثل حسینیه ارشاد میتونه به نوعی فعالیت سیاسی قلمداد شه و بعدها بگیم این ما بودیم که صف حسینیه ارشاد رو طولانی کردیم و هفت، هشت ساعت تو صف موندیم برای اینکه در انتخابات کشورمون مشارکت کنیم. تازه کلی از بازیگرای محبوبم رو هم دیدم و تونستم باهاشون عکس بگیرم. کلی به آرشیو عکس با بازیگرها که برای خودم درست کردم اضافه شد و میتونم به دوستام پز بدم که با باران کوثری عکس سلفی گرفتم.» بیتا هم یکی دیگر از هزاران جمعیتی است که دلیل خودش را برای ماندن در صف طولانی حسینیه ارشاد برای رأیدادن دارد؛ دلیلی که شاید قویتر از دیگر سوژهها باشد. مردمی که برای دیدن شخصیتهای معروف مثل بازیگرها و شخصیتهای سیاسی حاضرند ساعتها زیر آفتاب بمانند و سوژه عکسهای عکاسها و دیگر شهروندان شوند یا با عکس گرفتن با آنها خاطرهای مشترک بسازند با عنوان انتخابات ۹۶٫
منبع :وقایع اتفاقیه
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سه پوستر فیلم «شهر خاموش» را حذف کردند/ تلاش برخی فیلمسازان برای حذف سینمای ایران از جشنوارههای جهانی
- سوینا (سینمای نابینایان) منتشر میکند؛ ۲ داستان کوتاه با صدای باران کوثری
- اکران فیلمی با بازی باران کوثری
- واکنش روحالله سهرابی به ادعای جهانگیر کوثری؛ کی و کجا برای اکران فیلمتان مراجعه کردهاید؟
- جهانگیر کوثری: باران کوثری هم ممنوع از تصویر است هم ممنوع از خروج هم ممنوع از پوستر
- چشیدن طعم نابرابری/ نگاهی به فیلم «عامهپسند»
- ترانه تنهایی/ نگاهی به فیلم «عامه پسند»
- صدداستان؛ برنامه تازه سوینا/ انتشار سه داستان کوتاه با صدای باران کوثری
- «عامه پسند» اکران آنلاین میشود
- انتشار نسخه ویژه نابینایان «شیر شاه» با صدای باران کوثری
- «گیج گاه» نامزد سه جایزه جشنواره پالرمو شد
- گفتگو با عادل تبریزی کارگردان «گیجگاه»/ سینمای ایران هیچ مراقبتی از هنرمندان واقعی خود نمیکند
- اکران «شهر خاموش» در سینماهای فرانسه
- تقدیر ویژه پالم اسپرینگز از فیلم کوتاه ایرانی
- معرفی برگزیدگان چهاردهمین جشن منتقدان/ جوایز اصلی به «آتابای» رسید
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
آخرین ها
- یادداشتی بر فلسفه دوستی بر پایه «چشمانت را ببند»/ در جستوجوی دوست
- دنزل واشینگتن از دنیای بازیگری خداحافظی میکند
- تاد هینز رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم برلین شد
- پس از جنجال حرفهای مدیر جشنواره کمرایمیج؛ استیو مک کوئین رفت/ کیت بلانشت ماند
- ابوالفضل جلیلی مطرح کرد؛ حضور در کلاس بازیگری عامل موفقیت نیست
- نمایش بلندترین سکانس پلان سینمای مستند ایران در آمریکا
- کدام سینما واقعی تر است ؟
- پیدا شدن جسد یک بازیگر در خانهاش
- دیدار اصغر فرهادی با علاقهمندان فیلمهایش در استانبول
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- «کتابخانه نیمهشب» روی صحنه میرود
- سه نمایش برای مستند «۹۹-۱۹» در یک هفته
- با موافقت شورای پروانه فیلمسازی؛ ۶ فیلمنامه پروانه ساخت سینمایی گرفتند
- درباره فیلم جدید رابرت زمکیس/ «اینجا»؛ یک قرن را طی می کند، اما بدون حرکت دوربین
- سوینا منتشر میکند؛ نسخه ویژه نابینایان «مورد عجیب بنجامین باتن» با صدای مهدی پاکدل
- «پینگو» بعد از ۱۸ سال بازمیگردد
- جوایز اصلی فستیوال فیلم هانوی به «بی سر و صدا» رسید
- درباره یک خبر بی نهایت وحشتناک و غم انگیز
- نمایش وقتی الاغا عاشق میشوند / گزارش تصویری
- تریلر قسمت هشتم منتشر شد؛ «مامویت غیرممکن» با تام کروز پایان مییابد؟
- ستاره اسکندری: ساخت «خورشید آن ماه» مسئولیت اجتماعی من بود
- «سودابه»؛ فیلمی برخلاف ذائقهسازی مرسوم سینمای ایران
- سیزدهمین جشن مستقل سینمای مستند به شیوه «آکادمی» داوری میشود
- یادداشتی کوتاه در مورد تئاترِ ناصدا..
- درباره ساخته جدید علی عباسی/ امتحان نهایی «شاگرد»
- زندگینامه بیتا فرهی منتشر میشود
- هانس زیمر: خلق موسیقی برای فیلم «بلیتز» و چالشهای نوای جنگ جهانی دوم
- شکستِ دنباله «جوکر»؟ «جوکر: جنون مشترک» به نقطه صفر رسید
- فشار سیاسی و خروج یک فیلم از داوری آکادمی؛ موافقت اردن با درخواست آذربایجان برای خروج «سرزمین شیرین من» از اسکار
- رالف فاینز و ژولیت بینوش بار دیگر همبازی می شوند