سینماسینما، یاسر ایرانپور
کریستوفر نولان پس از تجربیات متعدد در ساخت موضوعات و ژانرهای مختلف همچون سه گانهی «شوالیهی تاریکی» (در حیطهی ابرقهرمانی)، «یادگاری» و «تلقین» (در حیطهی روانکاوی)، «میان ستارهای» و «تنت» (در حیطهی علمی-تخیلی) و «دانکرک» (در حیطهی جنگی)، این بار به دنبال ماجراجویی تازهای میگشته است.
شخصیت پدر بمب اتم یعنی «جی. رابرت اوپنهایمر»، به هر لحاظ دارای جذابیتهای لازم است که نولان را برای ماجراجویی جدیدی اقناع کرده باشد. چرا که میتوان از آن روایتی داشت با در بر گرفتن تمام حیطههای مورد علاقهی مذکور فیلمساز؛ از علم فیزیک گرفته تا پروسهی شکلگیری تا افول یک قهرمان.
فیلم «اوپنهایمر» در وادی نخست، بستهای بی نقص مینمایاند. عواملی شهیر، سوژهای جذاب و فیلمنامهای مبتنی بر کتاب «پرومتهی آمریکایی» که بر اساس زندگینامهی رابرت اوپنهایمر که در سال ۲۰۰۵ به رشتهی تحریر درآمده است. اما در سکانس آغازین، چندین نقطهی ضعف برجسته به چشم میخورد که اتفاقا تا پایان، فیلم از آنها لطمهای اساسی میبیند.
نمای نخست فیلم با قطرات بارانی شروع میشود که گویی تماشایش برای اوپنهایمر، بیش از لذت تداعی کنندهی امواج انفجاریای باشد که خودش را مقصر آن میداند. واژهی «گویی» به این علت به کار رفته که نوع نگاه «کیلین مورفی» بیش از آنکه بیانگر این قِسم از احوالات درونی باشد، مدیوم کلوزی چشم نواز از بازیگری است که پس از همکاری ششم خود با کارگردان، وقتش رسیده که دین خودش را از قِبل شهرتش به فیلم او بپردازد. بدین معنا که مخاطب بیش از آنکه اضمحلال دانشمندی مردد را ببیند، بازیگر جذاب و محبوب این روزها را مشاهده میکند.
سپس نقل قولی از تراژدی «پرومته در زنجیر» نمایان میشود. پرومتهای که به علت گذاشتن آتش (آگاهی) در اختیار عوام مردم، باید شکنجهای ابدی را توسط زئوس متحمل شود. معضل بعدی فیلم نیز از نبود پرومتهای شکل میگیرد که باید بسیاری از مسائل بیرون متنی فیلم را برای مخاطبان تشریح کند!
اساسا فیلمهایی که یک ماجرای واقعی را روایت میکنند، میبایست فارغ از تمام اطلاعات موجود، جهان خودشان را بسازند. زبان روایی فیلم اوپنهایمر نه کاملا داستانگو است و نه کاملا مستند. ردپای این بلاتکلیفی توامان در شیوه و تکنیک فیلم نیز هویدا میشود. نولان که همواره نقطهی قوت فیلمهایش در نوع نگاه و نسبتهایش با موضوعات گوناگون بوده، هدف غاییاش در این فیلم سردرگم است.
فیلمی در حدود سه ساعت که شخصیت اصلیاش در بیشتر سکانسها نقش ایفا میکند، تا پایان برای مخاطب گنگ و ناشناس باقی میماند. ناشناسیای نه از بابت پیچیدگی یا درونگرایی اوپنهایمر حقیقی؛ بلکه از عدم تعمق و روشن شدن لایههای شخصیت اصلی فیلم. سکانس رویارویی «ژنرال لسلی گرووز» با اوپنهایمر را به خاطر بیاورید. چنان نظامیای بد عنق و دگم که سرهنگ زیردستش را تحقیر میکند، چگونه همچون شاگردی حرف گوش کن به پای صحبتهای علمی اوپنهایمر مینشیند؟ این توانایی یا کاریزمایی که اوپنهایمر در متقاعد کردن همهی افراد دارد، بیشتر از جانب فیلمساز دیکته میشود تا در روندی دراماتیک شخصیت پردازی شده و جا بیافتد.
این معضل برخی مواقع از شخصیتپردازی فراتر میرود و شیوهی روایت نیز دچار چنین خللی میشود. نولان فیلمی با موضوع پدر بمب اتم را در اختیار داشته و از پس آن میخواسته بسیاری از دغدغههایش را در باب فیزیک کوانتوم در آن بگنجاند. از این رو با وجود دیالوگهای زیاد و تمپوی گاه کند و کسالتآورش، برای سکانسهایی وقت کم میآورد که میبایست بیشتر به آنها پرداخته میشد. در نتیجه فیلمی سه ساعته برای سکانسهایی همچون روند اقبال و شلوغی کلاسهای اوپنهایمر، زمان کم میآورد.
از طرفی دیگر جلسات بازجویی که با کات و اینسرتهای مکرر همراه است، مجالی برای نزدیک شدن به افول دانشمندی که دولتمردان از او استفادهی ابزاری کردهاند را باقی نمیگذارد و ناچار باید این نکته از زبان شخصیت انیشتین در قالب جملهای شعاری بیان شود. جلسات دادگاهی که بی دلیل از زاویهی دید شخصیت «لوئیس استراوز» سیاه و سفید و از زاویهی دید اوپنهایمر رنگی است، پا را فراتر میگذارد و در حضور همسر اوپنهایمر به نمایی شبه سورئال میرسد. مسائلی که نه تنها فیلم از وجودشان طرفی نمیبندد، که باعث خلل در حس همزادپنداری مخاطب میشود.
در پایان باید افزود که ایدئولوژی و طرز تفکر فیلمساز از معدود ردپاهای ملموس در این فیلم است. چرا که اساسا بمب اتم بیش از هر کشوری ژاپن را تحت تاثیر قرار داده است. اما در طول فیلم به جای کوچکترین اشارهای به مخاطرات ژاپن، مدام از مخاطرات ایدئولوژی کمونیستی شوروی سخن به میان میآید. از قضا تدقیق و تعمق در بحث کمونیسم، به علت ماجرای عاطفی اوپنهایمر با دختری کمونیست، برای شخصیتپردازی دقیقتر او ایجاب میکند؛ اما به علت پراکندگی خردهپیرنگهایی که اشاره شد، در همین مسئله نیز عاجز میماند. پلان مرگ «تتلاک» را در نظر بگیرید. حتی نولان برای نحوهی مرگ او نیز قطعیت ندارد و با نمایی، دوگانگی قتل یا خودکشی را نامکشوف باقی میگذارد.
فیلم اوپنهایمر دارای سکانسهای چشم نواز بوده که نسبت به دو فیلم اخیر نولان گامی رو به جلو محسوب میشود. اما برای فیلمسازی که در کارنامهاش سه گانهی شوالیهی تاریکی به چشم میخورد، قطعا انتظارات کافی را برآورده نکرده است. علیالخصوص هنگامی که موضوعی به این میزان از جذابیت در میان باشد، نولان میتوانست فیلمی بسیار ماندگارتر و عمیقتر را به یادگار بگذارد. اما به علت غلبهی حاشیه بر متن، در بسیاری از لحظات، حوصلهی مخاطبان به مانند «ادوارد» در مباحث سر میرود!
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- «هیولا»؛ هیولای روایت
- پس از هفت ماه؛ فیلمبرداری «اودیسه»ی نولان به پایان رسید
- یک سال پیش از اکران؛ بلیتهای آیمکس «اودیسه» از فردا فروخته میشود
- لوگان مارشال-گرین به «اودیسه» پیوست/ کاسمو جارویس از فیلم نولان جدا شد
- آیا «اودیسه»ی نولان موفقیت «اوپنهایمر» را تکرار خواهد کرد؟
- فیلمی با بودجه حدودی ۲۵۰ میلیون دلار؛ «اودیسه» نولان به نیمه راه رسید
- «چیزهای کوچک اینچنینی»؛ زیر سایه ترس
- اهدای جوایز سالانه فیلم و تلویزیون ایرلند؛ «چیزهای کوچک این چنینی» بهترین فیلم و کیلین مورفی بهترین بازیگر مرد شد
- ترجمه اختصاصی سینماسینما/ فیلمِ بعدی نولان، اقتباسی از اودیسه است
- به خاطر نقش برجسته در صنعت سینما؛ کریستوفر نولان و همسرش، شوالیه و بانوی فرمانده شدند
- فیلمی که اطلاعاتش مخفی نگه داشته شده؛ لوپیتا نیونگو به فیلم کریستوفر نولان پیوست
- بر اساس یک نظرسنجی؛ «اوپنهایمر» بهترین فیلم دهه ۲۰۲۰ شد
- درخشش کلین مورفی در نقش یک ایرلندی
- انتشار نخستین تصویر از «پیکی بلایندرز»
- به مناسبت دهمین سالگرد ساخت؛ «میان ستارهای» دوباره به سینماها بازمیگردد
پربازدیدترین ها
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم
- مقایسه فیلمنامه «کوچک جنگلی» تقوایی با سریال افخمی/ از پژوهشِ روایتمحور تا روایتِ موردپسند صداوسیما
- داستان پرسر و صدای «بیسر و صدا»
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- تاریخچه سریالهای ماه رمضان از ابتدا تاکنون/ در دهه هشتاد ۴۰ سریال روی آنتن رفت
آخرین ها
- «الکترون» نامزد بهترین فیلم جشنواره انگلیسی شد
- از استعفای اعتراضی جعفر پناهی تا تقابل با هیاتمدیره؛ پشت پرده اختلافات صنفی سینماگران
- تحلیل روانکاوانه فیلم «دوستداشتنی»؛ این رابطه دوست داشتنی نیست
- نمایش «برادران کارامازوف»؛ وفادار به روح اثر نه کالبد
- درباره کامران فانی و ترجمهای ناب/ مرغ دریاییِ فانی
- فیلم کوتاه «شامیر» نامزد بهترین فیلمبرداری جشنواره امریکایی شد
- درمان از نگاهی دیگر؛ وقتی سرطان، بازیگر صحنه زندگی میشود
- گاو خشمگین ۴۵ ساله شد
- «زیر درخت لور»؛ تصویری از انزوا و شکاف عاطفی
- «جستوجو در تنگنا»؛ انگار این همه چیزی باشد که از شهر و دیوارهایش به میراث بردهایم
- حمید طالقانی درگذشت
- فیلمـکنسرت «برندگان اسکار موسیقی» روی صحنه میرود
- معرفی برگزیدگان نوزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت»
- آکادمی داوری اعلام کرد؛ فهرست نامزدهای اولیه جوایز اسکار ۲۰۲۶/ نامزدی فیلمسازان ایرانی در دو بخش
- با رای منتقدان مجله IndieWire؛ آخرین ساخته جعفر پناهی در میان بهترینهای ۲۰۲۵
- شورای بازبینی فیلمهای سینمایی موافقت کرد؛ صدور پروانه نمایش برای پنج فیلم سینمایی
- نقش و جایگاه چهرهپردازی در سینمای ایران
- «پیکار با پیکر»؛ پیکری در پیکار
- «غریزه»؛ عشق پرشور نوجوانی، عبور از ممنوعهها
- رابطه ظرف و مظروف
- «محکوم»؛ آغازی برای پایان
- میراثِ کودکی
- بازیگر «پاریس تگزاس» در فیلم تازه نادر ساعیور
- اکران نسخه مرمت شده یکی از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی
- این فیلم انعکاس واقعیتهای زندگی آدمهاست/ لیلا حاتمی: حواس کسی به «قاتل و وحشی» نیست
- «ارس، رود خروشان» روایت فاتحان شهرهای رفته بر باد است
- اکران و نقد نمایندهی کانادا در اسکار در سینما اندیشه
- نگاهی به مستند «زیر درخت لور»؛ بیانیهای هنری درباره شکلی از رنج جمعی
- «پیکار با پیکر»؛ وقتی که سخن هرودوت بهانه فیلم میشود
- آیا رونالدو وارد دنیای «سریع و خشمگین» میشود؟/ دیزل: ما برای او نقشی نوشتیم





