سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی؛
“پیرپسر” به عنوان دومین فیلم سینمایی” اُکتای براهنی” با تفاوت های آشکاری در مقایسه با فیلمِ ماجراجویانه ی “پل خواب”) ۱۳۹۳ ) نخستین کار حرفه یی این فیلمساز، به خوبی نشان می دهد که اکنون کارگردانی روبه روی ما ایستاده است که قواعدبازی را در ساخت و تولید یک فیلم سینمایی با ویژگی های یک کار حرفه یی، به خوبی یاد گرفته است.
از دیدگاه گونه شناسی، پیر پسر در رده ی فیلم های خانوادگی در زیر مجموعه ی فیلم های اجتماعی جای می گیرد. اثری کهبا فضایی ماجراجویانه، از همان صحنه های آغازین خود، خیلی زود تصویری از یک زندگی جهنمی را با فضاسازی سرشار از پلشتی و ناپاکی و بی قاعدگی به رُخ مان می کشد . این حجم از ناپاکیزگی در فضایی که باید زیستگاه پُر آرامش یک خانواده ی سالم و در اندازه ی بزرگ تر یک جامعه ی بهنجار باشد، به راستی شگفت آور است!
اُکتای براهنی به خوبی نشان می دهد که می تواند دراثری فراتر از اندازه ی یک فیلم معمول سینمایی، با زمانی بیش تر از سه ساعت، بی آن که فیلم خود را به اثری ملال آور و خسته کننده تبدیل کند، تماشاگر فیلم را – از مخاطب حرفه یی و خاص گرفته تا تماشاگرعام – به کمک تعلیق های درست و سنجیده، تا صحنه ی پایانی فیلم با آدم های چنین اثری همراه کند. آن هم درست در روزگاری که به هزار و یک دلیل، مخاطب سینمای ما ترجیح می دهد که برای گُریز از دشواری های زندگی پُرملال خود به سینما برود و حتی به نازل ترین فیلم شادی آور نیز بخندد . وقتی تماشاگر با چنین فیلم به شدت تلخ و پُر تنش همراهی می کند ، این موفقیت را باید به حساب کارگردانی درست و سنجیده و آگاهی و اشرافِ کافی او با قواعد درستِ پردازش یک درام گذاشت. فیلمنامه نویس با ارجاع های ضمنی داستان این فیلم به برخی از آثار ادبی برجسته و شناخته شده از نویسندگان و داستان پردازانِ نام آشنا و برجسته ی ایران وجهان، ( از شاهنامه ی فردوسی گرفته تا برادران کارامازوف اثرمعروف فئودُر داستایوسکی-Fyodor Dostoevsky – نویسنده ی نامدار روسی) به خوبی موفق می شود تا درست همانند یک نمایشنامه پرداز چیره دست، از بُن مایه ی چنین آثاری بهره بگیرد و با روایتی تازه، از مناسبات دنیای امروز در جامعه پرده بردارد. شاید بی پرده باید گفت که هضم چنین آثاری، با این درجه از تلخی و سیاهی- بی آن که بتوان بر آن انگِ سیاه نمایی زد- برای بسیاری از مدیران و سیاست گذاران فرهنگی هنری ما و کسانی که سنگ دفاع از ارزش های اخلاقی و باورهایشان را به سینه می زنند، به دلیل دور بودن از متن جامعه، بسیار دشوار است. به همین روی، به نزدیک ترین و ساده ترین راه یعنی مخالفت با چنین فیلم هایی برمی خیزند. فرقی نمی کند که فیلم پیر پسراُکتای براهنی باشد یا”برادران لیلا” ( ساخته ی سعید روستایی- ۱۴۰۱) ساده ترین کار این است که دست به دامن نمادها و نشانه ها ی موهوم و ذهنی خودشان بشوند و برای پدران حاضر در داستان های چنین فیلم هایی، معادل های خارج از فضای فیلم تصور کنند و با خیال تعمیم پذیری شخصیت های چنین فیلم هایی به کلِّ جامعه، آن را توهین به جایگاه والای پدران در خانواده ها تلقی کنند و به مخالفت با این آثار بپردازند.
در داستان چند لایه ی فیلم پیر پسر، به عنوان یک ملودرام خانوادگی – اجتماعی که در پرداخت آن نشانه های فراوانی از فضاسازی معمول در فیلم های ترس انگیز و ماجراجویانه ی جنایی نیز دیده می شود، پدر خانواده( غلام ) چهره یی به شدت بدکاره و شرور دارد که در شخصیت پردازی های معمول یک درام ، با میل شدید به خودکامگی و قدرت طلبی، در رده ی شخصیت منفی قرار می گیرد و با نگاه و رفتار و گفتارش شرّ مطلق را نمایندگی می کند.اگر در برخی آثار سینمایی یا مجموعه های تلویزیونی پدرانی با تمایل شدید به اقتدار و خودمحوری پدسالارانه ، با تکیه بر باورهای سُنّتی ،در خانواده همیشه حرف اول و آخر را می زنند، هرگز از نگاه تماشاگران خود به عنوان موجودی شریر و شخصیتی منفی شناخته نمی شوند، در حالی که در پیر پسر ،اگر به زخم زبان های تند وحرف های زشت و نیش و کنایه های آشکار غلام به پسرانش (علی و رضا ) نگاه کنیم ، به سادگی در می یابیم که کم ترین نشانه یی از مهر و عاطفه ی پدرانه در وجود چنین آدمی یافت نمی شود. کسی که به یکی از پسرانش، صفت خجالتی و بی دست و پا بودن می دهد و در مورد پسر دیگرش نیز حتی شک دارد که هم خون خودش باشد ، چگونه می تواند درجرگه ی پدران، به عنوان ستون و دیرک اصلی خیمه ی یک خانواده جای گیرد؟
هنر کارگردان در بازی گرفتن از “حسن پورشیرازی” که حضورش به ویژه در کنار “گلاب آدینه ” در فیلم به یاد ماندنی “مهمان مامان” (ساخته ی زنده یاد داریوش مهرجویی- ۱۳۸۲) هرگز از خاطرمان نمی رود، با توجه به انعطاف بسیار زیاد این بازیگر در ایفای چنین نقشی که بتواند در تماشاگر خود نفرت و بیزاری از این شخصیت شریر و شیطانی ایجاد کند، به راستی ستودنی است.آتش تند وتیز وجود چنین شخصیت شریری، فراتر از فضای خانه ی خود او، به دامن آدم های خارج از حریم خانوادگی اش نیز کشیده می شود. با طراحی چنین شخصیتی که به اندازه ی کافی، در خودکامگی، ستمگری و شیطان صفتی، سنگ تمام می گذارد، بود و نبودش در فضای شیره کش خانه ی “غمخوار” ( صاحب بنگاه معاملات املاک) چیزی بر میزان شرارت غلام ، نمی افزاید. شاید با حذف و کوتاه کردن این بخش ها ، فیلمساز می توانست از زمان فیلم نیز بکاهد. با ورود “رعنا” ( لیلا حاتمی) به داستان فیلم، زنی تنها که با کوهی از گرفتاری های فردی و خانوادگی (با وجود پدری از کارافتاده و خانه نشین وبیمار) می خواهد روی پای خودش بایستد و در عین حال از سوی دیگران به خوبی دیده شود تابتواند از مواهب یک زندگی معمولی و بی دغدغه بهره مند شود و لذّت ببرد، گویی او نیز باید همچون علی و رضا زیر سُلطه ی غلام خودکامه قرار بگیرد. به ویژه که رعنا برای گذران یک زندگی ساده نیز گذشته از خانواده ی گرفتاری که دارد، از حاتم بخشی های غلام نیز نمی تواند به سادگی چشم پوشی کند.( هرچند که فیلم برای بذل و بخشش های پولی غلام منبع درآمد مشخصی را به مخاطب خود معرفی نمی کند!)
زیاده خواهی های غلام ، به عادت همه ی خودکامگان دنیا، کار را به جایی می رساند که به شیوه ی رقابت های معمول در مثلث های عشقی، پدر را در برابر پسرش قرار می دهد تا جایی که حتی از رویارویی و درگیری جدّی با پسر یا پسرانش ، حتی اگربه کشته شدن آن ها نیز منجر شود، ابایی ندارد! اگرچه در کالبد شکافی شخصیت های علی، رضا و رعنا ، از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت های آشکاری دیده می شود ، با این همه ، نه شخصیت آرام و به نسبت محافظه کار علی (یادگار زن اول غلام) و نه شخصیت بی قرار و به ظاهر عصیانگر رضا و حتی شخصیت استقلال طلب رعنا، از دیدگاه غلام با هم تفاوت چندانی ندارند، او به هر سه نفرشان به چشم یک مانع برای رسیدن به خودکامگی کامل نگاه می کند و به همین دلیل است که در نهایت ، در فرآیند یک درام تراژیک و سراسر اندوهبار، هرسه نفر آن ها به عنوان نیروهایی که به مخالفت با او می پردازند،از سر راه وی برداشته می شوند. هرچند که خود غلام نیز حق ادامه ی حیات پیدا نمی کند. شاید به این دلیل روشن که تضادهای درونی این شخصیت ، امکان همدلی و همزبانی او را با دیگران از وی سلب می کند. از دیدگاه یک نگاه واقع بینانه ی تاریخی نیز، با این حقیقت تلخ رو به رو می شویم که اگر میان پدران و فرزندان یا میان کسانی که نقش راهبری یک جامعه را برعهده دارند و کسانی که در گروه طبقات اجتماعی فرمانبر جای می گیرند،گفتمان خیرخواهانه یی شکل نگیرد، پیروزی خودکامگی پدرسالارانه همچنان تکرار خواهد شد و جامعه یی که علی و رضا و رعنا هریک به گونه یی بر مبنای دیدگاه های خود، بخشی از رده های اجتماعی و انسانی آن را نمایندگی می کنند، محکوم به شکست خواهد بود و جریان تلخِ پسر کشی ، مادر کشی ، زن کشی و حتی پدرکشی نیز همچنان ادامه خواهد یافت .
شاید اصلی ترین مشکل فیلم در برابر امتیازهای انکارناپذیر پیرپسر – به ویژه بازی چشمگیر حسن پورشیرازی و ایفای نقش متفاوت حامد بهداد در مقایسه با نقش های به نسبت همگون گذشته ی این بازیگر و تماشای بازی دیگرگونه یی از لیلا حاتمی که آشکار با شخصیت هایی که در کارهای گذشته ی خود داشته است، به خوبی فاصله می گیرد- در این است که شخصیت غلام شاید به دلیل مبالغه در نمایش سنگدلی و شرارت او و نقص در منطق روایی داستان، به خوبی باور پذیر از کار در نمی آید وبا توجه به پایان بندی به نسبت دور از انتظار فیلم، برای انسان معاصر ، در چنبره ی زندگی هراس انگیز و پُر دلهری امروز، روزنه ی امیدی برای رسیدن به فردایی روشن ُجست و جو نمی کند و گویی ستمگر و ستمدیده را در کنار هم ، محکوم به نابودی می پندارد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «رابین هود»؛ افسانهی شیرین مرد شریف قانون شکن!
- «چای سرد»؛ تصویر تلخ سیمای هنر و هنرمند در تنگنای زندگی
- یادداشتی بر کتاب «سینماگر متفکر: گفتوگو با داریوش مهرجویی»/ فراتر از تصویر؛ از جهان فلسفه تا زبان سینما
- «سامی»؛ ایستادگی پُردرد و رنجِ فراموششدگان
- اکران آنلاین «پیرپسر» متوقف شد
- «لکنت»؛ آوای درنگ و خاموشی ناخواسته
- «پیر پسر» قاچاق شد/ پرداخت خسارت سنگین در انتظار منتشرکننده فیلم
- یک انیمیشن در صدر فروش فیلمها/ اکران دو فیلم جدید آغاز شد
- نقدِ کتاب «لُعبتکها»؛ بازیچههای شادیبخش!
- نمایش «۱۱/۱۱»؛ اخلاقِ فردی در برابر فاجعهی جمعی
- بازگشت سینمای اجتماعی ایران؛ روایتهای واقعی دوباره روی پرده
- شبه هنرمندان تشنهی پذیرفته شدن!
- فروش گیشه سینماها در مرداد ماه به ۹۳۰ میلیارد رسید
- «مکبثِ نهیلیسم»؛ نمایشی از سور و سوگ و رنجِ آدمی
- نگاهی به کتاب «۵۵ سال، ۸۵ فستیوال»/ دور دنیا در ۵۵ سال!
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
آخرین ها
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- یک جایزه و دو تقدیر برای فیلمسازان ایرانی در جشنواره الیمپیای یونان





