تاریخ انتشار:1394/12/17 - 00:06 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 12918

 توقیف یک فیلم در میان مجموعه ای از فیلم‌های یک فیلمساز یک چیزاست ولی توقیف همه فیلم‌های یک فیلمساز مسئله دیگری.
«خواب تلخ» هیچ اصلاحیه ای نداشت و نسخه ای که الان در حال اکران است و مورد استقبال مردم قرار گرفته همان نسخه اصلی است.
حالا که« خواب تلخ »اکران شده خیلی دلم می‌خواهد از  کسانی که این فیلم را ۱۲ سال محروم از اکران کردند  بپرسم به کدامین گناه؟ با نمایش خواب تلخ چه اتفاقی افتاد؟ یا خواب تلخ چه چیزی را تهدید می‌کرد که باید این همه سال توقیف بماند و بعد هم که اکران می‌شود حتی نیاز نداشته باشد یک دقیقه‌اش حذف شود یا تغییر بیابد؟
مشکل سینما نیست، مشکل سلیقه مدیران سینماست. مشکل نگاهی است که دنبال همسان‌سازی همه است با این حال من ترجیح می‌دهم به جای گله‌گذاری و شکوه و شکایت کار خودم را بکنم
من نه قصد مظلوم نمایی دارم نه قصد حاشیه‌سازی. تکرار می‌کنم به هیچ وجه قصد حاشیه‌سازی ندارم !

این سال‌ها در دوره‌ای از سینمای ایران هستیم که فیلمساز کم نداریم اما شاید آنچه به شدت خلأ آن محسوس است وجود فیلمسازان «مستقل» و «مولفی» است که صراحت لهجه داشته باشند و فیلم‌هایشان آنقدر خاص خودشان باشد که بتوانی از روی فرم، فضا، ایده و پردازش آن بدون نگاه کردن به تیتراژ به نام خالق آن پی ببری .خالقی که مخلوقش بکر باشد و صرفا بنا بر پیروی از جریانی که صرفا در دوره‌ای خاص فراگیر شده،ساخته نشده باشد درست مانند فیلمی که بعد از ۱۲سال ساخته شده باشد و بعد از گذشت بیش از یک دهه از ساخت و حتی با توجه به تغییر ذائقه و سلیقه مخاطب، با چنین اقبالی از سوی مخاطبان مواجه شود که خود فیلمساز هم تصور آن را نمی‌کرده است. صحبت از «خواب‌تلخ» محسن امیر یوسفی است. فیلمی که بعد از ۱۲ سال طلسم توقیف آن شکسته شد و در گروه سینمایی «هنر و تجربه » به نمایش درآمد.
تجربه کنار گذاشته شدن یک فیلم از اکران عمومی یا اکران با تاخیر طولانی برای فیلمسازان موضوع عجیبی نیست. برای این حذف‌کردن و کنار گذاشتن‌ها هم بهانه کم نیست. اما بی‌شک اگر هر سه فیلم یک فیلمساز به همین سرنوشت دچار شوند موضوع عجیب می‌شود. محسن امیریوسفی فیلمسازی است که هر سه فیلمش همین سرنوشت را از سرگذرانده‌اند.
فیلم «آتشکار» دومین ساخته امیریوسفی پس از سه سال در نهایت سال ۸۹ و همزمان با جشنواره فیلم فجر، بدون تبلیغات و به صورت محدود اکران شد. محسن امیریوسفی یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های این روزهای سینماست. کارگردان صلح طلبی که می‌گوید هیچ علاقه ای ندارم فیلم‌هایم توقیف بشوند و همیشه سعی کردم دوراز جنجال و حواشی مشکلات را حل کنم اما انگار سینما و مدیرانش قصد مصالحه با فیلمسازی را ندارند که برای اکران فیلم‌هایش فقط موضع صبر و تسامح را انتخاب کرده است.
شما امسال در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین آنونس را برای «خواب تلخ» گرفتید. برای فیلمی که ۱۲ سال پیش ساخته شدو امسال فرصت اکران پیدا کرد و بسیار هم مورد استقبال مردم قرار گرفت، این سیمرغ برای شما عجیب نیست؟
فکر کنم خود سیمرغ هم فکر نمی‌کرد بعد از ۱۲ سال به من برسد! آن هم برای یک آنونس دو دقیقه ای از فیلمی که ۱۲ سال پیش نتوانست به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند و برای مردم اکران شود! اصولا دراین ۱۲ سال  اتفاقات عجیب  زیادی دیده‌ام و این هم یکی از آنهاست ولی خوشحالم که بعد از این همه سال حداقل  آنونس «خواب تلخ» مورد توجه قرار گرفت.
خواب تلخ از موفق‌ترین فیلم اولی‌های سینمای ایران در عرصه بین المللی و در جشنواره های بزرگ جهانی است، از دو جایزه جشنواره کن سال ۲۰۰۴ تا جایزه اسکندر طلایی تسالونیکی که برای اولین‌باربه سینمای ایران رسید.
درست است ولی این اتفاقات بین المللی و پرافتخاری است که برای «خواب تلخ» و من افتاد که متعلق به سینمای ایران است ولی حق این فیلم بود که در زمان خودش در ایران دیده شود و تاثیر خودش را در سینمای ایران بگذارد، همان سال‌های ۸۲ و ۸۳٫ در واقع موفق بودن «خواب تلخ» به جای این که پلی برای صعودش باشد، تبدیل به مانعی شد که معلوم نبود چطور شکل گرفته است. این فیلم با همه جوایز رنگارنگش ۱۲ سال توی گاوصندوق و نه کمد ! ماند با این حال الان می‌بینم که این همه صبر می‌ارزید.
شما رکورد توقیف فیلم هم دارید! سه تا فیلم ساخته‌اید که هر سه با توقیف مواجه شده‌اند. چرا این شرایط عموما برای فیلم‌های شما پیش می آید؟
من هیچ علاقه ای ندارم که فیلم‌هایم توقیف بشوند و همیشه سعی کردم دوراز جنجال و حواشی مشکلات را حل کنم. تمام فیلم‌هایم پروانه ساخت دارند و فیلمنامه آنها چندین و  چندبار برای گرفتن مجوز ساخت، بازنویسی شده اند. در این ۱۲ سال سه فیلم سینمایی ساختم که اکران شوند و مردم آنها را ببینندولی مشکل توقیف این فیلم‌ها در این مدت را باید از مدیرانی بپرسید که در این ۱۲ سال جلوی فیلم‌های من را گرفتند! هیچ فیلمسازی دنبال توقیف فیلمش نیست. وقتی شما فیلمنامه‌ای را به وزارت ارشاد می‌دهی و بعد از کلی تغییر و اصلاح، پروانه ساختش را می‌گیری قاعدتا دیگر باید کار تمام شده باشد. دیگر نباید حرفی از توقیف یا عدم اکران در میان باشد. همه آثار من همان طور که گفتم قانونی و با پروانه ساخت تولید شدند و در نتیجه من فکر می‌کنم همه آنها نمایش داده خواهند شد. حالا چرا پروانه ساخت بی‌اثر می‌شود؟ این دیگر پرسشی است که من نباید به آن پاسخ بدهم. در هر حال می‌خواهم بگویم از توقیف فیلم‌هایم به شدت ناراحت می‌شوم و با صبوری و سکوت همیشه سعی می‌کنم از طریق گفت‌وگو مشکل را حل کنم. این گفت‌وگوها البته بخش عمده‌ای از انرژی و وقت مرا می‌گیرد اما چاره‌ای نیست.
بعضی از فیلمسازان هستند با اینکه فیلم‌شان توقیف می‌شود این قضیه تاثیری روی روند فیلمسازی شان ندارد اما به نظر می‌رسد شما برخلاف این دسته از کارگردانان به خاطر این قضیه کم کار شده‌اید؟
توقیف یک فیلم در میان مجموعه ای از فیلم‌های یک فیلمساز یک چیزاست ولی توقیف همه فیلم‌های یک فیلمساز چیز دیگری است! دلیل دیگر هم این است که من فقط کارگردان و نویسنده فیلم‌هایم نیستم و تهیه کنندگی فیلم‌هایم را هم بر عهده دارم. کاری که در نگاه اول سخت است ولی حالا که نگاه می‌کنم حداقل این حسن را داشت که تهیه کننده دیگری را درگیر پروسه توقیف فیلم‌هایم و تحمل سختی‌هایش نکردم و همه چیز بر دوش خودم است! البته نتیجه اش هم این است که نمی‌توانم هریک سال یا دوسال کارکنم و عملا هر چهار، پنج سال یک فیلم سینمایی می‌سازم! از طرف دیگر، نمی‌توانم چشمم را به روی آنچه انجام داده‌ام ببندم. نمی‌توانم شانه‌هایم را بالا بیندازم و بگویم خب، این نشد، بعدی. پروسه فیلم ساختن برای من پروسه متفاوتی است از این نظر که از آغاز تا انتها فیلم را بر اساس اصول و باید و نبایدهای ذهنی‌ام می‌سازم در نتیجه نمی‌توانم به راحتی از آثارم بگذرم و فراموش‌شان کنم. شاید کار درست این باشد که من هم چشمم را ببندم و بگویم بالاخره تمام می‌شود اما تا به حال که موفق به انجام چنین کاری نشده‌ام.
جایی گفته بودید:« سینمای مستقل در ایران کشته شده است»چرا چنین نظری دارید، آیا هنوز هم این عقیده را دارید ؟
این ادبیات گفتاری من نیست! قبلا گفتم: سینمای مستقل را نمی‌شود کُشت و از بین برد. دلیلش هم حضور فیلمسازان جوان و خوشفکری است که هرساله وارد این جریان می‌شوند. مثل امسال که در جشنواره فیلم فجر دو فیلم اول «ابد و یک روز» و «ایستاده درغبار» همه سیمرغ‌ها را گرفتند که اتفاقی عجیب ولی بسیار امیدوار کننده و خوب بود. در واقع من در همه سخنانم بر زنده بودن و پویایی سینمای مستقل تاکید کردم و امیدوارم که این روند ادامه یابد همچنان که ادامه خواهد داشت چون حیات و بالندگی این سینما اجتناب‌ناپذیر است.
به طور کلی وضعیت این سینما (سینمای مستقل) در ایران چطور است؟
بد نیست ،همه چی آرومه! ولی جدا از شوخی، وضعیت سینمای مستقل هم مثل سینمای تجاری و سینمای سفارشی ایران خوب نیست. تنها اتفاق مثبت سینمای ایران در دولت اعتدال، تشکیل گروه هنر و تجربه بود که فرصتی برای دیده شدن این فیلم‌ها فراهم کرد ولی مهم‌ترین قسمت ، شور و شوق و توانایی بالای فیلمسازان جوانی است که هر سال با چند فیلم اول خوب وارد سینما می‌شوند و جریان سینمای کهنه ایران را کنار می‌زنند.
«خواب تلخ» بعد از ۱۲ سال اکران شد این فیلم برای اکران  چقدر حذفی داشته است؟(  چند صحنه و چند دقیقه و اینکه آیا اصلاحیات در یک مرحله انجام شده؟)‌
«خواب تلخ» هیچ اصلاحیه ای نداشت و نسخه‌ای که الان در حال اکران است و مورد استقبال مردم قرار گرفته همان نسخه اصلی است. این در واقع گواهی دیگر است بر بی‌گناهی این فیلم. حالا که خواب تلخ اکران شده خیلی دلم می‌خواهد از  کسانی که این فیلم را ۱۲ سال محروم از اکران کردند  بپرسم به کدامین گناه؟ با نمایش «خواب تلخ» چه اتفاقی افتاد؟ یا «خواب تلخ» چه چیزی را تهدید می‌کرد که باید این همه سال توقیف بماند و بعد هم که اکران می‌شود حتی نیاز نداشته باشد یک دقیقه‌اش حذف شود یا تغییر بیابد؟
انتظار چنین استقبال خوبی را از «خواب تلخ» در اکران داشتید؟
۱۲ سال پیش هم در مصاحبه‌هایی که داشتم گفتم که این فیلم می‌تواند مورد توجه مردم قرار بگیرد ولی واقعا بعد از این همه سال فکر نمی‌کردم مردم و خصوصا نسل جدید تماشاگران این‌طور از فیلم استقبال کنند و آن را پرفروش‌ترین فیلم در حال اکران هنر و تجربه کنند. توقع فروش و دیده شدن داشتم ولی نه تا این اندازه و از این بابت بسیار خوشحالم و از مردم تشکر می‌کنم.
خواب تلخ بعد از ۱۲ سال اکران شد. به نظر شما و با توجه به شرایطی که در اکران‌های مختلف فیلم دیدید آیا در این سال‌ها ذائقه مخاطب تغییری کرده است؟
در جریان اکران «خواب تلخ» اتفاق‌های عجیبی برای من افتاد. من با خواب تلخ به گوشه‌وکنار ایران سر زدم و با مردم و تماشاگران از نزدیک صحبت کردم . برایم واکنش مردم جالب بود. آنها با ۱۰یا ۱۲ سال پیش فرق کرده بودند. به صحنه‌هایی می‌خندیدند که چند سال پیش نسبت به آن واکنشی نداشتند. در مشهد بعد از نمایش خواب تلخ  پسرنوجوانی نزدیک من آمد و گفت خدا را شکر که این فیلم توقیف بود! من با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت چون اگر ۱۲ سال پیش اکران می‌شد من آن موقع یک ساله بودم و آن را نمی‌توانستم ببینم!  این یکی از بهترین اتفاق‌هایی بود که می‌توانست برای من بیفتد و خوشحالم که خواب تلخ با این استقبال و توجه روبه رو شده چون لااقل خستگی این همه سال را از تنم بیرون می‌آورد.
شما برای قشر خاصی( روشنفکر یا…)‌ فیلم می‌سازید؟ یعنی جنس خاصی از مخاطب مدنظرتان است؟
من مدل خاص خودم فیلم می‌سازم ولی نه لزوماً برای مخاطب خاص! دوست دارم فیلم‌هایم مثل دیگرفیلم‌های سینمایی اکران بشوند و توسط همه مخاطبان سینما دیده شوند. تقسیم‌بندی فیلم‌ها به ژانرهای مختلف را قبول دارم ولی اعتقادی به تقسیم بندی تماشاگران به شکلی که در ایران است، ندارم.
مانی حقیقی در جشنواره فجر سال ۹۲ در مورد شما و فیلمسازی‌تان گفت:«با  امیریوسفی مهربان تر باشیم» اما به نظر می‌رسد سینما هنوز با شما مهربان نشده است.
مانی لطف داشت ولی او این حرف را خطاب به سینما نگفت به مدیران سینما گفت آن هم در اولین جشنواره فیلم فجر اعتدال که می‌توانست مشکل این فیلم حل شود و به معضلی برای اعتبار و سابقه مدیران تبدیل نشود که شد! مشکل سینما نیست مشکل سلیقه مدیران سینماست. مشکل نگاهی است که دنبال همسان‌سازی همه است با این حال من ترجیح می‌دهم به جای گله‌گذاری و شکوه و شکایت کار خودم را بکنم. صبورانه حق فیلمم را پیگیری کنم و اگر مجالی بود به فیلم بعدی‌ام فکر کنم.
هر سه فیلم شما هم تایید فیلمنامه داشته اند و هم پروانه ساخت. حال چه اتفاقی برای فیلم‌هایتان می‌افتد که از اکران باز می‌مانند؟ این تغییرات منجر به توقیف از جانب شماست یا سازمان سینمایی؟
تغییراتی وجود ندارد چون فیلمنامه مو به مو ساخته می‌شود ولی باز هم مشکلات به وجود می آید. در مورد کار آخرم ،فیلمنامه ۱۶ بار بازنویسی شد که یک سال و نیم زمان برد!  من خط به خط آنچه را تایید شده بود ساختم و حتی مراقبت بیشتری هم کردم تا مبادا اتفاقی بیفتد. به قول معروف سندش هم هست و می‌توان به آن رجوع کرد. مشکل اینجاست که اولویت مدیران سینمایی هر روز تغییر می‌کند. شما نمی‌دانید با چه ممیزانی طرف هستید و در واقع دارید با آسیاب‌های بادی می‌جنگید که خودتان هم نمی‌دانید چه ماهیتی دارند. در نتیجه همان‌طور که گفتم پروانه ساخت و آن همه بدو بدو کردن برای گرفتن آن تبدیل به یک شوخی دردناک می‌شود.
حذفیات فیلم «آتشکار» چقدر و به چه میزان بود؟
«آتشکار» متاسفانه حذفیات زیادی داشت ولی باز هم چند هفته بعد از اکران نیم بندی که داشت زود از اکران پایین آمد! اتفاق خوب استقبال مردم از نسخه ویدیویی این فیلم بود. امیدوارم یک روز نسخه اصلی فیلم که مجوز ساخت هم داشت نمایش داده شود.
شما به مثابه مسیحی شده‌اید که صلیبش(فیلم‌هایش)‌را به دوش گرفته، می کشد و حاضر به کنارگذاشتن آن نیست و تاکجا می‌خواهید این‌طور ادامه دهید؟
حتما تا به صلیب کشیده شدن!! ولی به نظرم نباید اینقدر قضیه را ناامیدانه دید. من مدل خاص خودم فیلم می‌سازم و تنها به دوچیز پایبند هستم؛ سینمای مستقل و قانون. غیر از این  مصلحت اندیشی ندارم و چیز دیگری برایم مهم نیست ولی متاسفانه با‌وجود احترامی که در این ۱۲ سال برای قانون قائل بوده‌ام هیچگاه از طرف مجریان قانون در سینما رفتار قانونی ندیدم و همه اول به میز مدیریت‌شان فکر کردند. با این حال من نه قصد مظلوم نمایی دارم نه قصد حاشیه‌سازی. تکرار می‌کنم به هیچ وجه قصد حاشیه‌سازی ندارم ! و فقط دلم می‌خواهد تکلیف فیلمم روشن شود. این خواسته زیادی نیست. اصرار من برای روشن شدن تکلیف نه لجبازی است نه دشمنی، این حق مسلم من است. حق طبیعی و قانونی من. وقتی شما به تمام قواعد بازی تن می‌دهی و قانون را مو به مو رعایت می‌کنی انتظار داری طرف مقابل هم این کار را بکند که امیدوارم بالاخره این اتفاق بیفتد.
موضع گیری دبیر جشنواره سی‌و‌چهارم در قبال «آشغال های دوست داشتنی» چقدر شما را اذیت کرد؟
فکر کنم تبعات طبیعی این موضع گیری بیشتر از من خودشان را اذیت کرد! هر چند من هم آزرده شدم. اطلاق لفظ معضل به یک اثر فرهنگی آن هم از طرف مدیر فرهنگی اتفاق تلخی است. مهم نیست که این وسط من موضوع اصلی باشم یا کس  دیگر، نفس این اتفاق و این موضع‌گیری به نظرم نشان‌دهنده یک کاستی و یک انحراف است. انحراف از آنچه مدیران تا پیش از این مدعی‌اش بودند. با این حال آقای حیدری عذرخواهی کرد من هم پذیرفتم هرچند در واقعیت چیزی عوض نشد. من همچنان معضل امیریوسفی! هستم و در بر همان پاشنه همیشگی می‌چرخد.
برسیم به شهاب حسینی و استعفای حمایتی‌اش از «آشغال‌های دوست داشتنی». برای همین هم سیمرغ بهترین آنونس جشنواره را که در افتتاحیه گرفتید به او تقدیم کردید؟
عمل جوانمردانه شهاب حسینی از آن دست اتفاقاتی است که هر چند۱۰  سال یک‌بار در سینما اتفاق می افتد و سال‌ها بعد هم وقتی صحبت از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر می‌شود همه این اتفاق را به خاطر خواهند داشت، شهاب عزیز نشان داد که فقط قهرمان جلوی دوربین نیست و پشت دوربین هم یک مرد و قهرمان است. تقدیم سیمرغ «خواب تلخ» هم به او کمترین کاری بود که می‌توانستم انجام دهم. در این مدت نزدیک به سه سال بلاتکلیفی فیلم از همه عوامل فیلمم خواستم که صبور باشند و سعی کردم مشکل را دور از حواشی حل کنم.
روند انتخاب بازیگران‌تان هم در قبال سه فیلم شما جالب توجه است. در «خواب‌تلخ» همه نابازیگر بودند، در «آتشکار» یک بازیگر معروف و چهره (حمید فرخ نژاد) بین نابازیگران بود و در «آشغال‌های دوست داشتنی» یک بازیگر کمتر دیده شده مثل شیرین یزدانبخش بین بازیگران ستاره و شناخته شده ای مثل شهاب حسینی، هدیه تهرانی، اکبر عبدی و نگار جواهریان قرار می‌گیرد. در مورد این هم توضیح می‌دهید؟
البته صابرابر و حبیب رضایی را فراموش کردید!  ولی این هم یک مدل متنوع  کار با بازیگران است که دوست دارم ولی هر فیلمی با توجه به قصه خود بازیگرانش را هم انتخاب می‌کند. یک فیلم مثل «خواب تلخ» به نابازیگر نیاز دارد، هرچند کلمه نابازیگر را دوست ندارم و بهتراست بگوییم بازیگر مستند یا بازیگر غیرحرفه ای و فیلمی مثل «آشغال‌های دوست داشتنی» هم مثل اکثر فیلم‌های سینمایی به بازیگر حرفه ای نیاز دارد. البته الان خوشبختانه در مورد «خواب تلخ» می‌توانیم صحبت کنیم چون در حال  اکران است و دیده می‌شود ولی متاسفانه هر حرفی در مورد فیلم جدیدم روی هواست! چون «آشغال‌های دوست داشتنی» بعد از دو سال و نیم انتظاردر دولت اعتدال، هنوز اکران نشده، تکرار می‌کنم هنوز اکران نشده!

منبع: روزنامه قانون

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها