تاریخ انتشار:1394/12/08 - 05:12 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 12495

شبنم مقدمی از آن‌دسته از بازیگرانی است که ریشه در تئاتر دارد و سینمای ایران، اصالت بازی و ریشه‌داربودن این بازیگر در عرصه نمایش را درک کرده و به‌درستی در جایگاه امروز خود ایستاده است.

به گزارش سینماسینما، شبنم مقدمی فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۷۷ از رادیو و با اجرای برنامه «خانه کاغذی» به کارگردانی شهرام مکری آغاز کرد و به موازات فعالیت‌هایی که در رادیو به انجام رساند، برای نخستین‌بار با فیلم «زخمی»، به کارگردانی کامران  قدکچیان، پا به عرصه سینما گذاشت و با بازی در فیلم «به نام پدر»، ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا، حضور در عرصه سینما را تثبیت کرد و ازآن‌پس با کارگردان‌های نام‌دار سینمای ایران، مانند کمال تبریزی، همایون اسعدیان، حمید امجد، محمد‌علی باشه‌آهنگر و … همکاری کرد و برای بازی در فیلم «امروز»، به کارگردانی رضا میرکریمی، سیمرغ بلورین بازیگر مکمل را نیز از آنِ خود کرد.
شبنم مقدمی در سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر با سه فیلم «نفس»، «ابد و یک روز» و «زاپاس» بر پرده نقره‌ای نقش بست؛ فیلم‌هایی که این بازیگر در همه آنها حضور متفاوت و البته منحصر‌به‌فردی داشت و هیچ‌یک از نقش‌هایی را که در این سه فیلم بازی کرد نمی‌توان با دیگری مقایسه کرد.
تفاوت حضور این بازیگر در هریک از این سه اثر سینمایی که هر سه آنها در جشنواره سی‌و‌چهارم فیلم فجر به‌خوبی درخشیدند، به‌اندازه‌ای بود که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن، به صورت مشترک برای بازی در دو فیلم «نفس» و «زاپاس» به این بازیگر سینمای ایران رسید.
شبنم مقدمی هریک از این فیلم‌ها را آثاری متفاوت و ارزشمند در کارنامه کاری خود می‌داند و معتقد است فیلم «نفس» از نگاه اندیشه کودک و بزرگ‌سال به این مهم می‌پردازد که تنها راه رسیدن بشر به رستگاری، مصالحه و عشق است. وی همچنین فیلم «زاپاس» را شیرین‌ترین فیلم زندگی خود عنوان کرد و گفت فیلم «ابد و یک روز» فیلم خوبی است که حرف خودش را می‌زند و راه خودش را می‌رود. در ادامه، گفت‌وگوی ما را با شبنم مقدمی می‌خوانید: 

 شبنم مقدمی از چهره‌های جوان و شناخته‌شده در عرصه هنر بازیگری است که در سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر، با سه فیلم «نفس»، «ابد و یک روز» و «زاپاس» حضور داشت و سیمرغ بلورین نقش مکمل این دوره از جشنواره را از آنِ خود کرد. درباره حضور خود در فیلم «نفس» که مضمون صلح را تداعی می‌کند، توضیح دهید. 
فکر می‌کنم اگر قرار است درباره فیلم «نفس» حرفی به میان ‌آید، در درجه نخست باید سراغ بازیگرانی مثل مهران احمدی، پانته‌آ پناهی‌ها و ساره نور موسوی به عنوان بازیگر کوچک، اما به‌نوعی اصلی این فیلم سینمایی برویم و سهم هریک از آنها نیز در رسانه باید ارزیابی شود.
 به‌درستی و با دید حرفه‌ای به دیده‌شدن همراهان خود در این فیلم سینمایی اشاره کردید؛ اما واقعیت این است که شبنم مقدمی برای بازی در فیلم «نفس» سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرده است و این موضوع برای مخاطب، کم‌اهمیت نیست. 
البته لطف مردم و مخاطب سینمای ایران همیشه شامل حال من بوده است؛ ولی درباره فیلم «نفس» باید بگویم که ایده و فیلم‌نامه این فیلم سینمایی از ابتدا نشان‌دهنده این مطلب بود که با چه اثری روبه‌رو هستیم. «نفس» فیلمی بدون پیچیدگی درباره کودکی بود که جهان را از دریچه چشم خود می‌دید و مخاطب را به دنیای کودکی می‌برد؛ دنیایی که ما آدم بزرگ‌ها از آن فاصله گرفتیم و بهار قصه «نفس» مخاطب را به فضای خود نزدیک می‌کرد و انگار رؤیاهای او را پیش چشم مخاطب نوپردازی می‌کرد و در مقابل، نقشی که من بازی می‌کردم، خارج از خط اصلی روایت داستان بود و حضور من درست مانند یک تاش رنگی روی یک بوم نقاشی بزرگ بود.
 در واقع شما به عنوان بازیگر، به نوعی کمک‌حال نرگس آبیار، به عنوان نقاش این بوم نقاشی بودید. این‌طور نیست؟ 
شاید؛ اما واقعیت این است که همواره دوست داشتم با یک کارگردان زن کار کنم؛ چراکه فکر می‌کنم جهان‌های نزدیک به هم داریم و راحت‌تر می‌توانم با او ارتباط برقرار کنم. اصولا کارکردن با زن را بدون اینکه نگاه فمینیستی داشته باشم، دوست دارم. در واقع برای من جذاب است وقتی یک بانو را در مقام راهنمایی و هدایتگری می‌بینم. ضمن اینکه نرگس آبیار، کارگردانی پذیرا است و درباره پیشنهادهایی که داده می‌شود، هیچ گارد خاصی ندارد و  پیشنهادهای خوب را می‌پذیرد.
 نکته مهم در بازی شبنم مقدمی در فیلم «نفس»، قدرتِ بازی این بازیگر بود؛ به‌عبارت‌دیگر با توجه به کوتاهی نقش، این  کاراکتر را چنان با‌قدرت بازی کردید که نه‌تنها سیمرغ گرفتید؛ بلکه اثری ماندگار در ذهن مخاطب باقی گذاشتید. 
زمانی که فیلم‌نامه‌های پیشنهادی را می‌خوانم، به کوتاهی یا بلندی نقش فکر نمی‌کنم و اگر نگاهی به کارنامه کاری‌ام داشته باشیم، متوجه می‌شویم عمق کار برای من مهم‌تر است و اگر بتوانم از عهده نقش برآیم، از صمیم قلب خوشحال می‌شوم و هرگز به کوتاهی یا بلندی نقش فکر نمی‌کنم. درباره نقشی که در فیلم «نفس» بازی کردم هم همین اتفاق افتاد. وقتی فیلم‌نامه را خواندم، متوجه عمق شخصیت شدم و مرا دچار چالش کرد و دوست داشتم ببینم در چند سکانسِ کوتاه از یک فیلم ۱۳۰‌دقیقه‌ای چقدر به چشم می‌آیم؛ درواقع می‌خواستم در «نفس» خودم را محک بزنم.
 جالب اینجاست شبنم مقدمی هر دو بار که سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرده است، برای ایفای نقش مکمل بوده است که این موضوع به‌ نوعی قدرت بازیگر را به تصویر می‌کشد. 
خوشحالم که چنین نظری را می‌شنوم. بله، هم در فیلم «امروز» رضا میرکریمی و هم در «نفس» نرگس آبیار به دلیل بازی در نقش مکمل، صاحب سیمرغ شدم؛ چراکه نقش یک بی‌خاصیت در یک فیلم بی‌خاصیت را دوست ندارم و ترجیح می‌دهم کاراکتری که بازی می‌کنم برای خودم و مخاطب جذاب باشد. نکته‌ای که باعث رضایت من بود این بود که وقتی فیلم دیده شد، هم افراد متخصص در این حوزه و هم تماشاگران عادی، این کاراکتر را دوست داشتند و علاقه‌مندی مخاطب خاص و عام سینمای ایران به این نقش، بار دیگر به من ثابت کرد در انتخابم اشتباه نکرده‌ام و جالب بود تعدادی از بیننده‌ها مرا نشناخته بودند.
 باورپذیری مخاطب، یکی از ویژگی‌های اصلی جذابیت این نقش برای مخاطب بود؛ تا‌جایی‌که این نکته از نگاه منتقدانِ حاضر در برج میلاد دور نماند و در امتیاز‌هایی که می‌دادند، به شاخص باورپذیری در بازی شبنم مقدمی اشاره می‌کردند. 
حضور در صحنه تئاتر تجربه و کوله‌باری از دانش را به من داده است و در مواردی ازاین‌دست، بازیگری که ریشه‌های تئاتری دارد، می‌تواند به آموخته‌های خود از این عرصه اعتماد کند؛ بنابراین خاستگاه تئاتر در فیلم «نفس» به من کمک شایسته‌ای کرد؛ ضمن اینکه بارها به این نکته اشاره کردم با تیمی کار کردم که افراد بی‌حاشیه و پر‌انرژی در آن حضور داشتند. نرگس آبیار، محمد‌حسین قاسمی، ساعد  نیک‌ذات، سیامک صفری، مهران احمدی، پانته‌آ پناهی‌ها و سایر عوامل گروه، به‌خوبی در کنار هم کار کردیم و به معنای واقعی، گروهی در حد استاندارد بودیم و از کنار هم بودن لذت می‌بردیم.
 خودِ نقش چقدر پتانسیل پرورش‌دادن کاراکتر را داشت؟ 
در مقطع زمانی که فیلم «نفس» روایت می‌کند، زنانی وجود داشته‌اند که بر آنها ظلم بسیاری شده؛ ظلمی که باعث شده واکنش‌های تلخ و تندی به آدم‌ها در پی داشته باشد؛ بنابراین نمی‌توان گفت از اساس، آدم‌های بدی بوده‌اند؛ زیرا آدمیزاد وقتی در شرایط ظلم قرار می‌گیرد، رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که بعدها با خود می‌گوید ‌ای کاش این رفتارها از من سر نمی‌زد؛ بنابراین واکنش‌های زنی که من نقش آن را بازی کرده بودم، به‌هیچ‌عنوان تلخ نبود؛ بلکه شرایطی که در آن زندگی کرده بود و ظلمی که بر او روا داشته شده بود، چهره این زن را تلخ و تند کرده بود.
 توجه به موضوع صلح در فیلم «نفس»، یکی از ویژگی‌های اصلی فیلم بود که تا ‌اندازه‌ای این فیلم را با آثاری از‌این‌دست، متمایز می‌کرد. 
فیلم «نفس» از نظر اندیشه کودک و بزرگ‌سال به این مهم می‌پردازد که تنها راه رسیدن بشر به رستگاری، مصالحه و عشق است و در راه رسیدن به این رستگاری، دیگر مهم نیست شما به چه کسی عشق می‌ورزید. دیگر مهم نیست به کسی که عاطفه هدیه می‌دهی و محبت دریافت می‌کنی، چه کسی است؛ از‌این‌رو به اعتقاد من «نفس» به ما یاد می‌دهد نباید تلخی و دشمنی کنیم و این پیام را از نگاه کودکی فرشته‌صفت و پاکیزه به مخاطب منتقل می‌کند؛ درواقع فیلم به مخاطب می‌گوید آدمیزاد باید دوست داشته باشد. «نفس» تأکید می‌کند آدمیزاد آمده تا صلح و عشق بیافریند و از آنچه باعث کشتار هم‌نوع می‌شود، بپرهیزد.
 با این تعریف فکر می‌کنید سیمرغ زرین نگاه ملی سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر، حق «نفس» بود. 
سیمرغ زرین نگاه ملی، سیمرغ ارزنده‌ای است که باید به اثری تعلق گیرد که حرفی نو از جنس صلح و دوستی زده باشد و غیر از «نفس»، هر فیلم دیگری که حرفی از جنس صلح زده باشد، لایق چنین عنوانی است. به اعتقاد من، ملت من و کشور من همواره متهم به جنگ‌افروزی بوده است؛ اما واقعیت این است که هرگز چنین نبوده است و زمانی که فیلمی مثل «نفس» جایزه نگاه ملی را می‌گیرد، به این معناست که این فیلم، نمونه‌ای از صلح‌طلبی ایرانیان را به تصویر کشیده است؛ بنابراین نگاه ملت من به دنیا نگاه صلح‌جویانه‌ای است و این نگاه، مایه مباهات و سرافرازی هر ایرانی است.
 هشت سال دفاع مقدس هم مبّین همین مطلب است. 
دقیقا. واقعیت این است که مردم ما هشت سال از سرزمین خود دفاع کردند؛ درواقع برای حفظ داشته‌های ارزنده خود که همواره به آن می‌بالیم مبارزه کردیم. جوانان سرزمین ما به انحای مختلف هشت سال جنگیدند تا اتفاقی که امروز برای کودکان سوری و عراقی افتاده، برای کودکان ایرانی نیفتد.
 داوری‌های سی‌و‌چهارمین جشنواره فیلم فجر، ازجمله موارد سؤال برانگیز بود. به عنوان کسی که از فیلتر داوران این دوره از جشنواره فیلم فجر عبور کردید و سیمرغ گرفتید، چه ارزیابی از داوری‌ها دارید؟ 
اصولا داوری همیشه با انتقاد روبه‌رو بوده است و این انتقادها، هم در عرصه تئاتر و هم در عرصه سینما بوده است؛ از‌همین‌رو از جمیع جهات ممکن است گله‌مندی‌هایی وجود داشته باشد؛ اما واقعیت این است که خیلی از مواردِ داوری را نمی‌دانیم و قرار هم نیست بدانیم. مهم احترام به نظر جمعی است که به عنوان داور یک رویداد سینمایی شناخته شده‌اند.
 خانم مقدمی شما علاوه بر «نفس»، دو فیلم «ابد و یک روز» و «زاپاس» را در این دوره از جشنواره بازی کردید. درباره حس‌و‌حال این دو فیلم توضیح می‌دهید؟ 
فیلم «زاپاس» شیرین‌ترین فیلم زندگی من و یک ملودرام عاشقانه است که آن را بسیار دوست ‌دارم. فیلم «ابد و یک روز» یک فیلم خوب بود که حرف خودش را زد و راه خودش را رفت.

منبع: شرق

برچسب‌ها: ,

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها