چطور شد که شما به عنوان بازیگر نقش حضرت آمنه برگزیده شدید؟
زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد، تعدادی از گزینهها از میان عکسها انتخاب شدند و تعدادی دیگر از آنها حضوری تست بازیگری دادند. وقتی از من هم خواستند، در دفتر پیشتولید حاضر شدم و تست گریم دادم. بعد از چند روز آقای مجیدی عکسهای من را دیدند ولی من تاکید داشتم که به دفتر بروم و من را با تست گریم ببینند. ایشان گفته بودند که چهرهاش به نقش نزدیک نیست ولی من تمایل داشتم که از نزدیک من را ببینند و این گونه حضور من به عنوان بازیگر این نقش میسر شد.
امروز برای مخاطب نام مینا ساداتی با دو نقش، لیلای سریال «تنهایی لیلا» و دیگری حضرت آمنه در فیلم محمد رسولالله (ص) شناخته میشود. هر دوی این نقشها در ناخودآگاهش تِمی معنوی دارد. این موضوع مسیر حرفهای شما را به عنوان بازیگر سختتر نمیکند؟
هدفگذاریام را در مسیر بازیگری از خیلی وقت پیش تعیین کردهام. از همان زمان که نخستین کار حرفهایام را با فیلم عیار١۴ به کارگردانی پرویز شهبازی آغاز کردم. بعد از این دو اثر افراد بیشتری من را میشناسند اما برای خودم همان قدر که این کارها دوستداشتنی و ارزشمند محسوب میشود، عیار١۴ هم به همان میزان دوستداشتنی است. فیلم خانه پدری که مقطع کوتاهی در خدمت آقای عیاری بودم به همان اندازه برایم مهم است، تکتک کارهایی که انجام دادهام مثل فیلمهای «عصر یخبندان» و «برف» یا نمایشهایی که روی صحنه اجرا کردم در شکلدهی من در مسیر بازیگری تاثیر داشتهاند. این طوری نبوده که کاملا ناآگاه بروم و در سریال «تنهایی لیلا» ایفای نقش کنم یا همین طور ندانسته در فیلم «محمد رسولالله(ص)» نقش حساسی را ایفا کنم. به خودم ثابت شده که قرار نیست نگاههای مردم من را جوزده کند و مسیر حرفهای بازیگریام را تحت تاثیر قرار دهد. منظورم این است، سریالی از من پخش شده و خوشبختانه پرمخاطب هم بوده است، من را تحریک نمیکند که بلافاصله بعد از آن بروم یک سریال دیگری که صرفا مخاطب زیادی دارد، بازی کنم. یکسری از کارها را از روی علاقه انجام میدهم و الان هم این کار را ادامه خواهم داد.
در سینمای ایران پیشتر این گونه بوده است که وقتی کسی در یک نقش مذهبی قرار میگیرد ناخودآگاه آن نقش برایش هالهای میسازد که هم به خاطر مخاطب و هم به خاطر آن نقش، مسیر بازیگری تحت تاثیر قرار میگیرد. حالا شما نقشی را بازی کردهاید که نه فقط در ایران، در جهان نیز دیده شده است. چه تاثیری حضور شما در نقش حضرت آمنه در فیلم «محمد رسولالله (ص)» در ادامه مسیرتان داشته است؟
مفروضات سوال شما غلط است. متاسفانه میان سینماگران ما، تقسیمبندیهای مختلفی وجود دارد. با فیلمهای روشنفکری یک جور و با فیلمهای مذهبی هم به گونهای خاص رفتار میشود. اما یک نکتهای را نباید فراموش کنیم که همه ما بازیگران و سینماگرانی هستیم که در ایران کار میکنیم و همه پایبند به یکسری اصول و چارچوب هستیم. همه در فیلمهایی کار میکنیم که با هر نوعی از روایت و مضمون از یک فیلتر عبور میکند، آن هم فیلتر فرهنگی این جغرافیا. من برای کارم خیلی تقسیمبندیهای این شکلی نمیگذارم و نقش برای من مهم است. در مورد فیلم محمد رسولالله(ص) در واقع چیزی که در درجه اول من را خیلی تشویق کرد حضور آقای مجیدی بود. مجید مجیدی قبل از آن فیلم «بچههای آسمان» را هم ساخته است و نباید فراموش کنیم. این فیلم یکی از محبوبترین فیلمهای زندگی من است. امروز وقتی اسم مجید مجیدی میآید، همه میگویند کارگردان فیلم محمد رسولالله (ص)، در حالی که آقای مجیدی نخستین فردی بودند که از طرف ایران نماینده اسکار شدند و در جشنوارههای فیلم کن، برلین و… حضور داشته است. کارگردانی که فیلمهایی همانند «آواز گنجشکها»، «رنگ خدا»، «بچههای آسمان» را در کارنامه خود دارد، برای من آقای مجیدی آن است. فکر کردم فیلم حضرت محمد(ص) از نگاه آقای مجیدی حتما فیلم متفاوتی خواهد شد. این کار فاکتورهای دیگری داشت مثل حضور ویتوریو استرارو به عنوان فیلمبردار و تیم حرفهای که در کنار او قرار داشتند. حضور در کنار تک تک این عوامل برای من ارزشمند بوده است.
فکر نمیکنید کار در این پروژه کمتر از کار در پروژهای به قول خودتان روشنفکری اجازه نقد بازیتان را به منتقدان بدهد؟
گاهی اوقات پیش میآید، دوستان و همکاران شما در بخش سینمایی مطبوعات، فیلمی را ظاهرا نقد میکنند ولی درواقع همهچیز را از بنا نابود میکنند. در حالی که کار در این پروژه سختیهای زیادی برای تکتک عوامل به همراه داشت و حتی دوستان حرفهایتر که به عنوان بازیگر در کنار من حضور داشتند اذعان داشتند که کار در این فیلم برای آنها مثل خدمت سربازی میماند. اتفاقا حضور من در این پروژه باعث شد تا تجربه چند ساله بازیگریام را تکمیل کنم اما اینکه بگویم چون دریک فیلم اینچنینی حضور داشتم، پس مسیر حرفهای من از آن به بعد تحت تاثیر قرار خواهد گرفت که راهم را ادامه بدهم، نه، باید بگویم که من براساس نقشها، کارم را انتخاب میکنم. یعنی فیلمنامه را میخوانم و اگر احساس کردم پلهای است برای ادامه کارم در این حرفه جذاب و پرفراز و نشیب، پس انتخابش میکنم.
البته که شما از ابتدای حضور حرفهایتان هم با کارگردانان خوبی مثل آقایان شهبازی، کیانوش عیاری، مجید مجیدی و لطیفی کار انجام دادهاید.
بله کارکردن با این بزرگان سعادت بوده. دیگر به این جریان خیلی فکر نمیکنم که این فیلمی که میخواهم بازی کنم یک اثر مذهبی، جشنوارهای یا روشنفکری است. البته که کارکردن با همکاران حرفهای و با سابقه درخشان در این حرفه همیشه برایم جذاب بوده و خواهد بود. به هر حال ایفای نقش حضرت آمنه در فیلم محمد رسولالله(ص)، نقش بسیار ارزشمندی برای من بوده است و خیلی خوشحالم که بازی کردهام و احساس میکنم یکی از موهبتهای خداوند بوده است.
به گمانم بسیاری از بازیگران سینمای ایران دوست داشتند در چنین چینشی قرار بگیرند.
احتمالا همکاران زیادی دوست داشتند که در این پروژه کار کنند. خیلی از دوستان، قبل از من به آن دفتر مراجعه کرده و تست گریم داده بودند. زمانی که من برای این فیلم انتخاب شدم و جلوی دوربین رفتم، جلوی دوربین «استرارو»ای میرفتم که بازیگران بزرگی در دنیا جلوی دوربین او رفته بودند. از طرفی تا به حال در تاریخ سینما بازیگری نبوده است که در قالب حضرت آمنه به ایفای نقش بپردازد. راجع به حضرت مسیح و حضرت مریم فیلمهای بسیاری ساخته شده است اما راجع به مادر حضرت محمد(ص) تصویری وجود نداشته است و این حضور برای من جذابیت داشت.
بله، در سینمای جهان اسلام هم تا به حال تصویری از حضرت آمنه خلق نشده بود.
برای نخستینبار قرار بود که چهره حضرت آمنه را ببینیم. این کار برای من چالش بازیگری در ژانری که تاکنون تجربه نکرده بودم را نیز به همراه داشت و کار در این پروژه جزو سختترین کارهایی بود که تا آن زمان انجام دادم.
پس از انتخاب شدن به عنوان بازیگر نقش حضرت آمنه، مجیدی به عنوان کارگردان برای اینکه این نقش را برای شما تشریح کنند و حضرت آمنه را به شما بشناسانند، جدا از فیلمنامه به چه نکاتی اشاره کرد؟ و نگاهش به اینکه این نقش باید چگونه باشد، چه بود؟
تا آنجایی که من میدانم در تاریخ چیزهای زیادی راجع به جزییات شخصیت حضرت آمنه وجود ندارد اما یک اصل مشترکی که در همه جا نوشته شده بود: آرامش شاعرانه این شخصیت بزرگ، پاکدامنی و خصایص والای انسانی ایشان بوده است. زمانی که با آقای مجیدی صحبت کردم و تمام مراحل گریم، تست بازیگری و دوربین انجام شد و قرار شد که من در این نقش بازی کنم، آقای مجیدی از من خواستند که فقط آرامشی که مدنظر ایشان بود برای این شخصیت، در تمام طول فیلمبرداری با من همراه باشد و من تمام تلاشم را کردم که این اتفاق بیفتد.
این تلاش شما چگونه بود؟
نخستین اقدامی که انجام دادم این بود که خود را نسبت به دنیای اطرافم ایزوله کردم. از طرفی، تعداد عواملی که در این فیلم حضور داشتند، از یک پروژه سینمایی معمولی و شهری خیلی بیشتر بود. بنابراین زمانی که سر صحنه حاضر میشدم، عوامل محرک بسیاری وجود داشت که بازیگر را درگیر و ذهن او را مشغول میکرد و من سعی کردم خود را از این فضا جدا کنم. وقتی دورهم در یک اتاق جمع میشدیم، گوش دادن به موسیقی و کتاب خواندن و کارهایی از این قبیل باعث میشد تا با آرامش عمیقتری جلوی دوربین بروم.
از جمله کارهایی که برای نزدیک شدن به نقش حضرت آمنه انجام دادم این بود که تلاش کردم فیلمهای مذهبی مهم و در دسترس را ببینم، بخشی از آن را خودم فراهم کردم و دیدم و تعدادی از آنها را به پیشنهاد آقایان بیژن میرباقری و کامبوزیا پرتوی گرفتم و تماشا کردم. قبل از فیلمبرداری فیلم محمد رسولالله (ص) سعی کردم تعدادی از کتابهایی را که راجع به این شخصیت وجود دارد مطالعه کنم و هر مطلبی که به من معرفی میشد با دقت میخواندم. نکته دیگری که در این سالها تجربه نکرده بودم و میسر شد، کارکردن با کودکان بود. برای اینکه بتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم و برای نزدیک شدن به نقش و در آمدن احساس مادرانه، تصمیم بر این شد که به شیرخوارگاه آمنه بروم. بعد از یک ماه و نیم نامهنگاری، سرانجام این اتفاق رقم خورد و این فرصت برای من فراهم شد تا به این مکان عجیب و پرشور بروم. روزهای اول حضورم در شیرخوارگاه آمنه، به سختی گذشت. آنجا کودکانی نگهداری میشوند که بهشدت خواستار آغوش هستند. در مدت زمان اندکی به بچهها علاقهمند شدم. این یک اتفاق ویژهای بود در زندگیام، که آن را مدیون شیرخوارگاه آمنه هستم و البته فیلم محمد رسولالله (ص).
بعد از نمایش فیلم، چه در مونترال و چه در ایران، چه بازخوردی گرفتید؟ آیا آن اتفاقی که باید میافتاد، افتاد و به آنچه میخواستید رسیدید؟
بازخوردهای اجتماعی در زندگی من در وهله دوم قرار دارند چرا که نقد در شکل حرفهای هم گاهی دستخوش دلایل شخصی و غیرحرفهای قرار میگیرد. همیشه سعی کردم مسیر درست را در کار حرفهای دنبال کنم و بازیگری برای ذات بازیگری برایم مهم باشد نه جو حاکم. تعدادی بودند که خیلی فیلم را دوست داشتند و نظرهای خود را صریح و شفاف اعلام کردند و تعدادی نه. در میان مردم دیدگاههای شفاف و بدون حاشیهای وجود دارد. یک روزی به شیرینیفروشی نزدیک منزل رفته بودم و در آنجا پسربچهای شش، هفت ساله ایستاده بود و من را نگاه میکرد. مادرش به او میگفت بیا برویم، میگفت نه آمنه است، میخواهم نگاهش کنم. بعد از آن مادرش نگاه کرد و تا آن لحظه اصلا متوجه من نشده بود. اتفاقهای اینچنینی بخشی از کار ما است اما این اتفاقات خیلی برای من ملاک تعیینکنندهای نیست که به خود بگویم که دیگر تمام شد، این اتفاقها خاطره میشود و میگذرد.
همان طور که اشاره کردید هم نقشتان در فیلم مجیدی نقش سختی بوده است و هم اینکه شما با عواملی کار کردهاید که از دنیای سینمای حرفهای آمدهاند. دنیای سینمای بیگ پروداکشن و صنعت سینما با سلایقی متفاوت از سینمای ایران و به قطع حرفهایتر. همین موضوع هم باید سطح توقع شما را بسیار بالاتر برده باشد.
صددرصد، همکاری در کنار بزرگانی که تجربه بزرگ دارند برای ما هم در خودآگاه و هم ناخودآگاه پر است از تجربههای نو و قابل اعتنا. البته ما در سینمای ایران به لحاظ تکنیکال، سینمایی بسیار حرفهای داریم اما در یک موردهایی هنوز سستیهایی وجود دارد. گهگاه یکی از این سستیها در تولید و تدارکات است. در پشت صحنه افرادی را داریم که حرفهای هستند و در حوزه خود مطالعه دارند، امیدوارم که حضور این افراد در سینما روز به روز پر رنگتر شود. به جرات میتوانم بگویم که فیلم محمد رسولالله(ص) تاثیرات ناخودآگاهی روی سینمای ایران گذاشت که ما الان متوجه آن نیستیم. مثل یک سرمایهگذاری بود که در مدت طولانی به نتیجه خواهد رسید. یعنی خیلی از کسانی که در صحنه کار میکردند، در گروه لباس کار میکردند، در گروه فیلمبرداری کار میکردند اینها علاوه بر تجربیات تکنیکالی که با خودشان در گروههای دیگر آوردهاند یکسری تجربیات رفتاری هم گرفتهاند. یکسری چیزهایی دیدهاند که آنها را با خودشان به سینمای ایران آوردهاند و این اتفاق بزرگی است. امیدوارم پروژههای بیشتری پیش بیاید که ما با سینمای دنیا کار کنیم؛ پروژههای مشترک بیشتر با کشورهایی که در سینما فعال هستند و کار میکنند.
اگر زمان بازگردد و شما با همین تجربه به عقب بازگردید و بخواهید دوباره نقش آمنه را بازی کنید، در بازیتان چه اضافه میکنید و چه کم میکنید؟
نمیدانم چه چیزی اضافه میکنم، اما آدم باید در موقعیت قرار بگیرد تا بداند. حتی پیشتولید یک فیلم هم با تولید آن متفاوت است. نقش آمنه یک نقش استرلیزهای بود و خیلی با نقشهای دیگر فرق میکرد. با آن لباس و در آن ظاهر، با آن کلمات و با آن تصویری که به جز بازیگر چیزهای دیگری هم در آن مهم است. گاهی فکر میکردم برای بیان احساسی بیشتر، قبل یا بعد از بعضی سکانسها یک چیزهایی لازم دارد برای اینکه حس من در این لحظه بهتر نشان داده شود اما آیا شرایطش برای من بازیگر پیش میآید که در یک چنین پروژهای با آن پروداکشن و آن اضطراب و استرس، خواستههای خودم رابرای ایفای نقش پیاده کنم یا نه؟!این پروژه خیلی چیدمانی است. ما حتی در مورد دیالوگها هر بحثی میکردیم باید قبل از آن انجام میدادیم که چگونه گفته شود اما سر پلان هم به همان ترتیب گرفته میشد و با همان حس و حال. من کاری را میکردم که آقای مجیدی میخواست و با او به یک نقطه نظر مشترک رسیده بودیم. در فیلمهای دیگر بیشتر میتوان گفت؛ مثلا در فیلم عصر یخبندان در سکانسهای ماشین شاید، کار دیگری میکردم، بهتر بود. من این روزها سر فیلم «امکان مینا» به کارگردانی آقای تبریزی هستم. در زمان پیشتولید فیلم صحبت میکنیم که این کار را انجام بدهیم، آن کار را انجام ندهیم، این تصویر را بگیریم. اما زمانی که برای تولید میرویم متوجه میشویم آن سکانسی که در موردش ساعتها صحبت میکردیم بنا به یک شرایطی حذف میشود، باید در موقعیتش قرار بگیرید.
گفتید که مسیر حرفهایتان را بر اساس آن چیز که پیش میآید انتخاب میکنید. گمانتان این است که از این پس چه پیش خواهد آمد؟
از اینجا به بعد هیچکس نمیتواند بگوید که فردای زندگی خود چه کار میکند.
در ذهن خودتان که قطعا ایدهای برای ادامه مسیر حرفهایتان دارید؟
بله، صددرصد. من از سال ٧٨ وارد دانشگاه هنر شدم و در فضایی آرتیستی نفس کشیدم، نوازندگی کردم، پایاننامهام هم در مقطع کارشناسی و هم کارشناسی ارشد در مورد سینما بوده و قبل از اینکه وارد بازیگری شوم به کلاسهای فیلمسازی میرفتم و فیلم کوتاه میساختم. حضور در ورکشاپهای عباس کیارستمی به من کمک کرد که سینما را به شکل حرفهای شروع کنم.
در دنیای هنر یک آدم ایدهآلیست هستم یعنی فکر میکنم در آینده اگر نقشهایی که من دوست دارم به من پیشنهاد نشود، حتما کار دیگری را برای انجام دادن خواهم داشت. اولویت من الان کار بازیگری است و این حرفه بسیار مقدس است و به عنوان بازیگر یک مسوولیت خیلی سنگینی روی دوش ما است که یک چیزهایی را بتوانیم نشان دهیم و یک دردهایی را بتوانیم حل کنیم، اما اگر فردا ببینم آن فیلمی که باید به من پیشنهاد شود نمیشود با ویدیوآرت این حرف را میزنم، با پوستر کار کردن این حرف را میزنم، با نوشتن این کار را انجام میدهم.
نقشی که دوست دارید به شما پیشنهاد شود، چیست؟
خیلی نقشهاست اما نقش معلول را خیلی دوست دارم. نمیگویم دور است ولی خیلی دوست دارم تجربهاش کنم، از سوی دیگر نقش افراد ناشنوا را خیلی دوست دارم. نقشهایی که مجبور باشم کار فیزیکی انجام دهم و از این ظاهری که دارم دور شوم.
میشود این گونه استنتاج کرد که سیرت را بر صورت ترجیح میدهید؟
بازیگران واقعا باید براساس تواناییهایشان انتخاب شوند نه براساس ظاهر فیزیکی. تواناییها با کارکردن شکل میگیرد. شاید چندنفر در سینما باشند که بگوییم بازیگران غریزی هستند مثل اکبر عبدی که وقتی به دنیا آمده است انگار بازیگر به دنیا آمده است، بقیه آن سواد و مطالعه و کارکردن است. به جرات میتوانم بگویم که من نسبت به چهار یا هشت سال پیش متفاوت هستم و باید باشم اگر غیر از این باشد غلط است. به همین دلیل است که الان جرات این را دارم که بگویم میخواهم نقش یک معلول را بازی کنم. به خاطر اینکه احساس میکنم یک وجه دیگر از بازیگری را باید تجربه کرد و یک دنیای دیگر را. مثلا وقتی مریل استریپ، که خیلی بازیگر توانمندی است، در یک فیلمی نقش یک معتاد را بازی میکند در واقع، به لحاظ کار بازیگری لحظههایی برایش رقم میخورد که غیرقابل توصیف است. من جزو آدمهای بهشدت احساسی هستم. هنوز هم که هنوز است موقع تماشای فیلم گریه میکنم. لحظههایی که به لحاظ حسی من را برانگیخته میکند و بازیگر احساس درستی را به من منتقل میکند، تحت تاثیر قرار میگیرم. وقتی نقشهایی شبیه مریل استریپ در فیلم
«August: osage county»میبینم همیشه میگویم میشود من این نقش را تجربه کنم؟ به نظر من باید بازیگری را یک مقدار ورای ظاهر آن نگاه کنیم. همان طور که گفتم یک حرفه مقدس است و من وقتی در نقش آمنه بازی میکنم، وقتی در نقش لیلا بازی میکنم، وقتی در نقش ستاره عصر یخبندان بازی میکنم در واقع یک کنش و رفتار را نشان میدهم، کاراکتری را به آدمها معرفی میکنم که مابهازای بیرونی دارد؛ برای همین بازیگری حرفه پراهمیتی است. یعنی اجازه ندارم صرف یک قالب و صورت به آن نگاه کنم و بگویم همین است و تمام شد و رفت یا آدمها چهره من را دوست دارند، لازم نیست کاری انجام دهم. نه این نیست، یک مقدار مسوولیت را سنگین میکند که برای دنیا چه داری که روکنی؟ برای اینکه آدمها را تحت تاثیر قرار بدهی چه داری؟ دستاورد من از آن سریالی که پخش شد برای خودم شخصا این بود که توانسته بودم از یک سریال نسبتا معمولی یکسری از آدمها را تحت تاثیر قرار بدهم که داستان من را باور کنند. بخش زیادی از سریال سرگرمی است. اگر بتوانی در قالب همین سرگرمی احساسات انسانها را کنترل کنی، یعنی راه درستی را طی کردهای.
منبع: اعتماد
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- فیلم مینا ساداتی در بخش مسابقه جشنواره «تیرانا»
- معرفی هیات انتخاب چهارمین جشن فیلم کوتاه ده
- نمایش آنلاین «تابستان داغ» در سوئد
- «درخت گردو» به جشنواره مسکو دعوت شد
- مینا ساداتی در فیلم تازه مهدویان بازی میکند
- اکران صلواتی فیلم «محمد رسولالله (ص)»
- «سرو زیر آب» و «آستیگمات» روی پرده میروند
- اولین حضور جهانی «نقش» با بازی مینا ساداتی و بابک حمیدیان + عکس
- انتقاد شدید مینا ساداتی از پوستر فیلم تابستان داغ
- پوستر و تیزر جدید فیلم «جشن دلتنگی» رونمایی شد
- جایزه بازیگری جشنواره پکن به مینا ساداتی رسید
- حضور دو زوج بازیگر سرشناس در اکران مردمی یک فیلم + عکس
- مینا ساداتی در گفتوگو با سینماسینما/ بازی در «سرو زیر آب» برایم هیجانانگیز بود
- «محمد رسولالله» مجیدی عرضه شد
- زن و شوهر بازیگر در «جشن دلتنگی» همبازی شدند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با حضور ۵۰۰ هزار تماشاگر در پنج هفته اتفاق افتاد/ استقبال غیرمنتظره فرانسویها از «دانه انجیر معابد»
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- نگاهی به فیلم «کیک محبوب من»/ عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
آخرین ها
- جشنواره فرانسوی به «کشیم عاشق» جایزه داد
- رایان رینولدز و هیو جکمن در یک فیلم غیرمارولی همراه میشوند
- درباره نمایش و اجرای متفاوت «قلاده ای برای یک سگ مرده»
- موسیقی نمایش آوای پارسی / گزارش تصویری
- اکران مردمی فیلم شبگرد / گزارش تصویری
- «آنها مرا دوست داشتند»؛ گوشهنشینانِ فراموش شده!
- بدون حضور جانی دپ؛ دو فیلم جدید از «دزدان دریایی کاراییب» سال آینده تولید میشود
- چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و «کیک محبوب من»
- معرفی داوران و آثار راهیافته بخش «هنرهای نمایشی» جشنواره چندرسانهای میراثفرهنگی/ اعلام برنامه بخش بینالملل
- نمایش «آخرین کوسه نهنگ» در جشنواره اسپانیایی
- جایزه طلای جشنواره ژاپنی به «زمین بازی» رسید
- برگزاری نخستین بوتکمپ مدیریت محصول آکادمی همراه اول
- درباره «بازنده» / لبه تاریکی
- نقدی به مدل فیلمسازی در ایران/ سینما بدون ساختار مشخص و قوانین دقیق
- «قهوه پدری» مهران مدیری از در شبکه نمایش خانگی
- «تَرَک عمیق» دو جایزه جشنواره بارسلون را گرفت
- گزارشی از گیشه سینماها؛ «زودپز» صدرنشین فروش فیلمهای هفته گذشته
- ۲ فیلم جدید در راه اکران سینماها
- پیوستن رضا بابک و شیرین اسماعیلی به «با خشم به گذشته نگاه کن»
- با یک کمپین کوچک برای فیلم ایستوود؛ کمپانی برادران وارنر «هیئت منصفه شماره۲» را وارد اسکار میکند
- پیمان معادی بازیگر فیلم جنایی هالیوودی شد
- «نادره رضایی» معاون هنری وزیر ارشاد شد
- اعضای شورای پروانه فیلمسازی سینمایی معرفی شدند
- از ۱۶ آبان؛ «خورشید آن ماه» ساخته ستاره اسکندری آنلاین اکران میشود
- حضور همراه اول در نمایشگاه کیشاینوکس با هدف گسترش فرصتهای جدید سرمایهگذاری
- ادعای سازندگان پربازدیدترین سریال تاریخ نتفلیکس؛ چالشهای فصل دوم «بازی مرکب» جذابتر است
- تهیهکننده سینما مطرح کرد: کوچ سینماگران حرفهای به پلتفرمها و فیلمهایی که تعطیل میشوند
- «فصل فرار اسبها» آماده نمایش شد
- عرضه یک فیلم کوتاه با بازی هوتن شکیبا در شبکه نمایش خانگی
- نگاهی به فیلم «کیک محبوب من»/ عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد