سینماسینما، سید محمد حسینی
ملودرام متعالی، رودررویی با میلهای بشری را بستر روایت خود قرار میدهد و ملودرام عادی به حادثه و اتفاق در پیشبرد داستان خود بسنده میکند. نه به این معنی که ملودرام تنها رسالت آن اخلاق است؛ مراد این است که نویسنده در دوراهی، کاراکترها را به سطحیترین و دم دستترین انتخابها سوق ندهد. بنیادیترین موضوع اصلی در ژانر ملودرام خانواده است. و وقتی خانوادهای با مختصات درست و روشن، در جامعه کنونی ایرانی منعکس، نشده باشد، روایت آن، بر کدام بستر میخواهد گسترش یابد؟ یک آشفتگی اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی که از شعار به شعور و از صورت به معنی راه نیافته است. ملودرام مرز باریک ارتقاء و ابتذال را میپیماید و اگر چالشهای اخلاقی به معنای واقعی کلمه را در بزنگاههای انتخاب کاراکترها در ابعاد مختلف و ساحَتهای وجودی بشری در نظر نگیریم و از پیش تکلیف آدمها را روشن کرده و به دستۀ خوب و بد تقسیم کرده باشیم و نتیجه آن را به پیش فرضهای حاضر آماده و نخ نما و بر اساس القائات و تربیت رسمی کشور سپرده باشیم و نگذاریم که درام، بر اساس اقتضائات فیلمنامه و شخصیتهای داستان بسط و گسترش پیدا کند، چیزی فراتر از فیلم های مرسوم سینمای هند و کلید اسرار ترکیه و شاید برای شما اتفاق بیافتد تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، نخواهد رفت.
فیلم دوزیست به کارگردانی برزو نیکنژاد ژست سینمای اجتماعی را دارد و میخواهد به بحرانهای اخلاقی و اجتماعی وارد شود، اما در پوسته باقی میماند و به هسته آن راه پیدا نمیکند. به کدام ریشه اجتماعی و فرهنگی حتی اشارهای میکند؟ به باور خیلی از روشنفکران کنونی ایران، اقتصاد علت اصلی بزهکاریهای اجتماعی است و میوۀ بیاخلاقی بر درخت فقر میروید که البته باور نگارنده اجبار و القائات خشک و رسمی با در نظر نگرفتن دنیای امروزی و در مواجهه با هر پرسش و چالش جدید پاسخهای حاضر آماده و کهنه و تک بعدی است که روزگار ما را به قهقرای فرهنگی و اخلاقی رسانده است. اما وقتی در مصاحبههای عمومی و غرولندهای خصوصیشان، به نابسامانی اقتصادی بیش از پیش معترضاند و طبقههای اجتماعی این سرزمین را با خطکش اقتصادی اندازه میگیرند و اتفاقاً فهم و فرهنگ مردم را هم به اقتصاد و موقعیت اجتماعیِ برآمده از ثروت آنها گره میزنند و اعتباری به درک فطری بشری که برای روان سالم موثرتر است چندان ارزشی قائل نمیشوند، و وقتی مدرک و شهرت را اصل اساسیِ موقعیت انسان، در نظر میگیرند؛ از کدام زاویه، فیلم اجتماعی خواهند ساخت؟ هسته اصلی فیلمنامه دوزیست چیست؟ مشخص نیست، آیا عشق گسسته و نصفه و نیمه عطا با بازی جواد عزتی و آزاده با بازی ستاره پسیانی است؟ یا سودجویی و نبود رفاقت صادقانۀ سه کاراکتر مرد فیلم با بازی جواد عزتی و پژمان جمشیدی و هادی حجازیفر است؟ اعتماد نکردن به دوست، توصیه فیلمساز است؟ هر کسی را دوست خود ندانید؟ بعد از پایان فیلم مخاطب قرار است با چه دغدغه و پرسشی تاریکخانه سینما را ترک کند؟ اگر کارگردان فیلم بگوید: سینما قرار نیست موضوع های مهم و چالشی اجتماعی را حل کند و یا حتی طرح پرسشی داشته باشد و صرفا نود دقیقه موضوعی سرگرم کننده ساخته و میخواهم، قصهای را با چند شخصیت تعریف کنم، هیچ مشکلی نخواهم داشت و خود بر این باورم؛ رسالت سینما پیام دادن نیست که هر کسی در جستجوی پیامی یک خطی است پیشنهاد میکنم به حکایتها و ضرب المثلها رجوع کند.
(به قول رضا براهنی در مقالهای با عنوان پرسشی به نام مرگ یزدگرد؛ اثر خوب، اثریست که سوالها را بر میانگیزد و نه پاسخها را. پس دنبال پیام نگردیم، دنبال سوال برویم.) اشکال اساسی در همین قصهپردازی است که
عقیم است. ما با فیلمی که جهانی بسازد و زاویه دید داشته باشد طرف نیستیم. نیمه اول فیلم معرفی شخصیتها و کشمکشها خوب در حال شکلگیری است اما بعد در سطح باقی میماند و اجازه نمیدهد لایهای از درون آدمها برایمان کشف شود. در دوزیست چه نکته بکری و حرف نگفتهای بیان شده است که مخاطب، آن را نمیدانست و ندیده بود؟
کدام دوراهی هوس و عشق برای مخاطب ایجاد شده است؟ ضرورت و اهمیت انتخاب، در کدام موقعیت دراماتیک، برای کاراکتر ها طراحی شده است؟ که اگر آن انتخاب را داشته باشند در تنگنا قرار میگیرند و فاجعه هولناک سرنوشت آنها میشود و آیا پیچ دراماتیک قصه به سمتی رفته است تا چارهای برای کاراکترهای فیلم باقی نمانده باشد، و راهی هم ندارد که با یک انگیزه پر اهمیت و اساسی در مسیری گام نهد که با آن انتخاب به یک استیصال رسیده باشد؟ به طور مثال در فیلم جدایی نادر از سیمین مرضیه با بازی ساره بیات چارهای ندارد پول را نپذیرد، زیرا به باور او مستحق دریافت پول دیه نیست، و در تردید که یک ویژگی مهم برای شخصیتپردازی است، به سر میبرد که نمیداند از هل داده شدن سقط جنین صورت گرفته یا بر اثر آن تصادف قبل از هل دادن! در عین حال همسرش حجت با بازی شهاب حسینی نیاز ضروری به آن پول دارد که نتیجۀ این تنگنا و دوراهیِ انتخاب درون کاراکترها را پیچیده و ابهام انگیز میکند.
برگردیم به دوزیست، هیچ یک از نقشها، ابعاد مختلف شخصیت را دارا نیستند، رازی پنهان که در آخر، فاش شدن آن، تحولی در مسیر قصه ایجاد کند یا لایهای از نظام فکری آنها را برملا کند، ندارد همه نقشها با انگیزههای غیر ضروری دست به کارهایی میزنند که بر اساس اتفاق و حوادث رقم میخورد. این فیلم اگر هسته مرکزی داشت چنان سردرگم نمیماند و اگر تمرکز فیلمنامه نویس به رابطه عطا و آزاده و در ادامه حضور مریم با بازی الهام اخوان که به بغرنج شدن رابطه احساسی در جهت پرداخت شخصیت و روند قصه به قوام بیشتری میانجامید، میتوانست از یک فیلم ضعیفِ رو به متوسط به یک فیلم خوب تبدیل شود.
این ایده خود به تنهایی مسیر فیلم را هموار میکرد که آزاده (ستاره پسیانی) احساسی عاشقانه نسبت به عطا (جواد عزتی) دارد که از رفتارهای احترام آمیزِ مرد این حس شکل گرفته و شعله زده و بعد از مدتی متوجه میشود آن مرد چنان حسی به او ندارد و حال، در یک فروپاشی درونی، با کنایه و حتی مستقیم لب به اعتراض بگشاید که «وقتی میگی موهات قشنگه یعنی چی؟ وقتی معنیش رو نمیدونی… میخوری میگی» و آن مرد حال باید انتخاب کند… آری این دوراهی و چالش انتخاب که هر کدام را برگزیند یک جای کار لنگ میزند و زن هم در دوراهی عشق خود و دوست خود درمانده است حالا، حسهای مختلف در درون او زبانه میکشد از حسادت و حسرت تا سرگشتگی و دلشکستگی و اکنون در این بزنگاه است که اخلاق سر بر میآورد و یا شخصیتها اجازه بروز و ظهور را به آن نمیدهند. اما فیلمساز بی تمرکز ما معلوم نیست با آن پایان بندی فیلم چه چیزی در ذهن دارد؛ جز اینکه با ذوق زدگیِ ظاهری که مثلا چه رودستی به مخاطب زدم و پایان غافلگیر کنندهای در فیلم رقم زدم؛ از پایان ابهام انگیز به پریشانی بی سرانجام تنزل مییابد. البته نمیتوان به بازیِ پر دینامیک سعید پورصمیمی در حضور سه ستاره این روزهای سینما اشاره نکرد که در هر سکانسی حضور داشت، تماشاییتر از دیگران بود. وه که چه ژرف گفت: فرانسوا تروفو؛ «وقتی زندگی را دوست نداری یا زندگی انتظاراتت را برآورده نمیکند به سراغ فیلم ها میروی!» و من در ادامۀ سخن آن بزرگ مینویسم؛ اگر فیلمی انتظاراتت را برآورده نکرد آن را به کلیت سینما تعمیم دادن، روا نباشد که بایستی به سراغ فیلمی دیگر بروید.

لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- ویژگیهای تفکری که سینما را از بنبست و سکون نجات داد
- بهایش را میپردازی/ نگاهی به سریال «مرداب»
- اعضای شورای پروانه ساخت آثار سینمایی معرفی شدند
- تصویربرداری سریال «باخانمان» به پایان رسید
- آریا عظیمینژاد موسیقی سریال «باخانمان» را میسازد
- هادی حجازیفر در برنامه نقد سینما مطرح کرد/ تئاتر با کرونا ویران شد/ سینمای ما ترسو شده
- پروانه نمایش سه فیلم صادر شد
- هادی حجازیفر: رویای من در سینما کارگردانی است
- نگاهی به چهار فیلم سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر
- روز چهارم/ تلخی شیرینترین طعم است
- نگاهی به فیلمهای چهارمین روز جشنواره فیلم فجر ۳۸
- «دوزیست» در مرحله آمادهسازی نسخه نهایی
- «دوزیست» قید جشنواره را میزند/ برنامهریزی برای اکران در پاییز
- مراحل فنی «دوزیست» آذر ماه تمام میشود
- صداگذاری «دوزیست» آغاز شد/ انتشار اولین تصویر از پژمان جمشیدی
نظر شما
پربازدیدترین ها
آخرین ها
- معرفی نخستین برندگان جشنواره برلین؛ جایزه بزرگ بخش مسابقه نسل به فیلم ایرلندی رسید
- در برنامه «خط فرضی» مطرح شد؛ خستگی از ما به نسل بعد از ما منتقل شده/ در زیر زمین، شهر دیگری وجود دارد
- نگاهی به سریال تاسیان؛روزی روزگاری ایران
- معرفی پلتفرمهای هوشمند سلامت همراه اول بهعنوان اپلیکیشنهای برگزیده
- انتقاد سازندگی از گفتوگوی کمال تبریزی با ایسنا/ داوران بر اساس مصلحت رای دادند نه کیفیت
- وداع با صدای ماندگار دوبله؛ بدرقه منوچهر والیزاده به خانه ابدی/ دوبلوری بدون جایگزین
- لوئیس بونیوئل فیلمساز در تبعید و صدو بیست و پنج سالگی
- فوت یک هنرمند پیشکسوت؛ عبدالرضا فریدزاده درگذشت
- شاهپور هنوز هست
- فیلمی در نوبت عید فطر به اکران اضافه نمیشود/ اسعدیان: پیشنهاد شورای صنفی نمایش برای بلیت، بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان بود
- از دنیای عجیب، اما نه چندان عجیب سینما/ کارگردانانی که نمیتوانند اجاره خانهشان را بدهند
- با دستور وزیر ارتباطات، پروژههای ارتباطی همراه اول در روستاهای استان قزوین افتتاح شد
- جشنواره علیه جشنواره
- جایزه تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- گامی دیگر در جهت حذف سینما از سبد خانوادهها/ افزایش قیمت بلیت؛ ضربه مهلک به سینمای ایران
- مدیرعامل بهمن سبز: چه کسی بلیت ۲۲۰ هزار تومانی پیر پسر را میخرد؟!
- انتقاد صریح کمال تبریزی و علیرضا رییسیان از بهرام رادان
- اعطای تندیس «سازمان سبز برتر» به همراه اول
- پنجمین دوره «طرح پژوهانه همراه» با حمایت از دانشجویان نخبه کلید خورد
- نگاهی به سریال «جانسخت»؛ منتظر غافلگیری بمانیم یا نه؟
- کنسرت نمایش «ژن زامبی» از فردا میآید/بلیت ۵ روز اول به پایان رسید
- «نبض» روی میز تدوین
- نسخه ویژه نابینایان «مادیان» با صدای رعنا آزادیور منتشر میشود
- منوچهر والیزاده درگذشت
- ۱۲ نقشی که برنده اسکار شدند اما قرار بود به بازیگران دیگری داده شوند
- آیا باید از اینفلوئنسرها ترسید؟
- با رونمایی احتمالی فیلم در جشنواره کن؛ تام کروز با «ماموریت غیرممکن» خداحافظی میکند
- باید جلوی تصمیمات پشت پرده درباره سینمای ایران گرفته شود/ چه کسی باید مشکل شرعی «قاتل و وحشی» را حل کند؟
- نشان سیف الله داد چه نسبتی با بهرام افشاری و ملیکا شریفی نیا دارد؟
- فانتزیهای سورئال و کمدیهای پیچیده از جنس سروش صحت/نگاهی به فیلم «صبحانه با زرافهها»؛