سینماسینما، محمد تقیزاده
نهمین فیلم اصغر فرهادی در حالی در آبان ماه در ایران اکران شد، که پیشداوریها و حاشیههای فراتر از متن پیرامون جدیدترین اثر وی به اوج خود رسیده بود؛ از سویی دوقطبی مخالف و موافق در ارتباط با مضمون و فرم هنری فیلم شکل گرفت و از طرف دیگر دو طیف سیاسیِ سینمایی در داخل و خارج به تخریب شخص و فیلم فرهادی پرداختند. هدف این نوشته به طور روشن و قاطع پرداختن به حواشی فراتر از متن و جدلهای غیرسینمایی پیرامون شخصیت و اظهارنظر فرهادی نیست و صرفا قرار است از نقطه نظر هنری و فرم و محتوای سینمایی، نقاط قوت و ضعف فیلم قهرمان مورد واکاوی و تحلیل قرار گیرد.
نکته قابل توجه در این تحلیل پرداختن به وزنههای مثبت و منفی فیلم به طور توامان و پرهیز از جانبداری مطلق از فیلم است به طوری که گفته شد در برخی نقدها فیلم قهرمان را در حد یک شاهکار بالا بردند و در برخی تحلیلها نیز انواع و اقسام ایرادات را نثار فیلم کرده و آن را در حد فیلمی متوسط و ضعیف جلوه داده اند. اما آن چه درباره فیلم آخر فرهادی مشخص است، بالاگرفتن نقد و تحلیل فیلم پیرامون آن است به طوری که گویی بار دیگر موضوع نقد فیلم با اکران قهرمان در ایران داغ شد و از ریویونویسهای شبکههای اجتماعی تا منتقدین قدیمی و برجسته داخلی به تحلیل و ابراز نظر پیرامون فیلم پرداختند که بیش از هر چیز نشان از قابل تامل و تحلیل بودن آثار فرهادی فارغ از کیفیت کلی آن در قیاس با دیگر آثار سینمای ایران دارد.
در بخش نخست نقاط قوت این فیلم و دلایل جذب مخاطب و فراگیری تحلیل و تفسیر قهرمان شرح داده شده است:
تعلیق و کشش دراماتیک: شاید جذابترین وجه آثار فرهادی به فیلمنامه پرکشش و پرجزئیات آن برگردد که باعث شده تماشاگر از لحظه نخست تا فینال قصه به طور مستمر و بدون هیچ اختلالی روند داستان را پیگیری کند. نکته قابل توجه این که در دو فیلم فرهادی یعنی فروشنده و قهرمان از مقدمه طولانی فیلم هایی مثل درباره الی… و جدایی نادر از سیمین خبری نیست و فیلمساز کوشیده بدون پرداختن به مقدمات طولانی فیلمهای اولیه خود خیلی زود و صریح خط اصلی داستان را آغاز و سیر قصه گویی خود را پیش بگیرد.
کیفیت اجرایی و فنی: استاندارهای فنی و اجرایی فیلمهای فرهادی از همان ابتدا کیفیت بالایی داشته و در طول ۱۹ سالی که از رقص در غبار در سال ۱۳۸۱ تا قهرمان در ۱۴۰۰ می گذرد شاهد تقویت کیفیت اجرایی و فنی آثار وی بوده ایم. در قهرمان نیز در بخشهای مختلف فنی و اجرایی از تدوین هایده صفییاری و فیلمبرداری علی قاضی تا بازیگردانی و هدایت عوامل مختلف و طراحی میزانسنهای قابل تامل و تحلیل که برخلاف بسیاری از فیلمهای سینمای ایران دارای وجوه زیباییشناسی است، شاهد پیشرفتی قابل توجه و قرارگرفتن در استانداردهای جهانی هستیم به طوری که رقابت فیلم قهرمان با دیگر آثار خارجی زبان اسکار ۲۰۲۲ و موفقیت احتمالی وی امری دست نیافتنی و معجزه به نظر نمی رسد و مخاطبان ایرانی به خوبی از کیفیت و شایستگیهای فنی و اجرایی فیلمساز وطنی آگاهند.
بازیگری و بازیگردانی: وسواس و سختگیری اصغر فرهادی در هدایت بازیگران پروژههای سینماییاش برای دوستداران آثار وی امری پذیرفته شده است به طوری که شاید نخستین بار گلشیفته فراهانی در گفتوگویی جنجالی از سختگیریهای فرهادی برای نقش سپیده در فیلم درباره الی… سخن گفت و در فیلم جدید فرهادی نیز حتی مخالفان این اثر از هنرآفرینی امیرجدیدی در فیلم نتوانستند چشم پوشی کنند و تغییر شمایل یک بازیگر با مشخصات و کاراکتر امیرجدیدی در قهرمان و ساخت شخصیتی باورپذیر و سمپاتیک مهمترین دستاوردهای فرهادی در پروژه قهرمان بوده است.
ترسیم شخصیتهای بومی و ظهور سینمای ملی: بدون شک وجوه بومی و ایرانی در آثار فرهادی و دراماتیزهکردن آن در داستان فیلمها یکی از مهمترین ویژگیهای منحصر به فرد فرهادی در سینمای ایران بوده است. اشارات مختلف به جزئیات فرهنگی و بومی مردم ایران و توجه به برخی اعتقادات مذهبی و سنتی مثل نمازخواندن نامزد الی، قسم خوردن راضیه در جدایی و رعایت برخی شئونات سنتی در قهرمان از جمله مواردی است که سبب شده جامعه ایرانی و سینمای ملی در آثار فرهادی قابل مشاهده باشد. در قهرمان نیز پس از دو تجربه ناموفق گذشته و همه می دانند در خارج از کشور که بیشتر توان و ظرفیت فکری فرهادی به هماهنگی و ارتباط با محیط فرنگی گذشت، شاهد بازگشتی باشکوه به ایران و شهری در شیراز با جزئیات لهجه، هنجارها و کنشهای فردی و اجتماعی شخصیتها در دل درام پرکشش فیلم هستیم که از این جهت نیز قهرمان را فیلمی متمایز در کارنامه فرهادی قرار می دهد.
در کنار نقاط قوت و اشاره به تعلیق و کشش دراماتیک قهرمان، برخی ایرادات فرمی و ساختاری نیز باعث شد که قهرمان از جنبههای مختلف فیلمی بی عیب و ایراد و فاقد نقص به نظر نرسد که در بخش دوم به آنها میپردازیم:
فیلمنامه مهندسی شده: شاید اصلیترین نقطه ضعف فیلم قهرمان به برگ برنده فیلمهای فرهادی یعنی فیلمنامه آن مربوط شود، بخصوص در دو فیلم فروشنده و قهرمان که شاهد نوعی مهندسی و طراحی در ساختار داستان و چیدمان تصنعی در درام هستیم. برای نمونه در فیلم فروشنده پیرمرد با بازی خوب فرید سجاد حسینی پس از ترک خانه رعنا و عماد دفترچه بیمه، سوئیچ و ملزوماتی را در خانه جا میگذارد که بیش از آنکه در واقعگرایی و باورپذیری داستان موثر باشد در پیشبرد اهداف و طراحیهای فیلمساز برای کشش دراماتیک اثر قابل استفاده بوده و از این کاشتهای مهندسی شده در ساختار دو فیلم آخر فرهادی به کرات دیده میشود. در قهرمان نیز ماجرای پیداکردن و تحویل کیف پول آنچنان پیچیده و طولانی طراحی شده که تماشاگر عادی هم به راحتی می تواند به این میزان بلاهت شخصیتها یا تعمد فیلمساز در کشدادن ماجرای فیلم پی برده و دچار نوعی سرخوردگی و آزردگی از کمتوجهی به شعور مخاطب شود.
محتوازدگی و مضمونگرایی: موضوع تاثیر شبکههای اجتماعی در زندگی امروز مردم ایران و ذوقزدگیها و فرشته و شیطان جلوهدادن آدمها در کمترین زمان در میان جامعه ایرانی آشکارترین مضمون، پیام یا محتوای فیلم است که فرهادی در فیلمنامه قهرمان گاهی به شکل غلیظ، پرتاکید و ساختگی به نمایش گذاشته است، به طوری که برخی کاربران فضای مجازی محتوای فیلم فرهادی را با آثار سطحی و غلوآمیز رسانه ملی در فیلمها و مجموعههای تلویزیونی مقایسه کردهاند و نوعی محتوازدگی و توجه بیش از حد به مضامین ذکر شده در درام قهرمان قابل درک و مشاهده است.
اتکا به موفقیت آثار قبلی: قهرمان از وجوه مختلف به دو فیلم جدایی نادر از سیمین و فروشنده شبیه است و در بسیاری از گعدههای تحلیل فیلم کنشهای رحیم در قهرمان با رفتارهای حجت در جدایی قیاس شده است. از سوی دیگر فیلمنامه مهندسی شده و طراحی کاشت و برداشتهای تعمدی و تصنعی قهرمان اگرچه به اندازه فروشنده نبود، اما بیش از هر فیلم دیگری ساختار طراحی شده آن را یادآور میشود. البته استفاده از الگوهای امتحان پس داده و موفق آثار قبلی به خودی خود امری ناپسند و غیرحرفهای محسوب نمیشود و شمار زیادی از فیلمسازان شهیر تاریخ سینما نیز در فرم و محتوا موفقیت و تبحر آثار موفق خود را تکرار کرده اند اما به نظر میرسد فرهادی در قهرمان و پس از عدم توفیق فیلمهای گذشته و همه می دانند، نوعی بازگشت به دوران طلایی خود در آثاری چون جدایی، درباره الی و چهارشنبه سوری داشته است.
ضعف بازیگری و شخصیتپردازی هنرپیشههای غیراصلی: حضور نه چندان قدرتمند سارینا فرهادی با وجود اینکه شخصیت دراماتیک و مهمی در داستان قهرمان داشت از جمله ایرادات کستینگ فیلم آخر فرهادی است. سارینا در سکانسهای حضور یافته نتوانسته درونیات، پیچیدگیها و جزئیات کاراکتر نازنین را منتقل کند و تنها تصویر یک دختر خشمگین و پرعقده از وی برای مخاطبان به تصویر کشیده که با کلیت و اجرای دقیق گروه بازیگری در تضاد کامل است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- اولین اخبار غیر رسمی درباره فیلم اصغر فرهادی
- «فروشنده» در آینه مکتب نقد عمیقگرا / فیلمی که مخاطبانی فراگیر دارد
- «ارتفاع پست»؛ پرواز اضطراب و امید بر فراز خاکِ ایران
- یادداشت محمد حقیقت/ رکوردشکنی «یک تصادف ساده» در فرانسه/ نگاهی به فروش فیلمهای سه فیلمساز مهم
- آغاز فیلمبرداری «داستانهای موازی» در پاریس
- نمایش «جدایی نادر از سیمین» در ایتالیا
- نمایش آثار مهرجویی، بیضایی و فرهادی در جشنواره مطرح ایتالیایی
- کلاس پیشرفتهی اصغر فرهادی در دبی
- پایان فیلمبرداری «اسکورت» با حضور امیر جدیدی و هدی زینالعابدین
- طرح یک دادخواست جدید؛ زخم «قهرمان» دوباره برای فرهادی باز شد
- «داستانهای موازی» به خریداران عرضه میشود/ پروژه جدید فرهادی در بازار کن
- تایید خبر سینماسینما؛ نام فیلم، بودجه و اسامی بازیگران فیلم اصغر فرهادی اعلام شد
- معرفی بازیگران فیلم تازه اصغر فرهادی
- فیلمی که هنوز عنوانش اعلام نشده؛ اثر جدید اصغر فرهادی در پاریس
- فیلم جدید اصغر فرهادی در نیویورک ساخته میشود
نظر شما
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
آخرین ها
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند
- «راه دیگهای نیست»؛ خشونت مرهم زخم
- تحلیلی بر افت ژانر وحشت با تمرکز بر چهارگانه «احضار»/ این فیلم، ترسناک نیست
- «فریاد زیر آب» و موجی که فروکش نکرد
- پیشبینیهای جدید نشریه واریتی برای اسکار ۲۰۲۶
- «سرِ انقلاب»؛ خنده در اتاق بازجویی، نمایش فروپاشی قدرت
- جزئیاتی درباره فیلم جدید ایناریتو/ «دیگر» با بازی تام کروز یک سال دیگر اکران میشود





