سینماسینما، فریبا اشوئی
بهرام بیضایی را می توان بدون اغراق، آقای خاص سینمای ایران نامید. خاص در نگارش متون ادبی، نمایشی و تصویری و خاص در ساختار و اجرای آثارش. اهم موضوعات مورد اقبال بیضایی، موضوعاتی در ارتباط با دغدغه های ملی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی و اعتراضی به سینما هستند. فضاهای مورد تجربه در آثار او متنوع اند اما توجه به طرح موضوعات اجتماعی و ملی در آثارش بیشتر از بقیه، به چشم می آید. مهم تر از موضوع در فیلم های بیضایی، شاید شگردهای هنری او در به کارگیری اسطوره ها، اقتباس از متون کهن، تمثیل و استفاده از قابلیت های ادبی عامه باشد، که او را به کارگردانی خاص بدل ساخته است. زن و حواشی مربوط به آن یکی از کلیدی ترین دغدغه های بیضایی در حوزه سینمای اجتماعی است. کاراکتر زن را از یک طبقه اجتماعی انتخاب می کند و در قالب داستان مشکلات و نگاه مردسالارانه جامعه را، نسبت به آن طبقه به تصویر می کشد. در فیلم سگ کشی، زنی به دلیل مظنون بودن به روابط همسرش با منشی خود، او را ترک می کند اما بعد از گذشت یک سال به تهران، نزد همسرش باز می گردد. تغییرات بسیاری در این یک سال در شهر دیده می شود که همه نمادی از تغییراتی است که در زندگی گلرخ کمالی رخ داده است. زن در ابتدای فیلم در موقعیت نامتعارفی قرار می گیرد که فضای فیلم را به سوی فیلم های پلیسی می برد و با شروع داستان، وجه جامعه شناختی فیلم نیز شکل می گیرد، و در ادامه با ورود نمادها، جنبه سیاسی ـ تحلیلی فیلم جهت دار می شود. سگ کشی در آغاز، راوی خرده پیرنگ هایی است (ملاقات های گلرخ کمالی با طلبکاران شوهر) که در دل داستان اصلی، روابط عناصر داستان را شکل می دهد. این داستانک ها، تلفیقی از روند حادثه جویانه (پلیسی) و جامعه شناختی (انتقاد-اجتماعی) با پس زمینه سیاسی را در دل خود دارند. به این معنی که زن، با تدابیر خاصی که می اندیشد، موقعیت طلبکاران را محاسبه کرده و برای ملاقات خود با آنها، برنامه ریزی می کند. سبک اجرایی بیضایی در این سکانس ها، بهرهبری از اسطوره هاست. سکانس پایانی و اطلاع گلرخ از رو دست خوردن از ناصر، شوهرش، اشاره تلویحی به اسطوره ایشتار و تموز است. گلرخ همان ایشتار است که به دنبال تموز آمده. وقتی ناصر (تموز) به زندان(جهان مردگان) می افتد، گلرخ در هفت خوان (ملاقات با طلبکاران و شنیدن داستان هایشان) در پی آزادی ناصر(تموز) است و مدام می شکند و سقوط می کند تا این که همسرش را پس بگیرد اما در خوان آخر متوجه صحنه سازی خیانت و فریبکاری ناصر و وجود زن جدیدش(ارش کیگال)می شود و ناکام این مبارزه می ماند. روایت بیضایی در سگ کشی با بهره بری از موقعیت های اساطیری، صورت های ازلی و تصویرهای نمادی و رمزی است. نگاه بیضایی در ترسیم اسطوره به روایت گلرخ در سگ کشی، نگاه در زمانی است. این نگاه در زمانی، بیانگر تکامل یک اسطوره با تحولی است که طی تاریخ در آن پدید می آید و این به معنای پویایی و در جریان بودن حکایت همان اسطوره است. بیضایی اسطوره های سرزمینش را خوب می شناسد و به شیوایی در آثارش از آن ها بهره می برد. در آثار این آقای خاص گاهی اسطوره ها تلفیق یا جابجا هم میشوند یا حتی اسطوره ای جدید هم خلق می شود. درست مثل سکانس پایانی و رویارویی گلرخ با ناصر و زن جدیدش. در این سکانس، ایشتارِ این روایت، قافیه را نمی بازد. آنجا که گلرخ، متاسف از زدن دزد به دزد و آن حکایت هایی است که پشت سر گذاشته، هدیه ازدواج ناصر را هم فراموش نمی کند.(طلبکاران را برای جشن خداحافظی ناصر دعوت کرده، تا او را مثل سگ بکشند). ایشتارِ قربانی، این بار نمایش را جور دیگری به پایان می رساند و اسطوره جدیدی با تحولات زمانش، خلق می کند. او اعتراف می کند که زخم دارد اما خود او هم می داند که زخم هایش خوب می شوند. این همه موید خلاقیت، توانایی و خاص بودن آقای خاص سینمای ایران است. زادروزت خجسته و سایه ات بر سر سینمای ایران، مستدام باد آقای خاص!

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- تبری بهرام بیضایی از شبکه من و تو
- شبی که بهزاد فراهانی وصیت کرد؛ نکوداشت خسرو حکیم رابط برگزار شد
- درباره آثار ایرج رامینفر/ تکیه بر پشتوانه نظری، برای رسیدن به نقاط قوت
- دعوت آکادمی اسکار از بهرام بیضایی
- کالبد شکافی کارنامهی سینمایی بهرام بیضایی/ نگاهی به کتاب «موزاییک استعارهها»
- همزمان با زادروز بهرام بیضایی و سالمرگ اکبر رادی؛ «سرفصل» با یادکردی از نصرتالله نویدی منتشر شد
- بهرام بیضایی: من هزار سال بعد از مرگم هم فکر نمیکنم از ما گذشته
- اکران «دونده» در جشنواره فیلم ویسکانسین آمریکا
- سینما در ذات خود معترض است/ بررسی تاریخچه «سینمای اعتراضی» در ایران در گفتوگو با احمد طالبینژاد
- عکسی زیرخاکی از حاشیه اجرای نمایش «سلطان مار» بیضایی
- تهرانی که اشغال بود/ ادای احترام «خاتون» به بهرام بیضایی
- وقتی عدنان «باشو» شد
- باغ را فراموش نکن
- بر سر چهار راه خویشتن
- یادداشت اینستاگرامی مازیار فکری ارشاد درباره نمایش «چهارراه» بهرام بیضایی
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟
- با رونمایی احتمالی فیلم در جشنواره کن؛ تام کروز با «ماموریت غیرممکن» خداحافظی میکند
- باید جلوی تصمیمات پشت پرده درباره سینمای ایران گرفته شود/ چه کسی باید مشکل شرعی «قاتل و وحشی» را حل کند؟
- نشان سیف الله داد چه نسبتی با بهرام افشاری و ملیکا شریفی نیا دارد؟
- فانتزیهای سورئال و کمدیهای پیچیده از جنس سروش صحت/نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافهها»؛
- فیلم «قاتل»؛ تولدی دوباره
- «زیبا صدایم کن»؛ ملودرامی احساسی