سینماسینما، علی پاکزاد
در میان فیلمهای سال ۹۸ دو فیلم “جهان با من برقص” و “رد خون ” قهرمانانش با موضوع زندگی و مرگ درگیر بودند. علی مصفا با مرگ خودش و جواد عزتی با مرگ دیگران. مواجهه این دو فارغ از فیلمنامه و کارگردانی زیبا، قابل تامل و درک کردنی بود. در ادامه به این دو نقش اشاراتی کوتاه دارم.
سه اسم برای یک نفر: جهان و جهانگیر و علی مصفا. چگونه می توان به پایان سلام کرد و باز هم فدایی دیگران شد و خود را برای نگه داشتن ماشین رها شده ای جلوی آن انداخت؟ ای کاش ماشین زمان هم به همینگونه بود اما بازیگر ما به آن فکر نمی کند او دوستانش را فراخوانده تا کمک کنند تا او با مرگ کنار بیاید. علی مصفا که درونگرای ذاتی است، درونگرا ترین نقشش را در «جهان با من برقص» بازی می کند چرا که دوستانش نه در پی چاره مرگ اندیشی او که در پی گذشته و آینده بی فرجام خود می دوند و او در نقطه تلاقی انسانها همچنان تک و تنها می ماند. او وسیله ای شده است برای بازخوانی دیگران توسط خودشان. او دچار تنهایی پر آشوبی است که فقط یک حیوان می تواند و ارزشش را دارد که با او همراه شود. همراهی برای پیش از مرگ و بازی خودکشی توسط بازیگر تنها در مقابل یک گاو است که باید فهمیده شود. او ناکامی را می ماند که با تمام ناکامی ها بهترین نقش فیلم را از آن خود می کند و در لحظه به لحظه بازی اش با مخاطب حرف می زند. جهان با دو حلقه دوستان و حلقه نسبی به آدمیان وصل است اما از دخترش هم ناامید می شود و به وجوه تاسف بار انسانی نزول می کند؛ هم کلامی با یک گاو. علی مصفا نقشش را در فیلم، به بازی کردن نقش انسان معاصر پیوند می دهد . انسانی که از دیگران یک گام جلوتر است چرا که می داند کی می میرد. او بلوغ از مرگ را درون کالبد خود پرورانیده و یک پیغام دارد که پایان تنهایی فقط با مرگ است که شکل می گیرد. شاید این نقش به تن علی مصفا خیلی پیشتر از نوشتن فیلمنامه نشسته بود و کارگردان چاره مرگ اندیشی اش در فیلم را نه در بازی مصفا که در همزیستی مسالمت آمیز او با یک کمدی سیاه یافته است.
در فیلم ماجرای نیمروز: رد خون، جواد عزتی هم با آنکه باز هم در نقش صادق، عقبه ای از فیلم قبلی ماجرای نیمروز را با خود حمل می کند اما اینبار قدری واقعی تر است. گاه مستأصل می شود، گاه به دنبال استعفاست و گاه در مقابل شهادت نیرویش وامانده و بی تفاوت است. او اگر چه در رد خون یک خبره اطلاعاتی هوشیار است و هنوز از دیگران جلوتر است و درست شک میکند و راه حل ارائه میدهد اما این بار سعی می کند که حواسش به همهچیز باشد و مرز لطیف باور داشتن و نداشتن خود را به نمایش می گذارد. او دعوایی در درون دارد. اگر چه او هیچ چیز را ارجح تر از اراده حکومت در حذف گروهک مخالف نمی داند و در مقابل این احساس وظیفه و آتش به اختیاری، دوست و مصلحت و منافع شخصی نمی شناسند. اینها از او شمایلی می سازد که اگر فیلم قبلی را کسی ندیده باشد بهت زده از توانایی عزتی در بروز این تیپ می شود. کسی که سابقه ذهنی مردم، او را در قواره ای غیر جدی تر بیشتر دوست می دارند.
تبدیل شدن جواد عزتی به یک استراتژیست جنگی و یک نیروی عملیاتی موضوعی است که فیلم را پیش می برد. او از حاشیه ها و داستانکها ما را عبور می دهد که غایت آرزویش را در فیلم ببینیم؛ «پیروزی ما ». اما توان او در بازی، این دیدگاه را به « هلاکت دشمنان ما » تغییر می دهد. مرگ آنان هدف غایی عزتی است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- سروش صحت و علی مصفا «بیآتشی» را روایت کردند
- «وحشی»؛ اولین حضور سریالهای ایرانی در تورنتو
- پیوستن علی مصفا، صابر ابر و شمس لنگرودی به «چشمهایش»
- وحشیسازی یا وحشیزادگی؟/ روایتی از داود اشرف و زخم فرودستان در «وحشی»
- از ۲۵ فروردین؛ سریال هومن سیدی به شبکه نمایش خانگی میآید
- «تمساح خونی» و «آبی روشن» آنلاین اکران میشوند
- بازگشت جواد عزتی به خونبازی در «زخمکاری ۳»
- «تمساح خونی» ۴۰ روزه ۱۰۰ میلیاردی شد
- یک رکورد دیگر برای «تمساح خونی»؛ ۱۱.۵میلیارد فروش در ۷ روز
- «تمساح خونی» رکورد فروش افتتاحیه سینمای ایران را شکست
- «تمساح خونی» در سینماها/ رونمایی از پوستر فیلم جواد عزتی
- هوشمندی در آفرینش موقعیتهای کمیک/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- بازیهای خوب در فیلم خوب/ نگاهی به «تمساح خونی»
- موفق در سرگرم سازی/ نگاهی به فیلم «تمساح خونی»
- دست برنده برای فرشته مرگ/ نگاهی روانشناختی به فصل دوم «زخم کاری»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- حقایقی درباره فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به بهانه نمایش آن از تلویزیون
آخرین ها
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود





