سینماسینما، ابراهیم عمران
اوراق قرضه؛ ملی شدن نفت؛ دکتر محمد مصدق؛ نامها و واژگانی هستند که در پس و پیش آن تاریخی به یادگار مانده است. تاریخی به کهنسالی واژگانی که مولف «خائنکشی» خویشتن را وامدار آن میداند. روزی نقل قولی شنیدم از مسعود بهنود که میگفتند من و کیمیایی بازماندههای تهران قدیم هستیم. او پیر فیلمساز شهر است و من پیر روزنامهنگاری شهر تهران. حالیه جناب کیمیایی در آخرین ساختهشان «خائنکشی» تهرانی را نشان میدهد که صدق گفته روزنامهنویس قدیمی شهر را مهر میزند. تهرانی مخوف در دهه سی. همزمان با تب و تاب ملی شدن صنعت نفت. شخصیتهایی که آنها نیز در پی شاید کمکی به دولت ملی مصدق باشند. فیلم به هیچ عنوان تلاش نمیکند (شاید ناخواسته) که شناسنامه این کاراکترهایش را به مخاطب بشناساند. اصولا دنیای ذهنی فیلمساز در سیاست و بزههای اجتماعی آن چیزی نیست که در افواه جریان دارد. کیمیایی سیاست را نیز آزگار روزانه اجتماع میداند. سیاستی که میتواند تنیده به اجتماع و اقتصادش باشد. سیاستی که همزمان پیاله فروش و میخور و نشئه و… اجتماع را به هم پیوند میزند. مگر نه این است که دیالوگی در فیلم میگوید: «من هم شاه را دوست دارم؛ هم مصدق را» و دیگری میگوید: «من سهراب را.» به باورم مانیفست اصلی کار آخر پیر فیلمساز ما بسان بیشتر کارهایش در جمع اضدادی است که بدانها اعتقاد دارد. اگر در رمان ماندگار و کمتر قدر دیده «جسدهای شیشهای» شخصیتهایی چون رحیم و سروش و طاهر و طلعت و کاوه و رضا را درک میکنیم؛ به مدد قلم بیریا و از دل بر آمده نویسندهاش است و بس. اینجاست که تبدیلش به فیلم و بیان دیالوگها میتواند موجب از دست رفتن جان نوشته و احیانا فیلمنامه شود.(گویا قرار بود از جسدهای شیشهای سریالی ساخته شود) و واقعا نمیدانم چه بر سر اثر خواهد آمد در پس ساخته شدن. آیا لذت وافری که از رمان بردهایم، حفظ خواهد شد یا بسان فیلم اخیرشان که فقط آموزش سینما بود و میزانسن و دکوپاژ و طراحی صحنه، خواهد بود؟! چه تهرانی ساخت برایمان! چه فضاهایی ایجاد کرد در ذهن. حالیه انگار در آن زیست میکنیم. هر چند با بیش از نیم قرن فاصله. تهران پیاله فروشهای ارمنی (شخصیت ادی)، تهران شیرهکشخانهها (قاسم کوری)، تهران شاپور و خیابان سپهاش. تهران خانههای قمر خانمیاش. تهران دل و دلدادگیاش. تهران رفاقتهایش. تهران و مردانگیهایش. و تهرانی که بچههای با معرفتش یا پارکابی اتوبوس میشوند و یا گردوفروش شمرون (دیالوگی در فیلم). همه اینها خود چند فیلم است. و به حتم دیدنی. میماند نکتهای. همه این قابهای دوستداشتنی، همه این تاریکیهای تصویر در دیوار، فانوس به دستان در مه و درشکه و اسب. واقعا حظ وافر است. افسوس اما زیاد میماند. دو ساعت آموزش بصری ناب قاب و تصویر و میزانسن و دکوپاژ و طراحیصحنه دیدیم. وای از آن لیوان سبز قدیمی روی میز. بخاری هیزمی. قابهای روی دیوار. و اما افسوسها، امری نیست جز درنیامدن شخصیتها؛ باور نکردنهای اکتهایشان؛ مهدی کیست؟ ارتباطش با شاهرخ چیست؟ شناسنامه باورپذیریشان نزد مخاطب کجاست؟ سهراب که مهران مدیری بازی میکند -مثل همیشه بیروح- چه کسی است که با دکتر مصدق هم سر و سِری دارد؟ زنان فیلم از کجا آمدهاند؟ در چشم بهم زدنی یک تیم شدهاند؟ کجا هفتتیر به دست شدند؟ دل ِ دلدادگی شان به مردان فیلم از کجا نشات گرفته است؟ همه این پرسشهای مانده در ذهن مخاطب، سبب میشود عدهای در یک سوم و عدهای در میانه و سر آخر جمعیت زیادی در پایان فیلم، کنارت نباشند. به باورم ساخته آخر ایشان ادای دینی به خویشتن خویش است. مساوی شدن با افکار و عقاید نیم قرن خویشتن. از رفاقتها گرفته تا بازیهای سیاسی. از سمت مردم ایستادن؛ مردمی که اختلاف ندارند و مختلف هستند (دیالوگی در فیلم). و اینکه ایشان حتی رفاقت را در فیلمسازی هم رعایت میکنند؛ از سعید پیردوست گرفته تا جواد طوسی منتقد که دلبستگی خاصی به دنیای فیلمساز دارد. و چه دلپذیر بازی کرد آن چند پلان را. راستی این دیالوگ در شیرهکشخانه قاسم کوری، خود جواب همه پرسشهای در نیامده فیلم است. سکانسی که شاهرخ (پولاد کیمیایی) از قاسم کوری میپرسد: «پس نفت چی میشه؟» و قاسم جواب میدهد: «از نفتی میخریمش!». کیمیایی قصد نشان دادن قشری را داشت در آن دوران که پای کار بودند. و شاید خود نیز نمیدانستند فرجامشان چیست. بد نیست بار دیگر رمان «جسدهای شیشهای» خوانده شود برای درک بیشتر و بهتر این فیلم.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار شد؛ «قیصر» سخنگوی جامعه است/ کیمیایی بهزودی فیلم جدیدش را میسازد
- «قیصر»؛ خندقی در گذر زمان
- همزمان با سالگرد اولین نمایش عمومی «قیصر»؛ بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار میشود
- «جسدهای جاندار» در گالری ثالث؛ آثار مسعود کیمیایی تماشایی میشود
- رونمایی از فیلم مستند ساموئل خاچیکیان با پیام مسعود کیمیایی
- تحولات سیاسی و جریان موسوم به موج نو در سینمای ملی/ بهمناسبت روز ملی سینما
- عدالت به سبک قیصر مسعود کیمیایی/یادداشتی از کامبیز نوروزی
- از پخش پیام صوتی کیمیایی تا حضور گلچهره سجادیه در نمایش «دندان مار»
- نسخه اصلاح و مرمت شده «دندان مار» در موزه سینما نمایش داده میشود
- بیتا فرهی به خانه ابدی بدرقه شد
- تشویق طولانی مسعود کیمیایی در «بازنمایش قصه ترانههای ماندگار»/ کیمیایی از غم نبود مهرجویی گفت
- بدرقه پیکرهای داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر به خانه ابدی
- به بهانه «خائنکشی»؛ کیمیایی از دریچه «قیصر»
- یک فرصت طلایی برای خائن کشی/ به بهانه پخش مینیسریال «خائنکشی»
- منتقد سینما: مسعود کیمیایی نزدیکترین فیلمساز ایرانی به جهان ملویل است
نظرات شما
پربازدیدترین ها
- نامه یک دستیار کارگردان به همایون اسعدیان/ به ماجرای فساد در سینما، پلتفرم و تلویزیون، کلانتر نگاه کنید
- «علت مرگ: نامعلوم»؛ اثری با ارزش و کمیاب در سینمای امروز ایران
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- ویدیو/ واکنش هنرمندان و نویسندگان نسبت به توهین به مزار غلامحسین ساعدی
آخرین ها
- بهرهبرداری از سایتهای روستایی جدید همراه اول در کهگیلویه و بویراحمد با دستور وزیر ارتباطات
- گیشه سال سینما در تسخیر انیمیشن و دنبالهها/ ۱۰ فیلم پرفروش سینمای جهان در سال ۲۰۲۴
- اکران مردمی فیلم علت مرگ: نامعلوم / گزارش تصویری
- درخواست نعمتالله از مسئولان جشنواره فجر: «قاتل و وحشی» را یک سانس در کوچکترین سالن جشنواره اکران کنید
- دستیابی ارزش بازار سلامت دیجیتال جهانی به ۸۵۸ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰
- آغاز پویش قرعهکشی جایزه بزرگ همراه اول ویژه تمامی استانها
- فیلمی توقیفی که بعد از ۳ سال سریال میشود
- کارگردان «نیم رخ» با «دو سی» به شبکه نمایش خانگی آمد
- فیلمسینمایی «عکس»؛ تلاشی برای بازخوانی جایگاه انسان مدرن در جوامع سنتی
- «مالی سویینی» در دوبی روی صحنه میرود
- احمد صدری سرپرست دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد
- بررسی سریالهای پربیننده ۲۰۲۴/ سریال در عصبانیترین حالت ممکن
- غوغای فصل جدید یک سریال؛ «بازی مرکب» روی دست «چهارشنبه»
- سیاوش چراغیپور دبیر جشنواره ملی فیلم فضای باز شد
- لیلا حاتمی در ۵سالگی خیابانهای تهران را خلوت کرد!
- مرگهای سینمایی در سال ۲۰۲۴؛ فقدان آلن دلون، دونالد ساترلند، مگی اسمیت و چند چهره دیگر
- سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری مطرح کرد؛ ترانه علیدوستی ممنوع از پرواز نیست
- فوت آنگوس مکاینز/ بازیگر «جنگ ستارگان: یک امید جدید» درگذشت
- رکوردداران بازبینی فیلمهای راه یافته به فجر؛ روزگاری که شمقدری جوان فیلمهای کیمیایی، حاتمی و بیضایی را قضاوت کرد
- برگزاری سومین دوره فراخوان جایزه همراه اول برای پایاننامههای برتر در حوزه مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات
- انتشار فراخوان جشن «تصویر سال» و جشنواره «فیلم تصویر»
- بزرگداشت مسعود کیمیایی برگزار شد؛ «قیصر» سخنگوی جامعه است/ کیمیایی بهزودی فیلم جدیدش را میسازد
- چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر؛ معرفی هیات انتخاب یک بخش و اعلام آثار نهایی دو بخش
- «قیصر»؛ خندقی در گذر زمان
- معرفی هیأت داوران فیلمهای مستند چهل و سومین جشنواره فیلم فجر
- استوری رضا کیانیان درباره وضعیت استادیوم آزادی
- توسط انجمن جلوههای ویژه آمریکا؛ تجلیل از کارگردان و بازیگر ژاپنی برای جلوههای ویژه سینمایی
- تاریخسازی محصول یونیورسال/ «شرور»؛ پرفروشترین فیلم اقتباسی از نمایشهای تئاتر برادوی
- مهران مدیری و الناز شاکردوست در فیلم جدید هاتف علیمردانی
- معرفی آثار راه یافته به یک بخش و هیئت انتخاب دو بخش از جشنواره تئاتر فجر
مهران مدیری بهترین بازیگر فیلم خائن کشیه. اون کاریزما و وقار و عاشقانه ها با اکت و رفتار و نگاه هیچ بازیگر دیگه ای جز مدیری در نمیومد. استفاده از صفت بی روح نهایت بی سلیقگی نویسنده این یادداشته
بالاخره نگفتید که فیلم
” خائن کشی ” خوب است یا بد ؟ اینقدر که به نعل و میخ زدید !