تاریخ انتشار:1403/10/16 - 16:56 تعداد نظرات: ۰ نظر کد خبر : 204281

سینماسینما، محدثه واعظی‌پور

موج تولید و نمایش کمدی‌های سطح پایین، ذهنیت را نسبت به این آثار، به ویژه نمونه‌های متاخر منفی کرده، اما «هفتاد سی» از این فضا دور است.

«هفتاد سی» به چند دلیل، از انبوه کمدی‌های مبتذل این روزها، جداست. ترکیب بازیگران، موضوع و تلاش برای روایت یک داستان پرفراز و نشیب که از نفس نیفتد و فقط وابسته به شوخی‌های جنسی یا لودگی و رکاکت بیانی نباشد، «هفتاد سی» را سر و گردنی بالاتر از اغلب فیلم‌های کمدی این سال‌ها نگه می‌دارد. بهرام افشاری بازیگر تئاتر است و از او این انتظار وجود دارد، که مانند اغلب بازیگران و کارگردان‌ها در این فضای آلوده و سطح پایین هضم نشده و خودش را حفظ کند. «هفتاد سی» فیلم کاملی نیست، اما امیدوارکننده است.

فیلم، روایت زندگی طبقه متوسط جامعه امروز است، طبقه‌ای که هر روز ضعیف‌تر و محروم‌تر شده و دست‌یابی به خوشبختی را در یک اتفاق نادر و همراه با خوش‌اقبالی می‌داند تا از ورطه مشکلات فراوانش جدا شود. «هفتاد سی» ارجاع‌های روشن و شفافی به وقایع سال‌های اخیر دارد (ورشکستگی بورس یا انواع مسابقات و قرعه‌کشی‌هایی که با هدف رویا فروشی برگزار می‌شوند) فیلمساز سمت مردم ایستاده، از فقر و فلاکت آنها برای خنداندن تماشاگرش استفاده نمی‌کند. او با شخصیت‌های فیلم، یعقوب (سیاوش طهمورث)، برات، پرویز، حتی سیاوش (مهدی حسینی‌نیا) همدلی می‌کند و آنها را با همه خوب و بد و کژی‌هایشان، قربانی شرایط می‌داند.

فیلم، تلخ است. هر چند در لحظاتی بیننده را می‌خنداند، اما دست و پا زدن برات (بهرام افشاری) و پرویز (هوتن شکیبا) برای زنده ماندن و زندگی کردن، تماشاگر را به فکر وا می‌دارد. پایان خوش فیلم، شکننده و زودگذر است، این را هم باید امتیازی برای «هفتاد سی» دانست. فیلمی که می‌خواهد کنار تماشاگرش بایستد و سندی از روزگاری سخت و طاقت فرسا باشد، نمی‌تواند به سبک انواع آثار عامه‌پسند این روزها، بی‌دلیل فرجامی خوش داشته باشد. جایی که سیاوش، توسط اوباش، کتک می خورد و ربوده می‌شود، یکی از فصل‌های تماشایی فیلم است. پروانه (الهه حصاری) بی‌خبر از واقعیت، با موسیقی می‌رقصد و پشت سرش، خشونت جاریست، این همزمانی آرامش و ویرانی، تاثیرگذار است.

بازیگران زیادی، در سال‌های اخیر در فیلم‌های کمدی بازی کرده‌اند. اغلب نقش‌ها تیپ‌هایی تکراری‌اند، آدم‌هایی ابله یا کودن، که کم‌‌هوشی، زشتی یا نقص‌هایشان باید تماشاگر را بخنداند. در «هفتاد سی» کمتر از این ویژگی و رویکرد استفاده شده، هر چند بلندی قد برات یا ظاهر اغراق آمیز پرویز، مایه شوخی در بعضی لحظات است، اما شوخی‌ها و ایجاد موقعیت‌های کمیک است که خنده روی لب تماشاگر می‌نشاند. انتخاب بازیگران و بازی‌ها هم کمک کرده تا «هفتاد سی» فاصله‌اش را با اغلب فیلم‌های پرفروش این سال‌ها بیشتر کند. تلاش افشاری برای بازی در نقشی مسن‌تر از خودش، انتخاب درست صدف اسپهبدی و بازی متفاوت او، در نقشی مکمل، قابل توجه است. هوتن شکیبا بازیگر توانایی است و پرویز، یک نقش خوب دیگر به کارنامه‌اش اضافه کرده، زوج خاتون (ناهید مسلمی) و یعقوب هم دوست داشتنی از کار درآمده‌اند. مهدی حسینی‌نیا، یکی از بهترین بازیگران سال‌های اخیر، با کارنامه‌ای قابل توجه است. بازیگری پرکار که کم پیش آمده، تماشاگر را تحت تاثیر کیفیت نقش‌آفرینی‌اش قرار ندهد. او این بار هم، به اندازه بازیگران نقش‌های اصلی دیده می‌شود.

بهرام افشاری در سال‌های اخیر، پرکارتر از قبل بوده و در سینمای کمدی حضوری قابل توجه داشته است. حضور او در فیلم «فسیل»، نقش مهمی در موفقیت فیلم داشت، فیلمی که بسیار بیش از آنچه شایسته‌اش بود، دشنام شنید. بیشتر از سمت کسانی که آن را ندیده‌اند، اما فروش فیلم باعث شده علیه‌اش جبهه‌گیری کنند. افشاری در آن فیلم، قدرت بازیگری‌اش برای ساختن یک شخصیت ساده‌دل، اما دوست داشتنی را نشان داد، تازگی حضور او، اسی را جذاب و محبوب کرد. با این همه، بهار امسال او نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» را کارگردانی و در آن بازی کرد، یک تلنگر هوشمندانه به سودای بازیگری و عمر کوتاه شهرت و محبوبیت حاصل از آن. بازگشت به تئاتر و انعکاسی از سلیقه و رویکرد او در بازیگری و کارگردانی.

«هفتاد سی» شروعی امیدوار کننده برای بازیگری بااستعداد است، فیلمی که می‌تواند ضمانتی برای فعالیت‌ بعدی افشاری به عنوان کارگردان در سینمای ایران باشد.

لینک کوتاه

مطالب مرتبط

 

آخرین ها