تاریخ انتشار:1404/04/14 - 09:25 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 209344

سینماسینما، فرزانه متین

اسکات دریکسون، خالق تلفیق ژانرهای مختلف از فیلم «جن گیری» تا «تلفن سیاه»، سرانجام در ۱۴ فوریه ۲۰۲۵ همزمان با روز ولنتاین فیلم «تنگه» The Gorge را از پلتفرم اپل تی وی پلاس منتشر کرد و حالا قرار است در سینماهای کشور اکران شود. اثری که ترکیبی از ژانرهای اکشن، علمی تخیلی، تریلر جاسوسی، دلهره آور و عاشقانه است که متاسفانه هر کدام از این ژانرها در رده سطحی است و بیشتر به بازی های ویدیویی دهه ی ۹۰ نزدیک است. مایلزتلر، آنیا تیلور جی و سیلوونی ویور در این اثر هنرنمایی کرده اند.

در ابتدای داستان مخاطب با روایت این که «دره» («تنگه») یک نوع اثر جاسوسی و معماییست رو به رو می شود، در یک طرف دره، مرد اسپاینری در قسمت  بلوک غربی نگهبانی می دهد و در طرف دیگر دختر جوانی از سوی بلوک شرق فرستاده شده  و در حال انجام وظیفه است. کارگردان برای این که بخواهد ژانر عاشقانه را به فیلمش اضافه کند، دوستی این دو تک تیرانداز را بعد از چند ماه نگهبانی در دو طرف دره به تدریج نشان می دهد تا جایی که سرانجام لیوای با بازی مایلز تلر به هر قیمتی شده خودش را با طناب های سیمی و به اصطلاح هالیوودی به آن سوی دره برای دیدار دراسا با بازی آنیا تیلور جوی می رساند تا دوستی بین شان عمیق تر شود و داستان عاشقانه شان پا بگیرد.

دو نفری که هیچ چیز از یکدیگر نمی دانند و فقط به واسطه ی تنهایی با یکدیگر رابطه پیدا کرده اند و به هم خو‌ گرفته اند. پرده ی اول فیلم فقط بر روی دوستی این دو نفر تمرکز دارد و کارگردان هم بازی های خوبی از این دو بازیگر سرشناس گرفته است. اما در پرده ی دوم و به هنگام بازگشت لیوای به سمت دره ی غرب، در میانه ی رفتن با طناب اش به سمت دره سقوط می کند و دراسا با دیدن این صحنه، خودش را از طرق مختلف به قعر دره می کشاند در اینجاست که  لیوای و دراسا با موجودات زامبی مانند و‌هیولایی رو به رو‌ می شوند. این سکانس ها دقیقا چیزیست که دریکسون تمام هم و غم اش را گذاشته تا فیلم را بسازد اما مخاطب با صحنه های کلیشه ای که مخصوصا در فیلم «رزیدنت ایول» دیده بود، رو به رو می شود و برایش تازه گی ندارد. حالا سازنده می خواهد، راز این دره را افشاء کند. آن ها در یک محفظه در دره با یک نوار ویدیویی رو به رو می شوند که این نوار، ماهیت و شکل گیری این موجودات را فاش می کند. جایی که گاف بزرگ دره در این سکانس نمایان می شود. مگر می شود بعد از ۵۰،۶۰ سال، دستگاه ویدئو و نوار ویدئویی بدون آن که خدشه ای به آن وارد شده باشد، صحیح و سالم باشد و در آنجا قرار داده شده باشد که این دو نفر آن را ببینند‌ و به آسانی راز را برای لیوای و دراسا فاش کنند.

آنطور که در فیلم ویدیویی نمایش داده می شود این منطقه برای آزمایش اسلحه های شیمیایی بوده که با آلوده کردن مردم، آن ها را به شکل هیولاهای ارگانیک یعنی ترکیب با درخت، حیوانات و سایر موجودات زنده درآورده که در نهایت  تبدیل به دشمنان خطرناکی برای انسان ها خواهند شد اما از سویی سازمان های خصوصی در خدمت دولت بر روی این موجودات حساب باز کرده اند ‌و نمی خواهند از بین بروند چرا که آن ها را ابرسربازهایی می بینند که در آینده نقش ماشین کشتار را خواهند داشت از این رو‌ست که کسی از راز دره خبر ندارد. با توجه به فرم و محتوای فیلم ویدئو نشان داده می شود که این اسلحه ها به دوران جنگ سرد یا حتی پیش از آن باز می گردد. تئوری دیگری هم وجود دارد که شاید این دره در خاورمیانه است چرا که عکس روزولت، چرچیل و استالین که در کنفرانس تهران گرفته شده در کنار ویدیو بر روی دیوار زده شده است. حتی برخی کاربران خارجی پس از تماشای فیلم معتقدند که این دره در ایران قرار دارد!

به هر حال بخش های اکشن در این قسمت خوب از آب در آمده و «تنگه» در این ژانر موفق عمل کرده است. پرده ی نهایی «تنگه»، ضعیف ترین بخش فیلم است و به زبان عامیانه، افتضاح ترین قسمت این اثر به شمار می رود. دیکسن هر آنچه را که ساخته بود در۵۰ دقیقه ی پایانی به باد داد. حتی اجراهای قوی این دو بازیگر به تدریج پتانسیل خود را برای بازی از دست می دهند و مخاطب با دو کاراکتر کاغذی روبه می شود.

زک دین در مقام نویسنده با نگارش فیلمنامه ی دره ضعیف ترین اثر حرفه ای اش را به یک‌ کارگردان توانمند سپرده است. فیلم اقتباسی از بازی های ویدیویی است که برای  نوجوانان  سرگرم کننده است.

مقدمه فیلم با چاشنی عشق، قابل قبول است، اواسط آن تنش زا و معمایی می شود و تا حدی مخاطب را دچار تعلیق می کند اما موخره ی آن به نوعی سقوط در سراشیبی است و از همه بدتر، پایان فاجعه آمیز آن مزید بر علت می شود که «تنگه»، اثری بسیار سطحی است. گویا نویسنده از هوش مصنوعی خواسته است که انتهای فیلم را جمع و‌جور کند.

قرار بر این بود این کارگردان مشهور سینما، بیننده را از طریق دو ‌کاراکتر وارد یک تریلر جاسوسی، دلهره آور و معمایی کند، اما در میانه ی راه پشیمان می شود و انسجام روایت فیلم از دستش در می رود و این اثر را همانند نامش به دره می فرستد.

ای کاش سینمای ایران، اثری با کیفیت تر را روانه ی اکران می کرد نه فیلم دست چندم هالیوودی.

لینک کوتاه

 

آخرین ها