تاریخ انتشار:1399/07/12 - 03:08 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 143321

سینماسینما، محسن جعفری راد

دوئت (ساخته نوید دانش)/ گام محکم

دوئت ساختار متناسبی با محتوای مد نظرش دارد، بخصوص حرکات طولانی دوربین در خانه قدیمی که آن را به هزارتو تبدیل می کند. مثل گذشته دو زوج داستان که به هزارتو شبیه است و بعد از گذشت چند سال، از ذهنشان پاک نمی شود. موتور متحرکه داستان، کمی دیر روشن می شود اما کم کم همدلی مخاطب را برمی انگیزد. نوید دانش از فرم بصری تا هدایت بازیگران، نمره خوبی می گیرد و می توان به آینده اش امیدوار بود. از عنوان فیلم که کاملا با ایده مرکزی فیلم تناسب دارد تا تکرار آگاهانه برخی نماها با جا به جایی شخصیت ها. دوئت فیلم بدون ادعایی است که ارزش تماشا کردن را دارد. شاید مهمترین ضعف فیلم این است که وقتی شخصیت علی مصفا می خواهد از گذشته همسرش سردربیاورد، فیلم زیادی کش پیدا می کند و ریتمی کند و ایستا به خود می گیرد. در کل به عنوان فیلمی نماینده سینمای مستقل، باید از تولید و اکران آن حمایت کرد.

( امتیاز ۷ از ۱۰)

رضا(ساخته علیرضا معتمدی )/ پرسه در مه

علیرضا معتمدی سالها روزنامه نگار و منتقد سینما بوده، بخصوص در همکاری طولانی با ماهنامه فیلم و فیلم رضا اولین فیلم بلند اوست که اولین اکرانش در جشنواره جهانی فجر بود. رضا، داستان مرد معمار و نویسنده ای است که زنش را طلاق می دهد اما میان ادامه زندگی با زنش و ارتباط با دختران و زنان دیگری که در مسیر زندگی روزمره اش قرار می گیرد، با تردید و متزلزل رفتار می کند.
دو برگ برنده فیلم، یکی بازی خود کارگردان در نقش قهرمان داستان است که کاملا باور پذیر و ملموس، شخصیت پردازی شده و دومی شیوه روایت فیلم که کاملا با زندگی ساکن، خنثی و ملال آور رضا، همخوانی دارد. در واقع معتمدی با ساخت رضا گام اول را در فیلمسازی محکم برمی دارد. ضمن اینکه فیلم از لحاظ توجه به لوکیشن به عنوان یک شخصیت هم موفق عمل کرده است. این امتیاز مثبت در شرایطی که در اغلب فیلم ها، لوکیشن فقط کارکرد فیزیکی تصنعی دارد، بیشتر برجسته می شود. از طرفی دیگر روایت موازی فیلم با داستانی که رضا از نیاکان خود در اصفهان تعریف می کند، رنگ و بوی تازه ای به آن بخشیده است.

شاید تنها ضعف فیلم عدم وجود خرده روایت های لازم و شاخ و برگ کافی برای تنه اصلی داستان است اما در کل نمره قبولی می گیرد.

امتیاز ( ۶ از ۱۰)

حمال طلا (ساخته تورج اصلانی)/ باتلاق تقدیر!

حمال طلا، به شغلهایی قرار است بپردازد که کمتر در سینمای ایران به آنها توجه شده است. با یک ایده مرکزی جذاب و کمتر کار شده. ماجرای اصلی، زمانی شروع می شود که دو نفر تصمیم می گیرند در یک شرکت کوچک طلاسازی که قرار است چاه آب و فاضلابش به مزایده گذاشته شود! شرکت کنند چرا که فکر می کنند یک الماس گران قیمت قدیمی در آن مدفون است.

تورج اصلانی از آن جایی که در فیلمبرداری هم جزو تجربه گراترین فیلمبرداران است و مثلا یکی از بهترین کارهایش چند کیلو خرما برای مراسم تدفین است، در حمال طلا نیز روند تجربه گرایی اش را مثل فیلم اولش یعنی جینگو، حفظ کرده است. در اینجا به زندگی افرادی می پردازد که چیزی برای ازدست دادن ندارند، آن قدر که حاضرند در چاه فاضلاب غرق شوند تا شاید بتوانند طبقه خود را عوض کنند.
در همه اجزای ساختاری فیلم از فیلمبرداری و تدوین تا بازیگران موفق عمل شده اما مشکل اصلی فیلم این است که تنه داستانی فیلم، لاغر است و در حد بی سرانجام ماندن نقشه پیدا کردن الماس باقی می ماند، در واقع بعد از کلی مکافات، هیچ الماسی پیدا نمی شود. ایده ای که می توانست با بسط و گسترش بهتر و با یک پایان بندی منسجم تر، به فیلم پخته تری بدل شود اما در شرایط فعلی هم، فیلم کنایه آمیز و جذابی به نظر می رسد، بخصوص که الماس مورد نظر، در سال ۱۳۳۲ گم شده است که تاویل های خودش را دارد!
در واقع شغل های پرداخت نشده، مکان های پرداخت نشده و روابط پرداخت نشده در فیلم حمال طلا، تماشای آن را اشتیاق برانگیز می کند.

(امتیاز ۸ از ۱۰)

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

نظر شما


آخرین ها