تاریخ انتشار:1401/11/24 - 20:35 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 184539

مستند «رموز سطح» به کارگردانی ژُرژ پاول سیسِری در خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد.

به گزارش سینماسینما، چهارمین برنامه «مستندات یکشنبه» ذیل مجموعه سینماتِک خانه هنرمندان ایران، یکشنبه، ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ به نمایش فیلم مستند «رموز سطح» به کارگردانی ژُرژ پاول سیسِری، محصول سال ۲۰۲۰ اختصاص داشت که به دیدگاه‌های ریاضی‌دان نامی «مریم میرزاخانی» می‌پرداخت و پس از نمایش این مستند، منوچهر اکبرلو پژوهشگر و منتقد سینما و تئاتر به نقد و بررسی آن پرداخت.

دختر نباید سواد داشته باشد

منوچهر اکبرلو در سخنان ابتدایی خود به تاریخچه و مشکلات آموزش دختران در ایران پرداخت و گفت: آمارهای گوناگونی که راجع به میزان فعالیت زنان و تملک اموال آنها در کشورهای اروپایی و آمریکا مطرح کردم، به این دلیل بود که بگویم برای برابری جنسیتی هنوز راه زیادی در پیش است. مخالفت با آموزش دختران ریشه دیرینه‌ای دارد چون همواره آموختن نمودی از هم‌سنگ بودن مردان با زنان بوده است که جامعه مردسالار در دنیا همیشه در برابرش ایستاده است. بی‌بی خانم سرآبادی نخستین زنی است که اولین مدرسه دخترانه را در ایران راه‌اندازی می‌کند، او تکفیر می‌شود و خانه او که تبدیل به مدرسه شده بود، غارت می‌شود. طوبی رشدیه دختر میرزاحسن رشدیه نخستین مدرسه‌ساز به شکل نوین در ایران، شخص دیگری بود که یک مدرسه دخترانه راه‌اندازی می‌کند و بعد از چهار روز، بسته می‌شود. فروغ‌السلطنه که شاهزاده است، در شهر مشهد اولین مدرسه دخترانه را می‌سازد، فتوا داده می‌شود که مدرسه را خراب کنند چون «دختر نباید سواد داشته باشد وگرنه نامه عاشقانه می‌نویسد.» برادرها و نوکرهای خاندان مجبور می‌شوند اسلحه دست بگیرند و کشیک بدهند که کسی به آن مدرسه حمله نکند. هرچند موفق نمی‌شوند، دانش‌آموزآن مورد حمله قرار می‌گیرند. اولین مدرسه در شهر رشت را آذرمیردخت نیک‌روان می‌سازد و روحانیان شهر حکم می‌دهند: «بقال سرِ گُذر او را روسپی بخواند و به آن حرامی نمک نفروشد.» اتفاقات مشابهی هم برای میرزاحسن رشدیه افتاد که پایه‌گذار مدرسه به شکل نوین در ایران است و باعث شد مکتب‌خانه‌ها منسوخ شود. شیخ فضل‌الله نوری درباره مدارسی که میرزاحسن رشدیه می‌ساخت، گفته است: «ورود به این مدارس باعث اضمحلال دین اسلام است. درس زبان خارجه، شیمی و فیزیک، عقاید دختران را سخیف و ضعیف می‌کند.» میرزاحسن رشدیه تا زمان مرگ، همیشه آماج تهمت‌هایی همچون بی‌دینی و دشمنی با اهل‌بیت (ع) بوده است. خوشبختانه، امروز تا حدی قدر او دانسته می‌شود و میدانی به نام رشدیه نام‌گذاری شده است.

وی به نبود برابری جنسیتی بین زنان و مردان در کشورهای مختلف جهان اعم از پیشرفته تا جهان سوم اشاره کرد و گفت: ۱۱ فوریه، روز جهانی «دختران در علم» نام‌گذاری شده است و در این روز، تلاش می‌شود تا توانمندسازی دختران و زنان مورد توجه همگان قرار بگیرد. دسترسی نداشتن به شغل و درآمد مناسب، نقش نداشتن در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی، خشونت و محرومیت‌های مختلف مانند آموزش که موضوع این جلسه هم است، نمونه‌هایی از نابرابری جنسیتی است که در جهان و حتی توسط خود زنان نهادینه و پذیرفته شده است. این تبعیض، دلایلی همچون باورهای غلط سنتی، فشارهای خانواده و جامعه، ازدواج زودهنگام و.. دارد.

این منتقد سینما آمریکا را مهد ریاضیات مدرن در دنیا نامید و عنوان کرد: بزرگترین دانشگاه‌های ریاضی دنیا در آمریکا است؛ به‌طوری که اروپایی‌ها هم برای پیشرفت در این زمینه، عازم دانشگاه‌هایی مثل هاروارد، کلمبیا، جان هاپکینز و غیره می‌شوند. در آمریکا زنان را در رشته ریاضی به سختی می‌پذیرند چون محیط مردانه‌ای است. وینفِرِد مِریل اولین زن دارای مدرک دکترای ریاضی در آمریکا در سال ۱۸۸۶ است که با وجود اینکه نمره ۲۰ در دفاعیه می‌گیرد، هرگز و حتی زمانی که می‌میرد، از دادن مدرک دکترا به او امتناع می‌کنند. کریستین فرانکلین هم نمونه دیگری است که بعد از مرگ، مدرک را به او می‌دهند. اوُلی گِرام‌ویل اولین ریاضی‌دان سیاهپوست است که به دلیل زن بودن و سیاه پوست بودن، مدرکش را نمی‌دهند. به مرور، این دکترای ریاضی شدن، استاد ریاضی شدن و ریاضیدان شدن برای زنان در فرهنگ عمومی به امری عادی تبدیل و فضا بهتر می‌شود.

 

ریاضیات فقط رابطه بین اعداد نیست

این پژوهشگر هنر از علاقه کم دانش‌آموزان دختر در ایران به رشته‌های فنی و ریاضی طبق آمارهای سازمان سنجش کشور در چند دهه اخیر سخن گفت و افزود: دانش‌آموزان دختر در ایران به رشته‌های هنر و ادبیات علاقه بیشتری دارند و شاید به دلیل مناسبات خانوادگی و جامعه، انتخاب رشته‌های فنی و ریاضی را سخت‌تر می‌بینند. نکته جالب اینکه در دهه گذشته، علاقه دختران به تحصیل در رشته ریاضی خیلی بیشتر شده و حضور چهره‌ای مثل مریم میرزاخانی تاثیر مهمی در گرایش دختران به رشته ریاضی داشته است. همچنین، جامعه متوجه شده است که ریاضی، نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت در رشته‌های دیگری همچون فناوری اطلاعات و گرایش‌های جدید پزشکی دارد. امروزه به این نتیجه رسیده‌اند همان‌طور که در این مستند هم اشاره شد، ریاضیات فقط رابطه بین اعداد نیست و موضوعی فراتر از اینها است و به همین دلیل، فیلسوفان امروزی به ریاضیات علاقه زیادی دارند چون فکر می‌کنند در واقع، ریاضیات منطقِ صحیحِ فکر کردن است و کسی که ریاضی خوبی دارد، این منطق در او قوی‌تر است؛ و این همان موضوع مهمی است که در فلسفه کاربرد دارد. آنها متفق‌القول هستند که ریاضیدان‌ها، مکانیسم ذهنی و فکری دقیق‌تری دارند. با این وجود، هنوز آمار گرایش به ریاضی خیلی کم است و ۱۵ درصد مجموع آمار داوطلبان رشته ریاضی در کنکور سراسری است.

 

یکی از حضار درباره علاقه کمِ دختران و حتی مردان، به گرایش به رشته ریاضی بیان کرد: شما به بخشی از ریشه‌های تاریخی این مسئله در صحبت‌هایتان اشاره کردید که نمونه‌های اسفباری وجود دارد و حصول این نتیجه در بحث آموزش در ایران ناگزیر بوده است. در حال حاضر، از نظر من، مهم‌ترین مسئله نحوه آموزش ریاضی در مدارس است که برای هم دختران و هم پسران باعث روی‌گردانی، نوعی نفرت و ترس آنها از این رشته می‌شود. تجربه‌ای که خودم در اول راهنمایی داشتم و به دلیل وجود یک معلم، به طور کل از ریاضی متنفر شدم. من که در همه درس‌ها عملکرد خوبی داشتم، در آن سال، در این درس تجدید آوردم. این نکته در همه رشته‌ها است ولی در این درس، نمود بیشتری دارد. با این وجود، این فیلم بسیار الهام‌بخش بود و وقتی دیدم، با خودم فکر کردم که اگر چنین تجربه‌ای نداشتم، من هم می‌توانستم تجربه دیگری در این زمینه داشته باشم.

 

کمبود منابع تحقیقی درباره زندگی شخصی و حرفه‌ای مریم میرزاخانی

منوچهر اکبرلو مریم میرزاخانی را مظهر صبر، استقامت و همت زیاد دانست و گفت: مریم میرزاخانی مثل ریاضیدان‌ها و فلاسفه که کارهای ذهنی می‌کنند، در نظر دیگران، آدمی آشفته و جدی به نظر می‌آید. همانطور که در فیلم هم دیدید، ریاضیدان‌ها اکثرا آدم‌هایی درونگرا و با چهره‌هایی بی‌حالت هستند، با اینکه ذهن منسجم و فعالی دارند. جان نَش ریاضیدان معروف «ذهن زیبا» هم همین خصوصیات را داشت. اگر علاقه‌مند بودید بیشتر وارد دنیای ذهنی مریم میرزاخانی بشوید، «داگویل» ساخته لارس فون‌تِریه را تماشا کنید چون فیلم مورد علاقه این ریاضیدان است. فیلمی غیرعادی با بازی نیکول کیدمن است. این فیلم درباره دشواری خوب بودن در جامعه‌ای است که همه به فکر خودشان هستند. در مستند «رموز سطح» و دو فیلم دیگری که در این باره دیدم، هیچ عکس و فیلم شخصی و هیچ تصویری از سخنرانی‌های او موجود نیست. من آرزو دارم یک روز فیلمی داستانی درباره زندگی مریم میرزاخانی ساخته شود با وجود اینکه منابع تحقیقی فراوانی راجع به زندگی شخصی و حرفه‌ای او وجود ندارد. حتی به علت شناخته‌شده بودن وی پیشنهاد وارد سیاست شدن را دریافت می‌کند که نمی‌پذیرد، دلیلش انسان‌دوست نبودن نیست بلکه به چیزی فراتر از اینها می‌اندیشیده و می‌خواسته برای مردم کار بهتری انجام دهد. من دارم سعی می‌کنم بین علایق مریم میرزاخانی که در منابعی به آنها اشاره شده است و درونیات واقعی این نابغه پُلی ایجاد کنم تا در این نشست، نگاهی فراتر از یک بزرگداشت برای وی یا روایت یک زندگی‌نامه از او داشته باشیم.

 

«رُموز سُطح» الگوساز نیست

این منتقد هنری به بزرگداشتی نبودن «رموز سطح» نقبی زد و گفت: این فیلم، یک فیلم بزرگداشتی نیست چون احساس‌گرایانه نیست و ژرژ پاول سیسری نخواسته است از مریم میرزاخانی یک اسطوره بسازد. بخش اول که زمان بیشتری را به خودش اختصاص می‌دهد، به توصیف مریم میرزاخانی از زبان اطرافیان او می‌پردازد. در بخش دوم، تشریح دو نظریه این ریاضیدان از طریق انیمیشن اتفاق می‌افتد که می‌تواند برای متخصصان حوزه ریاضی جذاب باشد در صورتی که از درک مخاطبان غیرمتخصص خارج است. استفاده از انیمیشن برای بازسازی صحنه تصادف اتوبوس دانشجویان نخبه هم از دیگر مواردی بود که کارکرد نداشت. ما هیچ‌وقت نمی‌فهمیم مریم میرزاخانی طبیعت یا بزن‌ و بکوب یا چیزهای دیگری را در زندگی شخصی دوست داشته است یا خیر چون در مستند پرتره، چیزهای بی‌ارزش و کم‌ارزش هستند که می‌توانند درونیات یک انسان را به نمایش بگذارند و آدم‌ها ارتباط بهتری با آن برقرار می‌کنند. فیلمساز وارد این موضوعات نمی‌شود که بخشی از آن، به کمبود منابع تحقیقی مناسب درباره مریم میرزاخانی مربوط می‌شود. از شوهر و دوست صمیمی میرزاخانی می‌توانست استفاده بهتری در این زمینه کند که عمدا این کار را انجام نداده است. فقط جملات کلیشه‌ای درباره او از زبان اطرافیان می‌شنویم بدون اینکه مصداق تصویری‌اش در سبک زندگی میرزاخانی به تصویر کشیده شود. والدین و دیگر اعضای خانواده مریم میرزاخانی در این فیلم غایب هستند در صورتی که او، مشکلی برای رفت‌و‌آمد به ایران برای ملاقات با آنها نداشته است، پس می‌توان نتیجه گرفت که یا آنها تمایل به حضور در این فیلم نداشته‌اند یا فیلمساز نمی‌خواسته وارد حریم شخصی این شخصیت شود.

وی افزود: کسانی که قدمی در راستای پیشرفت جهان برداشته‌اند، در مستند پرتره، باید وجهه الگو بودن آنها به نمایش دربیاید چون هر انسانی که به قله می‌رسد، مثل همه انسان‌ها با مشکلاتی مواجه بوده است. چون اگر همه‌چیز طبق روال و به دلخواه مریم میرزاخانی پیش‌رفته و همه‌چیز برای او مهیا بوده باشد، دیگر او کاری نکرده است که تبدیل به یک الگو شده باشد. در این فیلم، جای خالی این موضوع به شدت حس می‌شود. منظورم اسطوره‌سازی نیست که در برخی مستند‌های پرتره اتفاق می‌افتد، شخصیت برای تماشاگران غیرملموس می‌شود و دیگر نمی‌تواند یک الگو باشد؛ معضلی که در نمایشنامه‌های دفاع مقدس وجود دارد. این مستند وارد مقوله اسطوره‌سازی نمی‌شود و در عین حال، نمی‌تواند الگوسازی کند.

منوچهر اکبرلو در انتها، آرزو کرد کاش می‌شد درباره علاقه کمِ دختران به گرایش به رشته ریاضی و جایگاه ریاضیدان‌های زن در دنیای ریاضی سوال پرسید و از نظر او، متوجه نقش جامعه و همچنین، کلیشه‌های جنسیتی در این باره شد و گفت: به نظر من، مریم میرزاخانی مهم‌ترین آدمی است که می‌تواند به این سوال جواب بدهد که اگر اینها به دلیل نقش جامعه و کلیشه‌های جنسیتی است، چگونه می‌شود اینها را تغییر داد؟

چهارمین برنامه «مستندات یکشنبه» با ادامه پرسش و پاسخ مخاطبان خاتمه یافت.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها