سینماسینما، شادی حاجی مشهدی
مهدویان در آخرین ساخته خود دست به تجربه مخاطره آمیزی زده است و گویی در لبه تیغ قدم برمی دارد. از این رو که هم می خواهد قطعات یک سازه ی بزرگ و مهم را با ابزار دم دستی و ساده سرهم کند و هم انتظار دارد نتیجه نهایی ضمن انتقال لحن، یک شاهکار قدر دیده و فرهیخته پسند هم باشد.
او در تلاش برای ایجاد تنوع در ژانرهایی که تجربه کرده، این بار از فرم و زیبایی شناسی می گذرد و بیشتر به گفتن حرف های مهمش بسنده می کند. اگر چه آرام تر شدن دوربین و تناسب قاب ها، مهمترین مشخصه ی رشد بصری و بلوغ نگاه کارگردانی اوست، اما در تدوین نماها به تاسی از پرگویی و تمپوی فیلم شلخته و کم درنگ عمل می کند!
در تصویر سازی از جهان فیلم، شاید بتوانید سیستم سختگیرانه و شبه کمونیستی حاکم بر یک کارخانه در حومه پایتخت را تصور کنید، مثل آنچه در ما به ازای بیرونی برای کارخانه «چسب هِل» اتفاق افتاده بود (در اگزوتیک ترین حالت این فقر و سو استفاده فریبکارانه سطوح حاکمه بالاتر، می توان حتی به جامعه بزرگتری همچون کره شمالی هم فکر کرد)، لباس های متحد الشکل، رنگ و رو رفته، سر و شکل چرک و بی پیرایه و طراحی لباس و صحنه که گویی متعلق به مکانی در گذشته ای دور است که زمان در آنجا از حرکت ایستاده.
حالا قصه ی آرزوی یک دختربچه از اهالی همین شهرک بی در و پیکر و کارگرنشین را بیرون بکشید.
این آرزو را آنقدر بزرگ کنید و مهم جلوه بدهید تا همه داشته ها و نداشته های قصه و آدم هایش را تحت الشعاع قرار بدهد. به این صورت که بشود هم لحن طنازانه و فانتزی جاری در فیلم را منتقل کرد و هم تلخ و کنایه آمیز سخن گفت.
اگر چه فضای بازیگوشانه و ریتم پر دیالوگ شیشلیک فرصت تنفس و تفکر را به تماشاگر نمی دهد، اما نکته سورئال فیلم آنجاست که این خطابه ها و طعنه های سیاسی و اجتماعی، با لودگی های رضا عطاران و شیطنت های پژمان جمشیدی و پرگویی های آشنای ژاله صامتی به مخاطب منتقل می شوند. مهدویان اگر چه از تسلط و تیپ سازی خوب هر سه بازیگر در بیان و بدن، بهترین بهره را می برد اما جای افسوس است که متن طنازانه ژوله ی صاحب سبک، تبدیل می شود به تکه های بی وقفه از شوخی های تکراری و قابل پیش بینی که اتفاقا کمتر اشک و خنده ای به لب می آورد و دست کم موتور مخاطب را تا نیمه فیلم گرم نمی کند.
در مرکز این هیاهو اضافه کنید شنیدن چندباره ی گزاره هایی را که روزگاری جزو فضیلت های دروغین و عوام فریبانه ی دهه شصت بودند؛ مثل قناعت، صرفه جویی، اطاعت، سپاسگزاری و تلاش بی چشمداشت و فداکاری برای زنده ماندن…
حالا فکر کنید همه این ها را دوباره و در پایان دهه نود می شنوید که از قضا شاید در شرایط کنونی به نظر امروزی و پرکاربرد هم به نظر برسند.
بی گمان در سال های اخیر مصداق این شعر که:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
برای همه ما آشناتر و ملموس تر شده است و مهدویان این بار به سبک گزارش های صدا و سیما (برنامه در شهر ) با کارگران بی نوای کارخانه پشم ایران (که درواقع پارچه شویی است تا پشم ریسی) مواجه می شود که از فقر به تنگ آمده اند اما برای روزی بخور و نمیر خود، هر خفتی را می پذیرند، در لباس و سبک زندگی در همان دهه شصت مانده اند و مجاز به آرزو کردن نیستند؛ که اگر رویای خود را واقعی بیابند و به دشواری تجربه اش کنند، باید چیزهای زیادی را در مقابل، از دست بدهند.
فیلم شیشلیک به شرط اکران در گیشه، خوب می فروشد و بی گمان با همین شکل و شمایل چند وجهی و پر حرف، موقعیت های بسیاری را برای تلاقی و تلافی فراهم می سازد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «اجل معلق»؛ میان زمین و آسمان
- رضا عطاران با «اجل معلق» به شبکه نمایش خانگی میآید
- آقای عطاران اگر قرار نبود به سوالی جواب دهید پس چرا در نشست خبری شرکت کردید؟
- اکران آنلاین «قیف» از سهشنبه
- چهار فیلم جدید با ترکیب تازهای از بازیگران روی پرده سینماها
- انتشار عکس گریم متفاوت رضا عطاران/ «قیف» اکران میشود
- «قیف» با رضا عطاران به سینما میآید
- آغاز اکران دو فیلم جدید/ رضا عطاران به سینما بازگشت
- دست برنده برای فرشته مرگ/ نگاهی روانشناختی به فصل دوم «زخم کاری»
- زنگ تفریح یک فیلمساز چیرهدست/ نگاهی به فیلم «ویلای ساحلی»
- آیا رضا عطاران رکوردهای فروش ۱۴۰۲ را میشکند؟
- رکوردزنی در شبکه نمایش خانگی
- سانسور عجیب در سریال زخم کاری که خبرساز شد
- دانههایی که سبز نمیشوند/ درباره اقتباس در «زخم کاری: بازگشت»
- «ویلای ساحلی» از مهر اکران میشود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم





