سینماسینما، زهرا مشتاق
اگر فکر می کنید چون سلین دیون یکی از بازیگران فیلم است، به خاطر اسم و اندازه بزرگیاش، اسمش در تیتراژ فیلم، پیش از همه بازیگران آمده، سخت در اشتباهید. در تیتراژ ابتدا اسم پریانکا چوپرا جونز، بعد سم هیوین و سپس سلین دیون آمده. این خیلی جالب است که عظمت سلین دیون سر جای خود است، اما نفر اول فیلم یک دختر با موهای پرپشت و جذاب است که خیلی اتفاقی، بعد از یک از دست دادن غمانگیز، یک آدم دیگر را به دست میآورد و از کجا معلوم که هدیه همان آدم درگذشته نباشد؟!
Love Again
بله، دوباره عشق. زندگی با رفتن هیچکس متوقف نمیشود. چون جریان زندگی، همیشه از مرگ قدرتمندتر است. حتا اگر تصمیم بگیری ماههای طولانی سوگواری کنی، ولی بالاخره کسی، یک جایی پیدا میشود و تو را از پیله اندوه بیرون میکشد و تو فکر میکنی، اوه، زندگی آنقدرها هم بد نیست. نه اینکه آن آدم فراموش بشود. اصلا مگر میشود آدم بچهاش، والدینش یا هر کس دیگری را از دست بدهد و او را از یاد ببرد؟! نه هرگز فراموش نمیشود. آن همه خاطره، روزهای بد، روزهای خوب و همه چیز با آدم میماند. اما شکلش عوض میشود. چون در دو دنیای جدا از هم، متفاوت یا حتا موازی داریم به زندگیمان ادامه میدهیم. شاید همان قدر که ما به آنها فکر میکنیم، آنها هم به همان اندازه در زندگی ما حضور دارند. ما را نگاه میکنند. با خوشحالیمان شاد میشوند و از ناراحتیهایمان غمگین میشوند و دلشان میخواهد یک کاری بکنند. برای همین است که شماره مردی که دیگر زنده نیست، تبدیل به یک راه تازه برای برگشت دوباره دختر به زندگی میشود. میتواند دوباره لبخند بزند، برقصد، غذای مورد علاقهاش را در رستورانی که از آن یک عالمه خاطره دارد، بخورد و یک لباس زرد خوش رنگ با کتانیهای راحت بپوشد. یعنی زندگی میتواند همین قدر ساده باشد. و لذتهای کوچکی که خود خود زندگی است.
اندیشمندی به نام لاکورس که عاشق مطالعه «زمان» بوده است در جایی از پژوهشهای خود مینویسد: «من به زندگی عشق میورزم. و چون از هر لحاظ، وقت و زمان زندگی است، من به اوقات خود عشق میورزم. و وقت را چون کالایی ارزشمند در نظر میگیرم.»
شاید افسردگی و درخودماندگی، قویترین دشمن زمان باشد. اگر به مثابه گفتار و نگرش لاکورس، به زمان چون چیزی بی قیمت و غیر قابل تکرار یا بیبرگشت نگاه کنیم؛ آنگاه هر آنچه که آدمی را از تفکر و پاسداشت زمان بازدارد، تباه کننده عمر میشود. و شاید همین است که برگشت دوباره دختر، از سوگی طولانی شده، لبخند و تفهم به ارزش زندگی و زمان است. فرصتی برای دلخوریهای بیهوده نیست. میتوان خط و نشان کشید. نه پر عتاب. با رویکردی رهگشایانه برای ادامه آنچه که میتواند شوق عشقی دوباره را در آدمی برانگیزد.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- یادداشتی بر نمایش «رابین هود»؛ بشارت پیروزی
- نرگس آبیار خدای زدن به دل ماجراست
- «تابستانی که برف آمد» در سینما اندیشه بررسی میشود
- «تابستانی که برف آمد»؛ قصهای خانوادگی و عاشقانه با نشانههای هنری
- یادداشتی بر «صبحانه با زرافهها»/ باز تعریف دگرگونهی یک داستان اجتماعی محض
- «مفیستوفلس»؛ روایت ترسناک فاشیست تکثیرشده
- نمایش «هم این، هم آن»؛ در مسیر تعامل، همدلی و تفاهم متقابل
- «پیرپسر»؛ دیکتاتورهایی با مغزهای کوچک زنگزده
- دوازده روز جنگ
- «بیصدا حلزون»؛ تلخی میان تصمیم و تسلیم
- یادداشتی برای «ژولیت و شاه»؛ قصهای آمیخته از تخیل و واقعیت
- یادداشتی برای فیلم «رها»/ جامعه ناکارآمد و پدرهای بیخاصیت
- حتی نام ایران او را به گریه میانداخت/ داور زنده زنده دق کرد
- به بهانه برنامه «جعبه سیاه»؛ کفن و آگهی فوت لیاقت چه کسانی است؟
- چشیدن طعم نابرابری/ نگاهی به فیلم «عامهپسند»
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود
- نمایش تمام موزیکال «رابین هود»
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی





