تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۹/۲۴ - ۱۳:۰۸ تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 35947

نفسسینماسینما، سیدسعید هاشم‌زاده: 

نفس چه نوع شیوه روایت را دنبال می‌کند؟

«نفس» به کارگردانی نرگس آبیار، شیوه روایی غیر متعارف و غیر مرسومی را دنبال می کند. نام این شیوه روایی از منظر نظریه پرداز روایت در فیلم داستانی ،دیوید بوردول، شیوه روایت هنری نامیده می شود. شیوه ای که وابسته به جهان بینی و زیست هنرمند  است و در واقع اثر داستانی از تجربه او در زندگی اش بر می خیزد. بنابر این تعریف شیوه روایت هنری شیوه ایست که نمی خواهد داستانگویی کلاسیک را دنبال کند. در این شیوه ذهنیت شخصیت اصلی به جای عینیت می نشیند، منطق در وقایع جای خود را به تصادف می دهد و شخصیت به جای رویداد اهمیت پیدا می کند. در نهایت نیز غافلگیری در این نوع روایت جایگزین تعلیق کلاسیک می شود.

چه بزنگاه‌های تاریخی در فیلم نفس دیده می شود؟

داستان اثر در دهه ۵۰ و ۶۰ می گذرد. از اواخر دهه ۵۰ تا اوایل دهه ۶۰٫ فیلم از حاشیه به متن تاریخی نگاه می کند.نخستین نگاه به بزنگاه های تاریخی از سوی غفور پدر خانواده شنیده می شود. تظاهرات بر علیه شاه. سپس کمک غفور به یک پیرمرد و بعد فضای مدرسه ابتدایی بهار که انقلاب بر روی آن تاثیر گذاشته است. فصل ورود امام(ره) که در بهشت زهرا می گذرد فصلی مهم است که خانواده بهار در آن حضور دارد و نیز عاشورای آن سال. فیلم با گزینش این وقایع به سراغ دفاع مقدس می رود و رفتن رزمندگان از جمله غفور پدر بهار را در دستمایه تاریخی اثر قرار می دهد. فیلم با آغاز بمباران تهران خاتمه می‌یابد.

نفس چه ار جاعاتی به ادبیات دارد؟

نفس در روایت همچون یک رمان است. رمان شخصیت محور که به ذهن او نیز نفوذ می کند. ۴ اثر ادبی و چند نشانه ارجاعات نفس به ادبیات را شکل می دهد. نخستین اثر داستان فولکلور حسن کچل است که غفور داستان آن را برای بهار و بچه هایش تعریف می کند. دومین داستان سامسون و دلیله است که از منظر بهار روایت می شود. بهار همینقدر به تعریف ماجرای سامسون اکتفا می کند که قهرمانی است پر زور که موهایش باعث قدرت او می شده و وی پدرش غفور را سامسون می داند چون موهایش را بلند کرده است.رمان جنایات بشر یا آدم فروشان قرن بیستم نوشته ربیع انصاری نیز در فصولی از فیلم توسط بهار خوانده شده و با انیمیشن تصویر می شود. رمانی عامه پسند که داستان یک دختر یتیم را روایت می کند.داستان کوتاه مرد خون فروش نوشته حسین تمنایی نیز دیگر داستانی است که اشاره ای کوچک به آن می شود. شاید زیباترین ارجاع نفس به داستان راستان شهید مرتضی مطهری است که داستان جبیر و ذلفا به شکل انیمشین توسط بهار روایت می شود. تمام این ارجاعات کاربردی ذهنیت بهار را به تصویر می کشد. ذهنیتی حاوی عشق و مهربانی. سیمرغ نیز در فصول آخر فیلم ارجاع دیگری است به ادبیات که بهار را به دنیایی دیگر می برد.

شخصیت‌های نفس قابل باورند؟

فیلمی که قرار است در روایتش از زندگی و زیست سخن بگوید و زمان و جغرافیای خاصی را مد نظر قرار دهد نیاز به شخصیت هایی باور پذیر دارد. مادربزرگ با لهجه قمی خود، غفور با ته لهجه قمی / یزدی خود، بهار و خواهران و برادرانش با ظاهر و اطفاری مربوط به جغرافیای فیلم، همه و همه توانسته اند تا شخصیت هایشان را برای مخاطب قابل باور کنند. ارتباط آنها با یکدیگر و ارتباط  تکنیکال گریم و طراحی لباس با کاراکتر ها منجر شده است تا آنها از دل واقعیت با ما سخن بگویند. در این میان فضا و لوکیشن که مربوط به طراحی صحنه است نباید فراموش شود. بی شک کاراکتر ها در دل مکان جان می گیرند و با آن تعریف می شوند.

مدیوم انیمیشن در نفس چه نقشی را بر عهده دارد؟

مدیوم انیمیشن ناخودآگاه حائز شناسه هایی برا مخاطب است. فانتزی و تخیل. رویا و ذهنیت. این ها نگرش هایی هستند که با دیدن انیمیشن در ذهن مخاطب شکل می گیرند. انیمیشن نفس پس از تزریق ابعاد گفته شده به فیلم، از دو منظر دیگر نیز قابل تامل است.  انیمیشن فضاسازی کودکانه دارد و ذهن کودکانه بهار را به خوبی تصویر می کند. ذهنی که در برابر قواعد از رئالیتی قصه، داستان می پروراند و جهان خودش را می سازد. به علاوه این ها درک موقعیت های تراژیک و سنگینی نشان دادن شرای خانواده بهار در شاکله اثر توسط انیمیشن دچار ضعف و رقیق شدن می شود که این مسئله دنبال کردن فیلم توسط مخاطب را قابل تحمل تر می کند.

چرا نفس را باید در سینما دید؟

نفس از معدود فیلم هایی است که برای پرده سینما ساخته شده است. آثار بسیاری در سینمای ایران وجود دارد که مجموعه ساختاری آن تفاوتی بین مدیوم ها قائل نیستند. اغلب ملودرام ها و درام های سینمایی را می توان در تلویزیون نیز دید و همان تاثیری را که قرار است در سینما از آن بپذیریم را پذیرفت. اما نفس اینگونه نیست، فیلمبرداری و موسیقی به همراه طراحی صحنه توانسته است تا فیلم را در ابعاد بزرگ پرده سینما لذت بخش کند و به اثر جزئیاتی بدهد که تنها در پرده قابل ردیابی است. نفس به حتم در این پارامتر از فیلم های سال پیش جشنواره پیشی می گیرد .

نفس فجر و نفس اکران نسخه هایی متفاوتند؟

نفس در جشنواره یک اثر تراژیک است که با فصل مرگ بهار آغاز و با بمباران و مرگ وی، تصویر قایق نفتی اش در جویی که توسط ترکیدن لوله درست شده، پایان می یابد. اما در اکران چند سکانس به اثر افزوده شده است تا از بار تراژدی اثر کاسته شود. قبر بهار تصویر می شود ، نقاشی بهار در تلویزیون به نمایش در می آید و پدر باز به جبهه باز می گردد. این تغییرات اثر را از تاثیری که می گذاشت می کاهد. تاثیری که از تراژدی می آید. تاثیر خاموش شدن یک رویا. ادامه دادن قایق خودش حاوی معانی از امید است اما ادامه دادن اثر با مرگ بهار کمی دور از منطق اثر بنظر می رسد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها