سینماسینما، ساسان گلفر
«این بچهها هستند که اجازه میگیرند بیرون بروند و سگها هستند که نشان میدهند میخواهند به حیاط بروند، اما مردها موقع جنگ اجازه نمیخواهند که به جبهه بروند و در سایر موارد منتظر میمانند تا بهشان چیز دیگری پیشنهاد کنند. و اگر چیزی پیشنهاد نکردند اجازه نمیگیرند. ضمناً باید بگم که این موضوع خیلی جدیه.»
شخصیتی به نام گورسکی که در رمان «مردم سرباز به دنیا نمیآیند» کنستانتین سیمونف (۱۹۷۹-۱۹۱۵) این جملهها را بر زبان میآورد، به لکنت مبتلاست اما شخصیتهای نمایش «به کفشات نگاه کن» این جملهها را اصلاً به زبان نمیآورند و با این حال همین مفهوم را بی لکنت بیان میکنند. در هر دو مورد شخصیتها به مطلبی بسیار جدی اشاره میکنند؛ گرچه همه به آنها میخندند.
دنیای نمایش «به کفشات نگاه کن» نوشته منوچهر اکبرلو و به کارگردانی حمیدرضا ملاحسینی ظاهراً با دنیای «مردم سرباز به دنیا نمیآیند» فرق دارد. در آن رمان که در سال ۱۹۶۴ در روسیه نوشته شده، زندگی سربازان شوروی در خط مقدم جبهه با آلمان نازی و تصویری از رنجها و امیدها و ترسها و عشقهای سربازان را میبینیم و در این نمایش که در سال ۱۴۰۴ در ایران به روی صحنه رفته با سه بازیگر مرد در ناکجا آباد و سی جفت کفش روبرو هستیم؛ انسانهایی که هر کفشی را برپا کنند، زندگی و شخصیت و نقش اجتماعی متفاوتی را از زاویهی آن کفش تجربه میکنند. اما مسئلهی مهمی که در کانون هر دو اثر قرار دارد این است که چگونه انسانهایی عادی که به زندگی روزمرهی خود مشغول هستند، ناگهان وارد جهنمی به نام جنگ میشوند و بهناچار با مرگ و نابودی دست و پنجه نرم میکنند. طبیعی است که نمیشود از یک نمایش بی کلام با پرفورمنس و موسیقی با زمان نمایش یک ساعت انتظار داشت که به عمق تأثیرگذاری یک رمان ششصد صفحهای برسد اما گاهی وسعت تأثیر یک اثر نمایشی و تعداد بیشتر مخاطبان این تفاوت را جبران میکند.

حمیدرضا ملاحسینی کارگردان «به کفشات نگاه کن» که در کنار حامد زحمتکش و مصطفی ابراهیمی یکی از سه نقش این نمایش را در اجرای مهر و آبان ۱۴۰۴ روی صحنه مجموعه تئاتر لبخند بر عهده دارد، با بهرهگیری از نشانههای تجسمی و صوتی و المانهای اغلب آشنا برای مخاطب، حرکات بدنی وام گرفته از پانتومیم، میمیک چهره بازیگران و ضرباهنگ مناسب موسیقی پرویز داودی فضایی شاد ساخته که تا انتهای اجرا تماشاگر را با خود همراه میکند. داستانی که بازگو میشود نسبتاً ساده است و روان تعربف میشود: مرد و زنی (که نقش جنسیتی آنها را کفشها به نمایش میگذارند) خانوادهای تشکیل میدهند و بچهدار میشوند و زندگیشان را در جامعهای شلوغ هرطور که شده تأمین میکنند. جنگی درمیگیرد که پدر و مادر سعی میکنند خودشان و فرزندشان را از آن دور نگهدارند، اما به هر حال شبی فرا میرسد که بچهی آنها را به جبهه فرامیخواند…
پیام ضد جنگ نمایش «به کفشات نگاه کن» در قالب چند نشانه و استعارهی آشنا به شکلی قابل تحمل که غمی بر غمهای فراوان ناشی از زتدگی در محیطی آکنده از غم و جنگ اعصاب لحظه به لحظه اضافه نکند و حتی لبخندی بر چهرهی تماشاگر بنشاند به او منتقل میشود و خود این نکته امتیاز بزرگی برای این نمایش محسوب میشود. اما در این زمانه که هر تلاشی برای خاموش کردن آتش جنگ در هر گوشه از دنیا با تلاشهای فراوان برای برافروختن جنگ در نقاط دیگر خنثی میشود، شاید هر اقدام کوچکی برای نشان دادن شر و ویرانی جنگهای بیمعنا تلاشی ارزشمند به شمار بیاید. در شرایطی که همین روزها در اخبار میشنویم کوک سربازهای بزرگشدهی سابق یا حتی کودکسربازهای همین امروز در مناطقی مثل الفاشر در دارفور سودان دست به قتلعام کودکان و مادران و پدران میزنند، حتی آرزوی اینکه پدر و مادرها به درکی برسند که جلوی سرباز شدن کودکان بیگناه را بگیرند، آرزویی بزرگ و ارزشمند است.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- دربارهی نمایش «زنی که فقط سیگار میکشد»؛ ای کاش که جای آرمیدن بودی
- به یاد دو استاد موج نو سینمای ایران؛ آرامش در درود بیکران
- «بیا برای هم یک اسم انتخاب کنیم»؛ نشانه گرفتن قلب تماشاگر
- پنج جایزه برای «انتقام تیرهروزان» از جشنواره فیلیپینی
- اولین اجرای «مزین السلطنه» تقدیم خبرنگاران میشود/ «ژن زامبی» در راه تماشاخانه هما
- نامزدی یک فیلم کوتاه ایرانی-آمریکایی در جوایز آکادمی فیلم سوئد
- درباره فیلم «شهر خاموش»/ دوزخ، اما سرد *
- پنج جایزه کره جنوبی برای فیلم کوتاه «انتقام تیرهروزان»
- «سیم خاردار» در کازابلانکا
- ده جایزه جشنواره هندی برای «انتقام تیرهروزان» ایرانی/آمریکایی
- قانون، دوست تو نیست/ نگاهی به فیلم «آناتومی یک سقوط»
- چهار جایزه برای یک فیلمنامه کوتاه ایرانی
- راهیابی ۹ فیلم ایرانی به جشنواره فیلمهای کودکان لسآنجلس
- «آوای وحش» ایرانی بهترین فیلم تجربی جشنواره آمریکایی
- راهیابی «آوای وحش» به جشنوارهای در آمریکا
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- «سامی»؛ روایتی انسانی از جنگ بیپایان
- سینمای مستقل ایران را به رسمیت بشناسید
- گیشه سینما در دست کمدیها/ دو فیلم جدید اکران شدند
- اعلام بودجه فرهنگ و هنر در سال ۱۴۰۵
- مصوبهای برای حذف وزارت فرهنگ؛ مصوبه «سیاستهای صوت و تصویر فراگیر»؛ تعارض با جمهوریت
- «بابا پیکاسو»؛ در چنبره عواطف، حرمان و جداافتادگی
- «شمعی در باد»؛ جسورانهترین فیلم نیمه اول دهه هشتاد
- مهتاب ثروتی و مرجان اتفاقیان به «خاکستر خیال» پیوستند
- «جزیره آزاد»؛ خداوندگار خودخوانده جزیره آزاد
- جیمز کامرون: از سلطه هوش مصنوعی میگریزم/ «آوارتار۳» و شروع افتخارآمیز اکران
- بازیگر آمریکایی خودکشی کرد
- «قمرتاج»؛ از ثبتِ واقعیت تا سازماندهی روایت
- «یک تصادف ساده»، فیلم مورد علاقه باراک اوباما
- مدیران تلویزیون به جای اینکه نقدها را بپذیرند به انتقاد از منتقدان می پردازند
- آخرین قاب یک کارگردان در «سینماحقیقت۱۹»/ احسان صدیقی درگذشت
- «شهر خاموش»؛ طلسم فاوست بر فراز شهر
- واکنش روزنامه هفت صبح به مصاحبه اخیر مهران مدیری : از برج عاج خود پایین نیامد
- استوری سحر دولتشاهی از پشت صحنه «هزار و یک شب»
- از «بادکنک سفید» تا «طعم گیلاس» در نیویورک
- پرویز شهبازی و سینمای مولف
- معرفی برگزیدگان بیست و چهارمین جشن حافظ؛ «پیر پسر» چهار جایزه گرفت/ سه جایزه برای «تاسیان»
- نقش هوش مصنوعی در باز طراحی کسب و کارها در ۲۰۲۶
- نمایش مناسبات داخل زندانها در سریالهای نمایش خانگی چگونه است؟
- «کفایت مذاکرات»؛ شوخیهای نخنما
- چهلوسومین جشنواره جهانی فیلم فجر؛ آزمونی جدی و نگاهی رو به آینده
- نمایش «بانو»ی داریوش مهرجویی در بنیاد حریری
- مستند «جستجو در تنگنا»؛ چیزی که شور زندگی خلق میکند
- «افسانه فیل»؛ سوار فیلی بزرگ و سفید، که انگار همهی راه را بلد بود
- سینمای ما چه سرسبز بود!/به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده سارا مهرجویی در موزه سینما
- «کج پیله» وقتی زنها از پوست خودشان، خارج میشوند





