سینماسینما، همایون امامی
رفتن عزیزم خسرو سینایی این مهربان ترین استاد، غفلتم را دامن زد و فراموشیام داد که ۲۱ مرداد سال روز پرواز منوچهر عسگری نسب نازنین است. دوست استادی که حضورش جلال زندگی من بود و هست و با او بودن هر اندازه کوتاه، بر اعتبار و احترام زندگی ناچیز من افزود. و این که به شوق انقلاب تحصیل دکتری سینما در آمریکا را نصفه نیمه رها کرده به ایران آمده بود. یاد ساعدی بخیر و نمایش «چوب به دست های ورزیل» اش. در آن اوایل مثل خیلی های دیگر می اندیشید که علی آباد هم شهریست، وقتی فهمید که ده کوره ای هم نیست، خوش نامی به بد نامی نفروخت. پا پس کشید؛ و به درون خزید. افسرده و تلخ از بازی خوردن که زمانه دیگر شده بود، وعده ها کتمان و کتابت تاریخ را قلم تزویر می نگاشت. حالا سراب آغاز فیلم «پیری سوز چک چکو» برابر دیدگانش شکل می گرفت و او همان دوچرخه سواری می شد که در هرم گرما و رقص مواج سراب آغاز فیلم، رو به دوربین می آمد. پس راه دیگری نمی ماند مگر خزیدن به کنج انزوای خویش و درگیری با بیماری های مختلف و سکوت و سکوت و فسردن و فسردگی.همو که در گشود به تازه واردی که قبض جان ماموریت مبارک اوست.
رخصت های متعدد برای دیدار به من می بخشید از ره لطف و درگیری های این زندگی بیهوده مانعی بود که گوشم را بکشد و بگوید: ابله! یار از ره لطف ترا خوانده است، تو به چه کاری؟ بازی به کناری بگذار.
چشم که گشودم رفته بود.آخرین تابلو از او تخت بیمارستان بود و نگاه خاموش مهربانش و زبانی که قفل بود و هامون پسرش که نگران بربالین پدر به امیدی واهی دل خوش داشته بود و مرا می نگریست که گریستن را قورت می دادم، به سختی که اشکم را نبیند و او می دید اشکی که در بن بست چشم تقلا می کرد که شیار گونه گر گرفته شود و دو روز بعد… آن تخت خالی بود و خاک خوشحال که گنجی به او سپرده شده است.
یادش با منست: دیروز و امروز و فردا های آینده، و فیلمهایش، بخصوص فیلم مستند «پیری سوز چک چکو» که بسیار دوستش می داشت و یکی از بهترین فیلمهایش محسوب می شود، فیلم و فیلم هایی دیگر که همواره از حضور او می گویند.از حضور زنده او.
گوش کنید صدای سرفه اش می آید و لحظاتی بعد با یک سینی کوچک و دو استکان چایی و لبخند پر مهرش در سینا فیلم غبار گرفته و متروک کنارت می نشیند و از فریدون رهنما می گوید و آن خاطره تصادف او و یا خراب کردن دیوار خانه اش بخاطر ضرورت فیلمبرداری و یادی از دو بانو که جان جهانش بودند: مادرش و همسرش و آرزوهایش برای آینده فرزندانش هومن و هامون و هوتسا و هاتف.
یاد و خاطره اش روشن و تابناک که شرف به جاه نفروخت و جلال را معنای جلیلی بخشید.
منبع: صفحه فیس بوک همایون امامی
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «شقایق سوزان»؛ شصت سال از کوچ گذشت
- نمایش مستند «شقایق سوزان» با حضور همایون امامی
- بزرگداشت محمدرضا اصلانی و رونمایی از کتاب «اصلانی به روایت اصلانی»/ محمدرضا اصلانی: آنچه حاصل این سالهاست نه حاصل یک رنج بلکه حاصل یک جنگ عظیم اس
- از سیل سالهای تنهایی/ نقد همایون امامی بر فیلم «آب ما را خواهد برد» ساختهی محمد احسانی
- در نکوداشت زنده یاد «خسرو سینایی» مطرح شد: سینایی در سینما شرافتمندانه زیست/ سینایی بنیانگذار مستند پرتره بود
- در چهارمین شب از رویداد «سیستان؛ مشقت زیستن» مطرح شد: باید به حال مردم این زمان و سرزمین گریست
- پنجشنبه برگزار میشود؛ دیدار و گفتگو با همایون امامی
- نقد و بررسی دو فیلم از فرهاد ورهرام توسط انجمن صنفی کارگردانان مستند
- خانه روشن میشود چون یاد نامت میکنم/ به مناسبت سالروز درگذشت منوچهر طیاب
- نامه سرگشاده محسن خانجهانی به وزیر ارشاد/ آقای وزیر! توقع «رپرتاژ» که ندارید؟/ اما و اگرهای یک «مستندنگاری»
- بیانیه انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند در پی درگذشت هوشنگ میرزایی/ ما از مسئولان پاسخ میخواهیم!
- مراسم نکوداشت منوچهر طیاب برگزار شد/ فیلمسازی از نسل عقلانیت
- «به شکوفهها، به باران، برسان سلام ما را»/ در رثای اکبر عالمی
- مسعود جان چرا با این عجله؟
- آه تابستان، چه شوم! چه وحشت انگیز!
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





