سینماسینما: فرزانه طهرانی در روزنامه شرق با سید محمد امامی گفتوگویی انجام داده است که میخوانید:
از آن مصاحبههای سخت بود. نه به خاطر پرسش و پاسخهایی که مطرح شد. حواشی پیرامون محمد امامی و قضاوتهایی که ممکن است درباره این مصاحبه شود، کار را سخت میکرد. برای این گفتوگو چندین روز پرتردید داشتم اما امامی سوژه جذابی است که خبرنگار نمیتواند بهراحتی از آن صرفنظر کند. برای مصاحبه شرط گذاشتم که اولا فقط با خود امامی مصاحبه میکنم نه وکیل یا دوستان او و دوم مصاحبه را برای بازبینی نمیفرستم و اجازه نمیدهم گفتوگو را پیش از انتشار بخوانند.
تهیهکننده سریال شهرزاد اتهام مالی دارد و ساکن اوین است. از زندان با ما صحبت میکند. برخی نامش را با پولشویی در سینما پیوند میدهند و برخی او را بدهکار دانهدرشت بانک سرمایه میخوانند.
پیش از گفتوگو تلاش کردم با نماینده بانک سرمایه و دیگر افراد مرتبط با پرونده صحبت کنم اما در فرصت کوتاهی که داشتم، موفق به گفتوگو با مرتبطان نشدم. با همه اطلاعات اندکی که توانسته بودم از حواشی دادگاهها درباره پرونده امامی به دست آورم، با او صحبت کردم و دغدغههایم را درباره تضییع بیتالمال که همیشه از زمان برگزاری دادگاههای سرمایه در روزنامه پیگیری کردم، پرسیدم.
امامی در این گفتوگوی دوساعته روایت کاملا متفاوتی را بیان کرد که روی دیگری از پرونده را رونمایی میکند. تهیهکننده پرحاشیه شهرزاد میگوید نهتنها به بانک سرمایه بدهی ندارد بلکه از این بانک بیشتر از ۱۰۰ میلیارد تومان طلبکار است. این ادعا میتواند کاملا ورق را در پرونده برگرداند اما آیا واقعا بانک سرمایه به امامی بدهکار است؟
ارتباط مالی با امضاکنندگان نامه پرحاشیه، دستمزد بازیگران سریال شهرزاد، ارتباط با هادی رضوی، از محکومان پرونده بانک سرمایه، ورود پولهای کثیف به سینما، تضییع حقوق معلمان، عدم همخوانی وثیقههای ملکی با وام ۸۰ میلیارد تومانی، ماجرای ورود دلاویز به پرونده، نقش خانواده امامی در تهیه نامه، فساد ضابطان پرونده بانک سرمایه، احتمال فرار امامی بعد از مرخصی و… از موضوعاتی است که در این گفتوگو مطرح شد.
درباره یک پرونده با شنیدن صحبتهای یک طرف نمیتوان قضاوت کرد. این گفتوگو هم میتواند مملو از نقاط مغفول باشد. نقاطی که شاید با امکان گفتوگو با نماینده بانک، کارشناسان پرونده یا حتی نماینده دادستان توضیح داده شود. «شرق» در روزهای آتی تلاش میکند با مرتبطان پرونده نیز گفتوگو کند.
صحبت را از نامهای شروع کنیم که جمعی از هنرمندان برای مرخصی شما امضا کردند؛ نامهای که گویا قرار بود محرمانه بماند اما انتشار آن باعث شد برخی سینماگرانی که نامشان درج شده بود، امضای این نامه را تکذیب کنند. آن تعدادی که ماندند، اغلب جزو افرادی بودند که با شما همکاری داشته یا همچنان ارتباط مالی با شما دارند. همین سبب شد این گمانه تقویت شود که بین این نامه و منافع مالی این افراد رابطهای وجود دارد.
نامهای که نوشته شد، پس از بخشنامهای بود که از سوی رئیس محترم قوه قضائیه برای آزادی موقت و مرخصی زندانیان در شرایط خاص فعلی صادر شد. برای جرائم امنیتی، اقتصادی و حتی جرائم خشن این بخشنامه قابل اجرا بود. طبق گزارشهای قوه قضائیه پس از صدور این بخشنامه ۱۰۰ هزار نفر بهصورت آزادی موقت با سپردن وثیقه، یا مرخصی رفتهاند یا عفو مشروط شده و از زندانها آزاد شدند. یکسری از همکاران سینمایی در چارچوب همین بخشنامه و بر اساس قوانین موجود که همه میتوانند از آن بهرهمند شوند، نامهای نوشتند که یکی از اعضای کوچک خانواده بزرگ سینما نیز از این بخشنامه بتواند استفاده کند. این یک مطالبه صنفی بود.
بهجز شما افراد بسیاری چه در بخش جرائم اقتصادی چه جرائم سیاسی هماکنون در بازداشت موقت هستند و مانند شما نتوانستند از این بخشنامه استفاده کنند. چرا فقط برای شما باید نامه نوشته میشد؟
برای بسیاری از این افراد هم نامه نوشته شده است. حتی نامههای غیرصنفی نیز مانند موضوع محیطزیستیها نوشته و بهعنوان یک دغدغه مطرح شده است. بحث ما تفکیک بین زندانیان سیاسی و امنیتی و اقتصادی نیست؛ بحث استفاده از ظرفیتهاست. من هم الان از زندان با شما صحبت میکنم و نهایتا نتوانستم از این ظرفیت استفاده کنم. یک ماه پیش برای آقای رسولاف هم این نامه امضا شد و فقط مربوط به من نبوده و در واقع قضاوتی در نامه راجع به روند رسیدگی در پرونده و نتیجه آن نشده، فقط یک مطالبه صنفی بوده است. جا دارد وقتی این سؤال را میپرسید، من از این جمع هنرمندان که با نیت انسانی این نامه را امضا کردند، تشکر کنم.
این سؤال من را پاسخ دهید که بین این نامه و منافع مالی این افراد رابطهای وجود داشته است یا خیر؟
شما اگر برگردید به اولین ادعاهای مطرحشده در کانالهای تلگرامی و برخی رسانههای زرد، میبینید که از امضای نامه توسط عوامل سریال شهرزاد صحبت کردند. بعد نسخهای از این نامه منتشر شد با تعداد امضاکنندگانی بسیار بیشتر از نامه اصلی. در واقع ورژنی از نامه ادعا شد که ما ننوشته بودیم؛ یعنی همین جمع ۴۶نفره. بنده هم نه اسپانسر بودم و نه پیگیر آن بودم.
الان موضوع اسپانسری این نامه را طرح نکردم، سؤالم درباره ارتباط مالی و همکاری گذشته یا آینده امضاکنندگان با شماست.
پاسخ باید مقدمهای داشته باشد. من از سؤال شما فرار نمیکنم. در این نامه دوستانی هستند که حتی من از نزدیک آنها را ندیدهام؛ یعنی هیچ ارتباط مالی، کاری و وابستگی دیگری با آنها نداشتم. سؤالی که باید به آن پاسخ داد، این است که چرا این نامه باید بعد از گذشت چهار سال از تشکیل این پرونده نوشته شود؟ با درنظرگرفتن اینکه من همیشه میتوانستیم از این ظرفیت استفاده کنم؛ پس چرا زودتر از آن بهره نبردم و امروز بعد از ۲۶ ماه بازداشت که در این مدت تاریخ همکاری افراد با من دورتر شده و بعضا در مجموعههای دیگری مشغول فعالیت هستند، این اقدام را انجام دهم؟ این تصوری که ایجاد شده، یک آدرس اشتباه است. کدامیک از این افراد را میتوانیم بهصراحت آدمهای وابسته بدانیم. این افراد اهل فرهنگ هستند، اهل معامله نیستند. بدون سند و مدرک درباره افراد صحبتکردن و اهانتکردن گناهی نابخشودنی است. زاویه نگاه شما میتواند به این موضوع متفاوت باشد. میتوانید به این فکر کنید که این آزادی موقت از چه کسانی انتفاعی سلب میکند و عدمالنفع ایجاد میکند؟ چه کسانی از نوشتن این نامه ترسیدند؟
بههرحال شما فردی تأثیرگذار در حوزه سینما بودید و ورود شما معادلات اقتصادی سینما را به هم ریخت و باعث افزایش غیرمتعارف دستمزدها شد. در جریان ساخت سریال شهرزاد پرداختها به گونهای بود که اهالی سینما عنوان میکنند نظام پرداخت را میتوان به قبل از دوره سریال شهرزاد و بعد از آن تقسیم کرد.
الان این یک ادعاست یا سؤال است؟
شما میگویید عدهای از آزادشدن شما میترسند، من میگویم شاید به این خاطر است که چنین اثرگذاریای در سینما داشتهاید.
شما الان در کنار این اثرگذاری یک ادعایی هم مطرح میکنید.
یعنی شما میگویید دستمزدهای صدمیلیونی ادعاست؟
اهل قلم و اهل رسانه یک تفاوتی را باید در ادعاهایی که میکنند با افرادی که در صف نانوایی ادعایی میکنند، داشته باشند. اهل قلم باید پس از تحقیق و بررسی و نگاهکردن به اسناد بحث کنند. شما باید سندی از من دیده باشید که پرداخت غیرمتعارف داشتهام.
یکی از منابع تحقیق من شما هستید. من از شما بهعنوان منبع موثق و مطلع میپرسم که دستمزدها در سریال شهرزاد چقدر بوده؟
کلیتی را من برای شما مطرح میکنم و شما بهعنوان یک فرد پرسشگر این موضوع را دنبال کنید. تفاوت شما با دیگر افراد این است که باید پرسشگر باشید؛ کاری که آقای علیزاده با رشیدپور کرد. سؤال مطرح کرد. گفت میشود بگویید؟ این متفاوت است با اینکه ادعایی را مطرح کنیم. شما به جریانسازی در دستمزدهای سینما اشاره کردید. بنده حاضرم در شرایط برابر زمانی که داشتم شهرزاد را تولید میکردم، دستمزدهایی را که پرداخت کردم، با سریال معمای شاه قیاس کنید. من هزارو ۵۰۰ دقیقه تولید داشتم، آنها هم هزارو ۵۰۰ دقیقه تولید داشتند. بازیگرانی را که من استفاده کردم، با بازیگران آن سریال مقایسه کنید و نهایتا کیفیتی را که من تولید کردم، با کیفیتی که آنها تولید کردند، بسنجید. خودتان از مقایسه سریال شهرزاد و معمای شاه میتوانید قضاوت کنید که چه تفاوتی وجود داشت. این را هم در نظر بگیرید که مردم باید سریال شهرزاد را میخریدند؛ اما معمای شاه از تلویزیون پخش میشد. فارغ از تمام مسائل کیفی، شما هزینه تولید معمای شاه را با سریال شهرزاد مقایسه کنید. ببینید آنها که با بودجه تلویزیون محصول ساختند، کمتر هزینه کردند یا من با بودجه بخش خصوصی؟ من میگویم قطعا من.
هزینه تولید شهرزاد چقدر شده؟
من اسناد در اختیارتان میگذارم. تولید هزارو ۵۰۰ دقیقه سریال شهرزاد حدود ۱۲٫۵ میلیارد تومان هزینه داشته است. این مبلغی است که برای سریالهای درجه ۲ تلویزیون هزینه میشود.
رقم دستمزد بازیگران نقش اول چقدر بوده؟
من یک شرطی گذاشتم. گفتم در شرایط برابر. امروز بعد از شهرزاد ۳ حدود ۱۱ سریال وارد نمایش خانگی شده. در شرایط برابر در مقایسه با فروش شهرزاد و در مقایسه با سازوکار مالی شهرزاد، در تمام این سریالها هزینههای گزافی شده با کمترین مخاطب و کیفیت و کمترین کیفیت قصه و روایت. شما اینها را با شهرزاد مقایسه کنید. این کار رکوردهایی را جابهجا میکند. وقتی شما دارید رکوردی ثبت میکنید، بعضی وقتها، تأکید میکنم بعضی وقتها با یک سازوکار درست، با استفاده از سه دوربین در صحنه به جای اینکه یک بازیگر را شش ماه داشته باشید، سه ماه دارید و جلوی دوربین میبرید… . این روش یک روش علمی است. تهیه یک سریال به روش اقتصادی است. این سازوکار اقتصادی تولید یک سریال است. کسی این جنبههای ساخت سریال را بررسی نمیکند. همه میگویند خانم علیدوستی چقدر دستمزد گرفت؟ آقای حسینی چقدر دستمزد گرفت؟ بیاییم ببینیم دیگران چقدر دستمزد گرفتند؟
شما دستمزد خانم علیدوستی و آقای حسینی را بگویید تا ما مقایسه کنیم.
من اسناد را به شما میدهم، شما منتشر نکنید و فقط مقایسه کنید. نامهای به آقای شاهسواری تحویل دادم که من در تمام پروژهها، نهفقط شهرزاد، چند چیز میخواهم. یک اینکه شما حسابرس خانه سینما و سینماگران را بفرستید تا حسابها را بررسی کنند. هرچند من سریال شهرزاد را برای حسابرسی فرستادهام؛ اما من این کار را انجام دادهام و شاید مورد پذیرش شما نباشد، شما از خانه سینما نماینده بفرستید تا شرکت از بُعد منابع ورودی که عدهای بدون سند و مدرک آن را وابسته به پول معلمان و فرهنگیان، وامهای بانکی و لاشههای قیر و… میدانند؛ حسابرسی شود. عدهای ما را درگیر فرایندی ناسالم معرفی میکنند که منجر به ساخت سریال شهرزاد و شاهگوش و… شده است. ( این توضیح از طرف نویسنده مصاحبه لازم است داده شود که تا لحظه انتشار مصاحبه سندی درباره دستمزدها و هزینهکرد در سریال شهرزاد ارسال نشده است).
شما معتقدید که ۱۲٫۵ میلیارد تومانی که برای ساخت سریال شهرزاد هزینه کردید، از محل تسهیلات بانک سرمایه نبوده است؟
خیلی شفاف میتوانید آن را ثابت کنید. زمانی ادعای شما یک وایتبرد در دادگاه است که این میشود یک سند. سند دیگر میشود شرکتی که واحد حسابرسی دارد، سهامی خاص است، حسابدار دارد و ورودی و خروجی آن مشخص است. به همین دلیل به آقای شاهسواری نامه زدم. در این نامه خواستم در شرایط برابر در شبکه نمایش خانگی که همه تشکیک ورود پولهای آلوده دارند و میگویند ازطریق نمایش خانگی سینما آلوده به پولهای کثیف شده، بررسی و حسابرسی صورت گیرد. دومین موردی که در نامه خواستم این بود که در سریال رسانههای خانگی و در سینما دستمزدها را در همان تاریخ یعنی سال ۹۳ برای شهرزاد تا الان بررسی کنند. حتی اگر دیگر تهیهکنندگان حاضر نشدند اسناد را در اختیار خانه سینما بگذارند من اسنادم را در اختیار میگذارم تا بدانند چیزهایی که درباره دستمزد آقای حسینی و خانم علیدوستی گفته شده است، باورپذیر نیست.
یعنی دستمزدهایی که عنوان میشود اشتباه است؟
دستمزدها را میگویم اما منتشر نکنید… (بهدلیل تعهدی که دادم از نوشتن ارقام معذورم).
رقمهایی که شما گفتید دور از آنچه عنوان میشود، نیست.
برای یک پروژه دستمزد پارامتر تعیینکننده نیست. برای سرمایهگذار هزینه کلی مهم است. من وقتی میبینم در یک سازوکار اقتصادی میشود با یک عدد ۱۲ میلیارد تومانی هزارو ۵۰۰ دقیقه سریال با کیفیت الف ویژه بسازیم؛ برای ساخت حتما برنامهریزی میکنم. برای سرمایهگذار اینکه یک فردی ایکس تومان میگیرد فرد دیگری ایکس به علاوه یک دریافت میکند، مهم نیست. برای من جمع جبری هزینههای آن پروژه اهمیت دارد. هزینه تولید یک سریال مهم است. بگذارید نتیجه حسابرسی بیرون بیاید بعد میتوان بهتر درباره هزینهها صحبت کرد. همین امروز هستند کسانی که با این نوع حسابرسیها و شفافسازیها مخالفت میکنند. من مطمئنم با این نوع شفافسازیها یک جریان مخالفی شروع میشود.
شما گفتید برای ساخت سریال شهرزاد ۱۲٫۵ میلیارد تومان هزینه کردید. این رقم از منابع شخصی تأمین شده است؟
مگر تفاوتی دارد؟ منابع باید تمیز باشد. منابع تمیز میشود اسپانسری که اول سریال تبلیغ میکند، میشود ۲۰ هزار سوپرمارکتی که شما کالا را به آنها پیشفروش میکنید. ببینید یک موضوعی به نام پولشویی مطرح میشود. در هیچ جای دنیا حتی آمریکا که سینمای میلیارد دلاری دارد، سینما مقصد مناسبی برای پولشویی نیست. سینما تاریکخانههای فساد را روشن میکند. آدمها را در معرض قضاوت قرار میدهد و این بدترین مقصد برای افرادی است که دنبال پنهانکردن خلافهایشان هستند. این را درباره محمد امامی نمیگویم. درباره همه کسانی میگویم که در سینما سرمایهگذاری میکنند. افرادی که آن طرف گود نشستهاند با انتشار چند عکس و تهمتزدن، سرمایهگذاران را از ورود به حوزه سینما میترسانند.
پس هزینه سریال از محل تبلیغاتی که گرفتهاید تأمین اعتبار شده است؟
من این را نگفتم. به سازوکار اشاره کردم. یکی از محلهای درآمدم تبلیغاتی است که از کاله، پرشیاخودرو، نیسان، آپ و… گرفتم. دوم فروش فیلم در سوپرمارکتها، سوم فروش دیجیتال و اینترنتی سریال، چهارم فروش وی.اُ.دی که بخش عمده درآمد در شهرزاد۳ از طریق فروش وی.اُ.دی بود… .
چقدر درآمد داشتید؟
بگذارید حسابرسی انجام شود. اگر حتی یک تفاوت کوچک با رقم حسابرسی داشته باشم دوباره متهم میشوم. من صد کار مختلف در سینما انجام دادهام. من الان نمیتوانم بگویم که در هر یک از کارها چه رقمی درآمد داشتهام. اما کالایی که تولید شده سودده بوده و ادعای من این است که هر کاری در سینمای کشور انجام دادم از منابع پاک و سالم انجام دادهام و آن اثر برنده و پرفروش شده است. پرفروششدن این کارها باعث شده از محل سود آن، کارهای دیگری در سینما تولید کنم. این پرسش را لازم میدانم مطرح کنم. چه کسانی و با چه انگیزهای هر سرمایهگذار جدیدی را که وارد حوزه سینما میشود، محکوم به پولشویی میکنند؟ درصورتیکه مقصد سینما پولشویی نیست. اینها کسبوکار کارتفروشی دارند. کارتفروشی یعنی من با چهار میلیارد تومان یک فیلم میسازم ولی چون مجوز تهیهکنندگی سینما ندارم با چهارتا پیرمرد این حوزه بنشینم و کارتهایشان را اجاره کنم، پول را از تولید در بیاورم. سینمای مبتنیبر تولید دیگر نمیفروشد و زیانده است و آن افراد میروند فیلم دیگری تولید میکنند. وقتی شما میگویید معادلات از زمان من در سینما به هم ریخت بله از این نظر میپذیرم. من این سازوکار را به هم ریختم. سینمای من مبتنیبر فروش است نه تولید. سینمای من مبتنیبر مخاطب است نه تولید برای گنجهخانهها و تولید آثار. هیچکسی به این جنبههای کار نپرداخته است. عدهای نمیخواهند به این اسناد بپردازند. من الان صدایم درآمده است. بعد از اینکه به من تاختند هم قصد حرفزدن نداشتم چون معتقدم کارنامه افراد کارهایی است که ساختهاند اما وقتی به همکارانم جسورانه و بیمحابا هجمه وارد شد، اینجا دیگر سکوت را جایز ندانستم.
شما از بانک سرمایه چقدر تسهیلات گرفتید و در چه سالی؟
سال ۱۳۹۲٫ نه برای شرکت تصویرگستر، برای دو شرکت دیگرم؛ روشه قشم و سون قشم و یک شرکت که متعلق به یکی از شرکای تجاریام بود با نام توسعه تجارت مرین که منافعش متعلق به من نبود؛ با وثایق کامل.
چقدر تسهیلات گرفتید؟
روی دو شرکتی که نام بردم ۸۰ میلیارد تومان تسهیلات گرفتم که ۳۷ میلیارد تومان سپرده نقدی داشتم؛ یعنی یکی از بالاترین سپردهها را در بانک به عنوان پشتوانه تسهیلات داشتم و وثیقه ملکی در نیاوران هم گذاشته بودم.
و میزان بدهی شما به بانک چقدر است؟
در اسناد بانک سرمایه منتشره سال ۱۳۹۸، من در لیست بدهکاران بانک سرمایه نیستم. فقط در نوع تسویه بنده تشکیک اتفاق افتاده است. من سال ۱۳۹۴ با بانک تسویه کردهام.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- دادگاه محمد امامی برگزار شد
- اختصاصی/ راهکار صادق زیبا کلام برای فسادستیزی؛ نجات سینما با عدم دخالت حکومت
- زمان انتشار«شهرزاد۳» مشخص شد/ قصهای عاشقانه شبیه قسمت اول
- رضوی از سرمایهگذاری در سریال شهرزاد کنار کشید/ شهرزاد با ۱۲ میلیارد تومان ساخته شد
- سرنوشت «شهرزاد» چه میشود؟/ وقتی احساسات مردم از فساد مالی جریحهدار میشود
- تخلف مالی ۸ هزار میلیارد تومانی سرمایه گذار سریال / شب شهرزاد کُشان
- نامه منتسب به پدر سرمایهگذار «شهرزاد» تکذیب شد
نظر شما
پربازدیدترین ها
- وقتی زن تبدیل به «ناموس» میشود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- گفتوگو با محمد مقدم درباره سینمای مستند/ فیلم مستند، جهانی است ساختگی؟
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- حضورهای بین المللی فیلم کوتاه تامینا
- گلدن گلوب اعلام کرد؛ وایولا دیویس جایزه سیسیل بی دمیل ۲۰۲۵ را میگیرد
- درباره «قهوه پدری»؛ قهوه بیمزه پدری
- «کارون – اهواز» در راه مصر
- اختتامیه جشنواره «دیدار» ۱۷ دی برگزار خواهد شد
- اختصاص سینماسینما/ سه فیلم ایرانی در جشنواره فیلمهای برتر سال ۲۰۲۴ مجله تله راما
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «مجمع کاردینالها»؛ موفقیت غیرمنتظره در گیشه و جذب مخاطبان مسنتر
- مدیر شبکه نسیم توضیح داد؛ مهران مدیری، جنابخان، فرزاد حسنی و چند برنامه دیگر
- تاکید بر سمزدایی از سینما و جشنواره فجر/ علیرضا شجاع نوری: ادغام جشنوارهی ملی و جهانی فجر سیاسیکاری بود
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ جادوی «شرور»؛ داستانی از دوستی، تفاوتها و مبارزه با تبعیض
- برای پخش در سال ۲۰۲۵؛ پسر شاهرخ خان برای نتفلیکس سریال میسازد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ «گلادیاتور ۲»؛ بازگشتی باشکوه به کُلُسیوم و سنت حماسههای سینمایی
- اعلام نامزدهای چهلمین دوره جوایز انجمن بینالمللی مستند/ محصول مشترک ایران و انگلیس در شاخه بهترین مستند کوتاه
- اصغر افضلی و انیمیشن «رابینهود» در تازهترین قسمت «صداهای ابریشمی»
- جایزه جشنواره آمریکایی به پگاه آهنگرانی رسید
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ از فرصت ثبت نام فیلمها تا داوری عوامل بخش نگاه نو
- نمایش بچه / گزارش تصویری
- اهمیت «باغ کیانوش» در سینمای کمدی زدهی این روزها
- برای بازی در فیلم «ماریا»؛ نخل صحرای پالم اسپرینگز به آنجلینا جولی اهدا میشود
- اکران فیلم علی زرنگار از اواخر آذر؛ «علت مرگ: نامعلوم» رفع توقیف شد
- مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
- بررسی هزینه و درآمد تولیدات ۳ سال اخیر؛ حساب کتاب فارابی جور است؟
- در اولین روزهای اکران بینالمللی؛ «گلادیاتور۲»، ۸۷ میلیون دلار فروخت
- اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر معرفی شدند
- نامزدی ۲ جایزه آمریکایی برای «دوربین فرانسوی»
- «شهر خاموش» بهترین فیلم جشنواره نوستالژیا شد
- فروغ قجابگلی بهترین بازیگر جشنواره ریچموند شد
- «تگزاس ۳»؛ کمدی از نفس افتاده یا موفقیت تکراری؟
- روایتی از سه نمایشنامه از محمد مساوات روی صحنه میرود
- «کارون – اهواز» در مراکش