سینماسینما، علیرضا نراقی:
یکی از مشکلات قصه گویی در سینمای ایران این است که بسیاری از طرح ها در زمان گسترش و پرداخت فیلمنامه در حالی که پتانسیل این را دارند که بر مبنای الگوهای ژانر نوشته شوند، به نفع شخصی سازی( فیلمساز) یا پیروی از کلیشه ها و یا اغلب ترکیبی از این دو، به مسیری غلط کشیده میشوند. فیلمنامه در این شرایط بر مبنای یک یا ترکیبی از عادات و کلیشه های سینمای عامه پسند ایران و رویکرد شخصی فیلمساز -که اساساً اهمیت چندانی در این جنس از داستان گویی ندارد- جلو می رود. مشکل در این است که در موارد بسیاری این رویکرد غیر ژانری باعث می شود آن طرح اولیه حیف شود و بجای تبدیل شدن به یک فیلم قابل اعتنا در موضوع خود، به اثری سهلانگار و بی اهمیت بدل شود.
«شبی که ماه کامل شد» نمونه بسیار خوبی است برای اینکه این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. فیلم که طرح کلی اش داستان عبدالحمید ریگی برادر عبد المالک سرکرده گروه جندالله است، به سبب اینکه شخصیت های اصلی اش همراهان یا نزدیکان این گروه هستند به طور طبیعی می تواند در ژانر جنایی- تروریستی حرکت کند، در این ژانر تنها اکشن و تعلیق ساخته نمی شود بلکه اتفاقا نویسنده مجبور می شود برای پیش برد فیلمنامه، روی علل ترور و رویکردهای گروه و شخصیت های مرتبط با آن کار کند، بنابراین شخصیت پردازی در این ژانر امری اساسی است. اما اگر بخواهیم با رویکرد نرگس آبیار نویسنده و کارگردان فیلم همراه شویم اثر او بیش از هر چیز می خواهد به درون رابطه خصوصی و عاطفی عبدالحمید با همسرش و دگرگونی عبدالحمید از یک جوان عاشق پیشه به یک جانی متمرکز شود. نکته این است که در این حالت هم باز فیلم به نوعی یک اثر جنایی است اما بیشتر روان شناسانه و با مایه هایی از روابط عاشقانه که در سینمای جنایی هم الگوهای بیشمار و درخشانی دارد. اما باز هم آبیار بجای حرکت در الگوهای ژانری رویکرد خود، مسیری نامنسجم را پیش می گیرد که ترکیبی است از لحن های متفاوت و روندی غیر متقاعد کننده.
در رویکر آبیار آنچه می تواند فیلم را متقاعد کننده سازد دیدن علت و چگونگی تحول عبدالحمید است. اینکه چطور آرام آرام از منتقدی بیزار نسبت به اعمال برادرش به جانشین و نزدیک ترین همراه او بدل می شود. فیلم در نیمه اول با صحنه هایی لوس و کلیشه ای تلاش می کند عاشق پیشگی و لطافت شخصیت عبدالحمید رو نمایش دهد، در نیمه دوم که شخصیت های فیلم و زاویه آن به طور کامل به پاکستان منتقل می شود، عبدالحمید به آدمی شکاک، خشن، دروغگو و متعصب بدل شده. حفره ای که در این میان و در رابطه با تحول شخصیت مرکزی درام وجود دارد، اصلی ترین چیزی است که «شبی که ماه کامل شد» را از امکان تبدیل به یک فیلم قانع کننده و محکم در ساحت داستانگویی به فیلمی سست و سهل انگار بدل می کند.
فیلمساز با گذر از ساختن یک فیلم جنایی پر انرژی و با روح، به سمت چیزی می رود که می توان به تسامح آن را رفتن به فضای خصوصی شخصیتها دانست. این اولین گام اشتباه است که داستان گویی را دچار لکنت می کند و فیلمساز را از علل اصلی دور و به سمت کلیشه های ارتباطی سوق می دهد. در گام دوم در ساحت شخصیت پردازی فیلم هیچ روند و حرکتی ندارد، هیچ تحولی را نمایش نمی دهد و بیشتر متوقف در نمایش بیرونی و تیپیکال تغییرات آدمهاست. اما سومین گامی که نفس داستان را بریده اطنابی شبه رمانتیک است که فیلمنامه را اساساً به سطح یک ملودرام اشک انگیز و احساسات گرا تقلیل داده. احساساتی ساختگی و گل درشت که نشان دهنده همان کلیشه های مرسوم و راه های همیشگی فرار سینمای ایران از درامی سالم است برای همراه کردن تماشاچی دست کم گرفته شده!
«شبی که ماه کامل شد» با این استراتژی در نگارش بیشتر از آنکه به موضوع بپردازد یا بر اساس آن داستانی جذاب و عاشقانه تعریف کند، موضوع، عشق، جنایت، خانواده ریگی و حتی خشونت را وسط می گذارد و برایش اشک می ریزد. به همین دلیل هم حتی در اندازه واقعیت موضوع و حتی در همان سکانس کشدار پایانی فاقد ضربه دراماتیک است. تضادها، از جمله تضاد عبدالمالک ریگی به عنوان شخصیت مقابله جو و عامل اصلی شر در فیلم ساخته نمی شود، بلکه تنها گفته می شود. سازمان سازی و کاریزمایی که از آن حرف زده می شود به شکل سینمایی در قاب فیلم تجسم نمی یابد بلکه تنها بیان می شود؛ اینجا انگار باور تماشاچی برای فیلمنامه نویسان فیلم آنچنان اهمیتی نداشته و آنها بیشتر بر آگاهی بیرونی و احساسات حقیقی تماشاچی درباره شخصیت حقیقی ریگی تکیه کرده اند.
همانطور که اشاره شد بنا به تحول و کنش دراماتیک که داستان فیلم را پیش می برد عبدالحمید ریگی با بازی هوتن شکیبا شخصیت اصلی فیلم «شبی که ماه کامل شد» است. بدیهی است که فیلم بیشترین تمرکز را بنا به همین روند در نوع روایت باید روی عبدالحمید داشته باشد، اما فیلم در اجرا هم در ساحت متن و هم در کارگردانی زاویه دیدش را روی فائزه با بازی الناز شاکر دوست متمرکز می کند، بخش عمده ای از نیمه دوم فیلم بر روی لحظه های تنهایی فائزه در خانه مترکز است. در حالی که توقف در این نقطه فیلم را پیش نمی برد. همین اختلال در زاویه دید باعث شده فیلم بسیاری صحنه قابل حذف داشته باشد، صحنه هایی سرگردان که در نهایت در اجرا هم لحن فیلم را مغشوش کرده است. دوربین یک استراتژی مشخص ندارد به همین علت هم حتی سکانس تعقیب و گریز فیلم که گویا بنا بود نشانه مهارت کارگردان باشد از درون فیلم بیرون می زند. هر چند که همان سکانس هم در کارگردانی خوب از آب درنیامده، پس از لحظاتی از شروع همان سکانس تعقیب و گریز دیگر متوجه نیستیم که چه کسی به چه کسی شلیک می کند و اساساً سرنوشت این تعقیب و گریز چیست. تنها با پلان های بسته زیاد و تدوین سریع تلاش شده اتمسفر یک تعقیب و گریز و اکشن القا شود و نه بیشتر.
آنچه در نهایت فیلمی درباره یکی حساس ترین جنایات تروریستی چند سال اخیر در ایران و منطقه شده است، اثری با تاریخ مصرف کوتاه است که موضوع را حیف کرده. نرگس آبیار با یک فیلم سخت دیگر موفق شد توجه برخی از جمله جشنواره فیلم فجر را جلب کند. اما واقعیت این است که شاید دلایل توجه همان دلایل ضعف فیلم هستند؛ «شبی که ماه کامل شد» به علایق دولتی این سالها در سینمای ایران بسیار نزدیک است، یعنی همان پرداختن تبلیغاتی به یک موضوع در حالی که در واقعیت نه از نظر دراماتیک و و سینمایی و نه حتی به لحاظ فرامتنی و سیاسی موضوع پرداخته نمی شود. ما با فیلمی شلوغ و شلخته با داستانی آشفته روبرو هستیم که از راه احساسات گرایی و ترکیب کلیشه های سینمای عامه پسند ایرانی( آنچه به شکلی کلی، غیر دقیق و یکدست کننده فیلمفارسی خوانده می شود) از شخصیت پردازی، واقعیت، سیاست و از همه مهمتر سینما و راهکارهای رستگار کننده آن دور می ماند.
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
- با حکم وزیر ارشاد؛ اعضای جدید شورای پروانه نمایشِ فیلمهای سینمایی منصوب شدند
- تهیهکننده سریال «بامداد خمار»: حاشیه همیشه هست/ هدف همه ما مخاطب است
- انتشار دو نمایشنامه از علیرضا نراقی
- جنون شکسپیری در زمانه ما/ نگاهی به فیلم «شاهلیر»
- میراث نفرینشده/ نگاهی به فیلم «پنجه آهنین»
- نرگس آبیار کارگردان «بامداد خمار» شد
- جشنِ مرگ/ نگاهی به فیلم «توتم»
- رهایی در اوهام/ نگاهی به فیلم «تفریق»
- «کارخانه بوی مرگ میداد» روی میز تدوین
- طریقهی ابلق شدن/ نگاهی به فیلم «ابلق»
- «ابلق» اکران آنلاین میشود
- نمایش فیلم کوتاه «آغاز» در پلتفرم هاشور
- ماجرای میراث فرهنگی و «سووشون» آبیار به کجا رسید؟
- گفتوگو با نرگس آبیار/ «ابلق» قصه سکوت یک «زن» در برابر مصلحتطلبیهای ظالمانه است
- مصلحت آرمانشهر گمشده/ نگاهی به فیلم «ابلق»
نظر شما
پربازدیدترین ها
- با امضای بیانیهای؛ ۱۵۷ نفر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- پاسخ متقابل سعید مستغاثی به امیر اثباتی؛ اما به تخممرغهایش نیاز دارم!
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- چهره تلخ عشق یک سویه/ نگاهی به فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟»
- واکنش امیر اثباتی به حرفهای سعید مستغاثی/ سینمای ایران گرفتار و قربانیِ همین شوراهاست
آخرین ها
- جوایز بخش تبلیغات اهدا شد/ غیبت چهرههای شاخص سینما در افتتاحیهی جشنواره فیلم فجر
- ترکیب داوران جشنواره برلین تکمیل شد
- بستههای ویژه همراه اول بهمناسبت دهه فجر ۱۴۰۳
- هنرمندان فعال در تئاتر خیابانی جوانانی دغدغهمند هستند
- ۹۰ نفر دیگر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- سعید مستغاثی دوباره به امیر اثباتی جواب داد؛ حکایت دفتر کارگاه چرخ طیاره و دستیارش
- نشست خبری جشنواره فیلم فجر / گزارش تصویری
- پاسخ دوبارهی امیر اثباتی به جواب سعید مستغاثی؛ گفتوگو ادامه دارد
- پاسخ سعید مستغاثی به یادداشت علی زرنگار؛ حکایت پوری فِش فِشو و نگهبانی از دایی جان ناپلئون
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ بزرگداشت بابک، والیزاده و الوند در افتتاحیه جشنواره
- در نشست خبری جشنواره فیلم فجر مطرح شد؛ جشنواره نباید محل تنبیه کسی قرار گیرد/ سیمرغ اقتباسی باز میگردد؟
- علی زرنگار کارگردان «علت مرگ: نامعلوم»: آقای مستغاثی در حدود تخصصتان سخن بگویید
- رئیس سازمان سینمایی مطرح کرد: پیشنهاد تغییر تاریخ جشنواره جهانی فجر/ ضرورت بازنگری در آییننامههای صدور مجوز
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ داوران مسابقه سینمای ایران معرفی شدند
- «علت مرگ: نامعلوم»؛ این هفت نفر و دنیایشان
- رونمایی رسمی از سامانه مدیریت هوشمند حملونقل همراه اول در نمایشگاه خودرو تهران
- پاسخ متقابل سعید مستغاثی به امیر اثباتی؛ اما به تخممرغهایش نیاز دارم!
- فیلم جدیدی به جشنواره اضافه نمیشود/ خروج فیلم نیکی کریمی از جشنواره فجر
- آغاز طرح ویژه فروش سیمکارت جوانان همراه اول با شمارههای جذاب
- با امضای بیانیهای؛ ۱۵۷ نفر از فعالان هنری خواستار آزادی نوید میهندوست شدند
- رونمایی همراه اول از بستههای ویژه عید مبعث به همراه هدایای دیجیتال
- واکنش امیر اثباتی به حرفهای سعید مستغاثی/ سینمای ایران گرفتار و قربانیِ همین شوراهاست
- زندهباد سینما/ مروری بر کارنامه مصطفی کیایی
- امضای تفاهمنامه همکاری بین همراه اول و بانک شهر
- رونمایی از پوستر «زال و رودابه» در آستانه جشنواره فیلم فجر
- به کارگردانی دیوید آیر؛ برد پیت، بازیگر و تهیه کننده یک اکشن ماجراجویی میشود
- «چیزهای کوچک اینچنینی» بررسی میشود
- انتشار اثر عکاس ایرانی در کتاب فرانسوی
- چهل و سومین جشنواره فیلم فجر؛ اعلام نامزدهای مسابقه تبلیغات سینمای ایران
- نشست خبری جشنواره موسیقی فجر / گزارش تصویری