تینا پاکروان پس از فعالیت و تجربه چند ساله در زمینههای مختلف سینما و تلویزیون و همکاری با بزرگان سینما، با ساخت نخستین فیلم بلند خود با عنوان خانوم تجربه فیلمسازی در قاب سینما را هم تجربه کرد و توانست نگاهها را متوجه خود کند. پس از مدتی با ساخت فیلم سینمایی نیمه شب اتفاق افتاد بار دیگر به مسئله خانواده و مقاومت زنان در مواجه با شرایط سخت با نگاهی زنانه و لطیفتر پرداخت. در فیلم سینمایی نیمه شب اتفاق افتاد شاهد عشقی نامتعارف میان مرد جوان و زن میان سالی هستیم که در فضایی متفاوت اتفاق میافتد و لحظات خاصی را رقم میزند. مونا کریمی از روزنامه هنرمند با وی به گفتگو نشسته تا از کم و کیف ساخت فیلم سینمایی نیمه شب اتفاق افتاد جویا شود.
در فیلم سینمایی خانوم به مسئله خانواده و ایستادگی زنان در مواجهه با شرایط سخت در کنار همسرانشان پرداختید و درفیلم سینمایی نیمه شب اتفاق افتاد این نگاه به زنان با رنگ و بوی دیگری تکرار میشود. زنی که همسری ندارد و با پسر نوجواناش در کلان شهر با ماجراهای مختلفی روبرو میشود. این نگاه و دغدغه ساخت فیلم درباره زنان و سختیهایی که متحمل میشود از کجا میآید؟
به دلیل ارزش گذاشتن به جایگاه و قدرت زنان در اجتماع بوده که به نظرم در سینمای این سالهایی که داشتیم همیشه به بخش ضعیف و مظلوم زنان پرداخته شده است، در واقع به زنانی که در حقشان ظلم میشود و در خانه ماندهاند. فکر میکنم همه خانمها از قدرتی که برایشان نهادینه شده برخوردارند و مدیران خانواده هستند و به راحتی میتوانند مدیریت فضای بیرون هم حتی گاهی بهتر از مردان در بسیاری از فضاها به عهده بگیرند. به دنبال زنانی میگردم که قوی هستند و مثل من پای مشکلات میایستند. به نظرم زنانی که در مشکلات درجا میزنند، افسرده میشوند و اجازه میدهند تا ظلم بیشتری به آنها شود یک وجه از خود را نشناختهاند. سعی میکنم آن وجه کمتر شناخته شده یا کمتر درفضای فرهنگی به آن پرداخته شده را بیرون بکشم و درباره آن فیلم بسازم.
به اضافه آن که این مسائل قابلیت این را دارد تا نگاه جانبدارانه تر و گاهی فمینیستی پیدا کند درحالی که نگاه معتدلتری به آن شده است و مردان قصه منفی نیستند و همراه زنان در جریان قصه پیش میروند!
صد در صد. من فمینیست نیستم و معتقدم مرد و زن هر دو جایگاه خود را دارند و در یکسری مسائل میتوانند با هم برابر باشند و در مسائلی برابر نباشند. در واقع مردهای قصه خانوم نیز مردهای ارزشمندی هستند که مورد ظلم قرار گرفتند و در جامعه چه به لحاظ اقتصادی و یا فیزیکی وحتی اعتیاد مشکل پیدا کردند، اما فی نفسه قابل احترام و ارزشمند هستند که همسرانشان به خاطر آنها مبارزه میکنند و میایستند، پس جایگاه مهمیدارند. حسین در فیلم نیمه شب اتفاق افتاد با وجود بیماری آدم درخود ماندهای است که در جامعه کمتر میتواند شرکت کند ولی آدمیاست که او را از زاویه دیدخواهر، معشوق و یا عاشق و کسی که تلاش میکند در جامعه کار کند دوست داریم.
با توجه به این که نویسنده کار طلا معتضدی است و بالطبع احساسات زنانه هردوی شما در فیلم به وضوح دیده میشود، چقدر سلایق و ویژگی زنانه را در فیلم وارد کردید و آیا اگر فیلمساز مرد این فیلمنامه را میساخت کار به این شیوه پیش میرفت؟
دیدگاه فیلمساز همیشه در فیلم جریان دارد و فکر میکنم نگاه من زنانه است چون وقتی در حال کار بودیم حتی فرشاد محمدی فیلمبردار میگفت احساس میکنم که زن هستم و پشت دوربین ایستادهام از بس که لحظات را لطیف میگیری!!! نگاه فیلمساز از اثر جدا نیست و قطعا اگر مردی میساخت حال دیگری در فیلم در جریان بود.
یکی از ویژگیهای فیلم جریان داشتن قصه پیرامون شخصیتهای جدیدی است که برای مخاطب تازگی دارد. چقدر به خصوصیات روانی شخصیتها به لحاظ پرداخت در فیلمنامه به ویژه در مواجهه با عشق و تاثیرات آن در جامعه پرداختید؟
خیلی زیاد. چون من همیشه دغدغه روانشناسی و جامعه شناسی دارم و در این زمینه مطالعه میکنم. با طلا معتضدی زمان نگارش فیلمنامه شخصیتها را تحلیل میکردیم و زمانی که بازیگران وارد کار شدند نیز با آنها درباره شخصیتها صحبت میکردیم. این که شخصیتها از کجا آمدند و به کجا میروند؟!! چه اتفاقاتی در زندگی برایشان افتاده و این اتفاقات چه تاثیری روی آنها گذاشته است. در فیلم در تالارمراسم مرگ و عروسی توام با هم مثل زندگی در جریان است که غم و شادی در آن وجود دارد. شخصیتهای قصه در آن جا شکل میگیرند و به واسطه گذشتهای که داشتند از نقطهای به نقطه دیگر میروند. اما در شخصیت پردازی وجود شناخت آدمها بسیار مهم است که آن را بیرونی کردیم و در اتفاقی که تشکیل دادهایم شخصیت این آدمها پرداخت میشود و مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
فیلم به عشقهای غیرمعمول و نا متعارف امروزی و فاصله سنی میان حسین و زیبا و حتی فاصله طبقات اجتماعی میان آنها میپردازد. این خود بستری را برای ایجاد چلنج و خلق لحظات دراماتیک میان این دو ایجاد میکند، به ویژه فاصله سنی که بحرانی برای جامعه امروز است و بالطبع قصه آن در قاب سینما برای مردم نیز جذاب است!
چون جامعه ما مردسالار و طبق نظام سنتی که بر آن حاکم است عمل میکند و همه پذیرای آن هستیم که مردهای سن بالا مثل پرویز قصه با زن سن پایین ازدواج میکنند و این خارج از عرف نیست، اما وقتی برعکس به ماجرا نگاه میکنیم و به قضیه میپردازیم افراد جامعه حتی نزدیکترین آدمها نمیتوانند عشق حسین و زیبا را علیرغم عشق تمیزی که میان این دو در جریان است و اتفاقا از جنس عشق امروزیها نیست بپذیرند و جبهه میگیرند. حتی ما در انتخاب بازیگر نگران بودیم که اختلاف سنی طوری نباشد که تماشاچی پس بزند و نتواند پذیرای رابطه عاطفی مرد جوان با زن میان سال باشد و سعی کردیم خیلی از هم دور نباشند و با این حال با فکر جلو برویم و کوچکتر از زن باشد. معتقدم عشق در جریان است و مسئله ممنوع و منفوری نمیتواند باشد و زیبا است. عشق در هر سنی برای هر انسانی ممکن است اتفاق بیفتد و نمیتوان چشم بر روی آن بست که کتمان آن کوته بینی است.
حتی عدهای عقیده دارند زنی که ۱۴ سال بار زندگی را به دوش کشیده است و اصول و عقاید خود را دارد نمیتواند خیلی سریع به حسین دل ببازد!
این زن خیلی راحت وارد رابطه سریع نمیشود، اما آدمیاست که در تالار انسانهای بسیاری دیده و شخصیت حسین را درک کرده که پسر محجوبی است.
چقدر به هماهنگی فرم و محتوا در کار فکر کردید؟ این که هر یک بر دیگری غالب نشود!
محتوای فیلم فرم را به فیلمساز دیکته میکند. یعنی ما قرار است فیلمیاز جنس قصه عاشقانه بسازیم و اگر بخواهیم کاری کنیم که با بازی من فیلمساز فرمیمتفاوت به خود گیرد و از محتوا پیشی بگیرد به نظرم کار عبثی است. قصهای کلاسیک عاشقانه که به نظرم نوع روایتش هم به لحاظ فرمیباید کلاسیک باشد و سعی کردیم این دو را با هم نزدیک کنیم. در فیلم خانوم هم سه نوع فرم فیلمبرداری براساس سه نوع محتوا داریم. در اپیزود آخر دوربین هیچ حرکتی ندارد و مثل شخصیت ثابت است، در اپیزود دوم دوربین به همان کلافگی شخصیتها است و در اپیزود اول نیز به شکل کلاسیک کار خود را انجام میدهد.
عاشقانه حسین و زیبا در سکانسهای بعدی با اجرای موزیک و خوانندگی حسین به خوبی پیش میرود و رابطه احساسی شان را آشکار میکند. چقدر روی انتخاب حامد بهداد و موسیقی او کار کردید؟
خدا را شکر حامد بهداد خواننده است و یکی از دلایل انتخاب او این موضوع بود. او صدای خوبی دارد و با ساز زدن و خواندن آشنایی دارد، بنابراین در پیانو و ارگ زدن و خواندن ادا د رنمیآورد. ترانههای فیلم نیز ترانههای عاشقانه دوره کودکی و نوجوانی من است که بیشتر سعی کردم به دنبال این ترانهها باشم تا تماشاگری که در آن رده سنی است بتواند با شخصیتها همذات پنداری کند و با فیلم همراه شود. جملهای را در دیالوگ فیلم قرار دادم که حسین میگوید: ترانه باید زیبا باشد،ترانه امروزی را نمیفهمم، که درواقع اعتقاد من هم است و هنوز ترانههای قدیمی بیشتر من را با خودش همراه میکند. یک لجام گسیختگی و عجول بودن و شتاب زدگی از شعرهای امروزی میآید که عمق عاشقانهای که میتواند مثل قدیم در وجودت بنشیند را دیگر ندارد.
جایگاه خانواده و تکریم مقام زنان در فیلمهای شما پر رنگ است، گویا همیشه تلاش دارید تا فیلمیبسازید که فرهنگ و هویت ملی رادرسینما به تصویر بکشید!؟
زمانی در شرق و کشور ایران خانواده خیلی مفهوم و معنا داشت و پر رنگ بود و از خارج برای ازدواج و زن گرفتن به ایران میآمدند و خانوادههای ایرانی و فرهنگ ما مثال زدنی بود. امروز متاسفانه در ایران این را نمیبینیم و در جامعهای زندگی میکنیم که با آمار ۷۰ درصدی طلاق روبرو هستیم. جوانانی که ازدواج نمیکنند یا ازدواج میکنند و بچهدار نمیشوند و روابط موازی در زندگی ما وجود دارد. درحالی که امروز در غرب در سن مشخص ازدواج میکنند و بچهدار میشوند، خانواده معنی دارد و هم زمان رابطهای وجود ندارد. یکی از دغذغههای من اخلاق است که هر فیلمیبسازم آن را کار میکنم که به نظرم در حال کم رنگ شدن است. به عنوان کسی که کار فرهنگی میکنم به دنبال نصیحت و درس دادن نیستم، بلکه میخواهم آن را یادآوری کنم. خانواده برایم مهم و عنصری تاثیرگذار در کارهایم است.
به نظر میرسد نیمه شب اتفاق افتاد به لحاظ ساختار جلوتر از خانوم بود. نظرتان چیست؟
خانوم را خیلی دوست دارم، اما این موضوع را از بسیاری شنیدم که نیمه شب اتفاق افتاد را بالاتر از خانوم به لحاظ ساختاری میدانندو خوشحالم، چون نشان میدهد مسیر رو به جلو را طی میکنم و لذت بخش است.
به عهده داشتن تهیه کنندگی هم زمان با کارگردانی کارتان را سخت نمیکند؟ به چه دلیل خودتان آن را قبول میکنید؟
هم سخت و هم سهل است. سهل است چون به لحاظ کارگردانی وقتی میخواهی کاری را انجام دهید با تهیه کننده دیگری روبرو نیستید که به خاطر امکانات و لوکیشن با محدودیت مواجه باشید و همه چیز دست خودت است و تصمیم میگیرید که به بهترین شکل برای اثرت قدم بردارید. سخت است چون مسئولیت دو برابر میشود، مسئولیت هنری و اقتصادی اثر به عهده تو میشود و کار آسانی نیست. هم زمان که کارگردانی و فیلمبرداری میکنید فکر این هستید که قسط بچهها عقب نیفتد، پذیرایی به شکل صحیح انجام شود، لوکیشن بعدی آماده باشد. اگر تهیهکنندهای پیدا کنم که به اندازه خودم دغدغه سینما داشته باشد که در میان همکارانم هم است و بتوانیم با هم کار کنیم ترجیح میدهم کارگردانی کنم. در جاهایی که کارگردانان نیاز به تهیهکننده دارند هم برای کمک در کنارشان هستم تا کارشان را بهتر بسازند اما تا وقتی این اتفاق نیفتد ترجیح میدهم خودم تهیهکنندگی کنم که اثر ضربه نخورد.
اشاره به تهیه کنندگی فیلمسازان دیگر داشتید. درباره تهیهکنندگی فیلم یحیی سکوت نکرد و خانه کاغذی کار صباغ راده بگویید.
کاوه ابراهیمپورکارگردان یحیی سکوت نکرد هم دانشکدهای من بود و میخواست فیلم اول خود را بسازد که کمک خواست و گفتم هرکاری بتوانم انجام میدهم که این اتفاق بیفتد که البته فیلمنامه خیلی خوبی داشت. با آقای مهدی صباغزاده نیز پیش از این سابقه همکاری در چند سریال را داشتیم و حتی با هم در یک دفتر بودیم که متوجه شدم فیلمنامهای دارند که به شکل خانه خلوت است که بسیار آن را دوست داشتم و حتی جلوتر از خانه خلوت بود. درباره تولید با هم صحبت کردیم ولی از جایی به بعد میخواستم تاثیرگذار باشم و به عنوان تهیه کننده حضور پیدا کردم.
چرا فاطمه معتمد آریا در فیلم جایش را به رویا نونهالی داد؟
در پروژه یحیی سکوت نکرد که با معتمد آریا بودیم، قرار شد این فیلم را بسازیم و وقتی طلا معتضدی قصه را تعریف کرد خانم معتمدآریا پذیرفت. اما در روند نوشتن فیلمنامه در دو قطب قرار گرفتیم و با هم همراه نشدیم. از جایی نگاه خانم معتمد آریا به این زن طوری بود که تنها و از جامعه دور باشد، اما من زنی را میدیدم که با همه اتفاقاتی که به واسطه همسرش برای او از پیش رخ داده بود بچه نوزادش را برمیدارد و به تهران میآید و روحیه مبارزی دارد. طبیعتا این زن به آشپزخانه نمیرود پیاز سرخ کند و مدیر اشپزخانه است.زیبا در بطن جامعه پیشرو و عملگرا است تا این که در خودمانده و افسرده باشد. نگاهمان به این زن دو شکل متفاوت گرفت و با این که دوست داشتم با وی همکاری کنم اما تصمیم گرفتیم این کار را با هم انجام ندهیم و رویا نونهالی که زن زیبایی و بازیگر خیلی خوبی هم است جایگزین او شد.
بازیگران نیز همه تئاتری هستند و شکل کار با توجه به این که طلا معتضدی نمایشنامه نویس است به سمت فضای تئاتر میرود!
در همه فیلمهایم حتما از بازیگران تئاتر استفاده میکنم، چون توانمندی عجیبی دارند و امکان این که به فضای سینما وارد شوند سختتر است تا بچههایی که در سینما فعالیت میکنند. حضور پانتهآ پناهیها در خانوم اتفاق تاثیرگذاری بود که جایزه هم گرفت. ستاره اسکندری رنگ و بوی خاصی به فیلم داد که قابل ستایش است، یعنی نقش مکمل را به نقش مکمل خوش رنگ تبدیل کرد که تماشاچی دوست دارد او را نگاه کند. سینا رازانی هم از بچههای تئاتر است که حال و هوای تئاتر را با خود میآورد.آتیلا پسیانی و رویا نونهالی تئاتری هستند و حامد بهداد نیز تحصیل کرده تئاتر است. وقتی درباره نقش با بازیگران که دغدغه من است صحبت میکنم آن را درک میکنند و در ایفای نقش کم نمیگذارند، چون برایم بازی بازیگران مهم است. فیلمنامه را چندبار در زمینه دیالوگ نویسی و فضای کار بازنویسی کردم که به سینما نزدیک شود.
این روزها در تلویزیون فعالیت ندارید چرا؟
من چندسال با تلویزیون با عنوانهای بازیگر، مدیرتولید، تهیهکننده، کارگردان کار کردم، ولی متاسفانه تلویزیون در چند سال اخیر با بحران مالی روبرو بود که امکان کار با آن نبود و اگر ما هم میخواستیم بودجه نداشت. ضمن این که تلویزیون ممیزی و محدودیتهای بیشتری به نسبت سینما دارد که متاسفانه تاثیرگذار است و یک جایی به عنوان هنرمند خود سانسوری میکنی و با خود درگیر میشوی. هر دو فیلم خانوم و نیمه شب اتفاق افتاد موضوعی کاملا اخلاق گرایانه دارد و بحث خانواده را مطرح میکند، اما من نمیتوانم در تلویزیون ساز و رابطه به این شکل را نشان دهم و این سخت است. پس من چه جایگاهی دارم تا حرفم را بزنم؟ من در این مملکت به دنیا آمدم، بزرگ شدم و نمیتوانم خط قرمز را نشناسم و به نظرم اعتماد به هنرمندان باید به وجود آید تا حرفم را بزنم. به نظرم نتیجه کار مهم است که آیا در دو فیلم نیمه شب اتفاق افتاد و خانوم به جز اخلاق و حفظ خانواده نتیجه دیگری میتوان گرفت؟ اما تلویزیون خانوم را نمیخرد.
به جز دغدغه ساخت فیلم درباره زنان و خانواده چه موضوعاتی دغدغه شما برای ساخت فیلم است؟
یکی از دغدغههایم جنگ است چون کودکی من در زمان جنگ بود و هم اکنون هم فیلم جنگی میبینم و کتاب با این محتوا میخوانم. جنگ تاثیری را از کودکی در روح من گذاشت و فکر میکنم سینمای ایران کم رنگ به آن پرداخته است. در بیشتر فیلمها درگیر اتفاقات جانبی جنگ هستیم که دلم میخواهد کاری که در حوزه مردم در درگیری زمان جنگ انجام دادند را بسازم. دغدغه دیگر من کودکان هستند که معصومیت آنها کاملا در مقابل قساوت جنگی قرار دارد و چند فیلم کوتاه و تله فیلم درباره کودکان هم ساختم. امروز سینمای کودک در حال کمرنگ شدن است و یادم است زمان بچگی آموزش پرورش بلیت میخرید و ما را به سینما میبرد و سینمای کودک معنی داشت، اما امروز این تعامل وجود ندارد و بچهها درگیر ماهواره و گیم و…. شدند. در پس همه اینها اخلاق و انسانیت دغدغه اصلی من است که باید وجود داشته باشد.
آیا زمان اکران فیلم را مناسب میدانید؟ کمیدرباره پخش تیزرها از شبکهها بگویید؟
به نظرم با توجه به آغاز فصل مدارس و ایام محرم زمان مناسبی نیست، اما آن قدر محدودیت سالن داریم و تعداد فیلمهای ساخته شده امسال زیاد است که هر زمان اکران اتفاق بیفتد برای عدهای خوب و برای بعضی بد است. به نظرم تاثیر تبلیغات جم را در فروش نمیتوان نادیده گرفت که باعث شد صنعت سینما رشد کند و رونق بگیرد و مردم فیلمیکه از ارشاد مجوز گرفته را در سینماها ببینند. تهیهکنندهها سود ببرند و دوباره بتوانند تولید فرهنگی کنند بنابراین من متوجه برخورد با شبکه جم نشدم. تلویزیون از من و بقیه همکاران به عنوان هنرمندان تعهد مکتوب محضری گرفت که آگهی را به جایی ارایه ندهیم. یعنی آنها به کسی که از جنس خودشان بوده و برای تلویزیون کار کرده و همکارشان است اعتماد ندارند و حتی احترام قایل نیستند. به نظرم بیاحترامی درحوزه فرهنگ و هنر بود که در محضر امضا دهم و بعد دوباره تعهد بدهم به تلویزیون که به جایی آگهی نمیدهم. آیا ارتباط یک طرفه قشنگ است؟ شما چه حمایتی از ما میکنید؟ چقدر تبلیغات را پخش کردید؟ چقدر مخاطب تلویزیون دارید که ببینند و به سینما بیایند؟ چقدر پای سینماگری که فردا در تلویزیون سریال میسازد میایستید که در فیلمهایی که میسازد به او کمک کنید؟ چقدر از فیلمهای ساخت ما را در این سالها خریدید؟ این انتقادی است به عنوان عضوی از جامعه تهیه کنندگی که دارم و باید بگویم که من و همه همکاران از این موضوع ناراحت هستیم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- عرضه یک فیلم سینمایی به کارگردانی تینا پاکروان در شبکه نمایش خانگی
- جشن کانون کارگردانان سینما / گزارش تصویری
- جوایز جشن کارگردانان به برادران ارک، فرهادی و پاکروان رسید
- «خاتون» و زنده کردن حس وطن پرستی
- پرسش بیپاسخ درباره ایران/ نگاهی به سکانس آخر سریال «خاتون»
- تهرانی که اشغال بود/ ادای احترام «خاتون» به بهرام بیضایی
- سویههای تمجیدنشدنیِ سریال «خاتون»
- خاتون خیالی
- طراحی هنری «خاتون»؛ تحسین برانگیز و هویتمند
- حماسهی زنانه / «خاتون»؛ عاشقانه زیستن و شجاعانه جنگیدن
- چه عاشقان بینشانی که پای درد تو نشستند!/ نگاهی به قسمتهای اولیه سریال «خاتون»
- آی عشق آی عشق چهره آبیات پیداست
- اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد / «خاتون»؛ تیتراژ آغازین، آیینه تمام نمای داستان است
- خاتون؛ زنی اصیل و روشنفکر / نگاهی به سریال «خاتون»
- ناگهان دیالوگ، جان گرفت! / «خاتون»؛ ریتم کوبنده و ضرباهنگ تند
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- رقابت ۲۸۵ فیلم در ۳ بخش انیمیشن، مستند و بینالمللی اسکار نود و هفتم
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود