تاریخ انتشار:1403/02/07 - 14:47 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 196480

سینماسینما، جمال رهنمایی*

یورگوس لانتیموس کارگردان یونانی در فیلم «بیچارگان» یکی از عجیب‌ترین فانتزی‌های تخیلی انسان را روی پرده سینما به تصویر کشیده است؛ مادری که با مغز دخترش زندگی می‌کند و بدن او به همراه افکار و ایده‌های دخترش زندگی متفاوتی را تجربه می‌کند. 

بلا، زنی است که در اوج ناامیدی زندگی با یک ژنرال مستبد دست به خودکشی می‌زند اما جسد نیمه جان او در حالی که دختری را باردار است از طریق دلالان جسد به دست جراحی نامتعارف می‌رسد که دوست دارد همه نوع ترکیبات مغز و بدن را آزمایش کند. نتیجه این آزمایش زنی بالغ است که با مغز یک کودک خردسال زندگی دوباره‌ای را تجربه می‌کند و در نهایت این موجود مادر/ دختر به یک موجود بالغ و متفاوت تبدیل می‌شود. بدن مادر ناگریز از تحمل و تسلیم شدن در مقابل وسوسه‌های گوناگون یک کودک خام، پرهیجان و جسور است. او دوست دارد همه چیز را تجربه کند از شنیدن صدای شکستن ظروف گران قیمت آقای جراح تا ترک نامزد خودش و رفتن به یک سفر ماجراجویانه با مردی که هیچ پایبندی به او ندارد.

همه مفاهیم فلسفی و مهم زندگی برای این دختر ماجراجو قابلیت دوباره آزمایی و تجربه دارند گویی او نه با مکاتب فلسفی که جوان سیاه پوست داخل کشتی نماینده ابراز آنها در فیلم است آشنایی دارد و نه حتی در بند امیال هدایت شده توسط این دستگاه‌های نظری است. او تصمیم دارد همه چیز را از راه تجربه‌های انسانی و فردی بیازماید و به هر قیمتی خودش باشد.

 آنچه از پس این تجربه خطرناک و ماجراجویانه در پایان فیلم به دست می‌آید زنی است که می‌تواند از ترس‌های زندگی گذشته خود که یک بار تسلیم آن شده و مرگ را برایش رقم زده عبور کند و از دست  افکارخودش آزاد شود. 

گویی پیام داستان این است که برای رهایی بدن از رنج بایستی افکار خودمان را تغییر بدهیم.

این تجربه به حدی برای بلا راضی کننده و مطلوب است که او را در پایان فیلم یک دانشجوی پزشکی می‌بینیم که تصمیم دارد شیوه پدر معنوی خودش را ادامه دهد و ترکیبات تازه‌ای خلق کند تا انواع آزادی از خویشتن را بیازماید.

 رابطه بدن و ذهن رابطه‌ای تعاملی است. ذهن راهنمای بدن در طول زندگی اوست راهنمایی که وسیله بروز رفتار او همان بدنی است که در آن زندگی می‌کند. به تعبیری دیگر ذهن و بدن زندانی یکدیگرند اما در همین حال خاطرات ذهن در بدن ثبت می‌شوند و از طریق رفتار، ذهن را در مقابل عمل انجام شده قرار می‌دهند. اغلب بیماری‌های جسمی که دلایل پزشکی مشخصی ندارند نشانه‌هایی از ثبت و بروز این خاطرات دردناک توسط بدن هستند.

این رابطه تعاملی می‌تواند توضیح دهنده بخشی از رفتارهای نابخردانه‌ای باشد که ما آنها را انجام می‌دهیم و سپس از انجام دادن آنها پشیمان و سرخورده می‌شویم در حالی که می‌توان این رفتارها را نشانه‌ای از ثبت خاطرات آزاردهنده توسط آزارهای بدنی و تروماهایی دانست که بر بدن خودمان تحمیل کرده‌ایم و بدن بدون فرمانبرداری از مغز توسط این رفتارها اعتراض خودش را نشان می‌دهد بیماری‌های عصبی، دستگاه‌های قلب و عروق، گوارش و بیماری‌های تنفسی که دلایل پزشکی مشخصی برای آنها یافت نمی‌شوند در صدر این نوع بیماری‌ها قرار دارند.

دنیای فانتزی‌گونه لانتیموس به دنیای درونی انسان محدود نمی‌شود اشیا، بناها، مکان‌ها و حیوانات نیز در فیلم لانتیموس غیرمتعارف و فانتزی هستند؛ در آنها ابعاد، فاصله‌ها و رنگ‌ها خیالی هستند. کالسکه دکتر بکستر، لباس‌های بلا، اتاق‌های کشتی، خود کشتی، تیتراژ آغازین و پایانی فیلم  وحیوانات خانه دکتر بکستر موجوداتی نامتعارف و خیالی هستند. 

بخش دیگری از بیان فانتزی‌گونه فیلم توسط شیوه‌های فیلمبرداری متفاوتی برای ما به تصویر کشیده شده است. فیلم با سه مدل دوربین به ما نشان داده می‌شود. گاهی معمولی و رایج مثل واقعیت، گاهی پرسپکتیو و محدب مثل خیال و گاهی فشرده و تونلی مانند آرزو. شاید این نوع بیان تصویر می‌خواهد به ما آدرس بدهد که این سکانس فیلم را از چه زاویه نگاهی ببینیم. 

در این فیلم ما شاهد تولد و زندگی دوباره بلا بکستر هستیم؛ او یک بار دیگر با نسخه تجویز شده یورگوس لانتیموس زندگی آزاد را تجربه می‌کند.

 *روانشناس تحلیلی

 

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها